خاک ، آب ، آسمان
 
قالب وبلاگ
نظر سنجی


عظمت کوه ، صلابت دشت ، خورشیدی بی دریغ و صدای شر شر جویبار ها و چشمه ها و رحمت وسیع طبیعتی بی نظیر، هر بار اشتیاقی پر شور درون ما روشن می کند که آغاز هر بار زیر پا کوبیدن سنگ ها و سختی شان است. این بار مقصد را پیمایش بخشی از دامنه‌های شمالی کوهستان جهان بین انتخاب کردیم.

کوه جهان‌بین بخشی از ارتفاعات رشته کوه های زاگرس محسوب می شود که بلندترین ارتفاع آن ۳۳۳۲ متر قله "دالانک" می باشد. به ترتیب در حدود ۲۰ کیلومتری شمال شرقی شهرکرد و ۵ کیلومتری شهر هفشجان و ۵ کیلومتری غرب جونقان واقع شده است. کوه جهان بین به طول حدود ۳۰ کیلومتر از جنوب تنگ خراجی شروع و تا غرب روستای مصطفی‌آباد امتداد دارد. این کوهستان دارای چشمه ساران فراوانی است. که هر کدام نام به خصوص دارند از جمله: چشمه زنه ، چشمه وقت و ساعت ، چشمه یورتیچه ، چشمه رم رم ، چشمه مگزی ، چشمه آب سرده و ... به دلیل کثرت چشمه های این منطقه ، دارای باغات و زمین های کشاورزی زیادی نیز در دامنه‌های این کوه وجود دارد.

روز پنج شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۵:۳۵ از شهرکرد به سمت هفشجان حرکت کردیم و بعد از قطب صنعتی هفشجان ساعت ۶:۱۵ در کنار قنات " سُرسُری " پیاده شدیم. کوهپیمایی را به سمت جنوب غرب و از طریق جاده خاکی پیش گرفتیم. با توجه به بارندگی شب گذشته ، زمین گلی بود و باعث لیز شدن کف کفش ها میشد. بعد از حدود یک ساعت و نیم پیمایش به باغ معروف به " سید حجت " رسیدیم و صبحانه را همان جا میل کردیم. بعد از صبحانه مسیر ما به سمت جنوب شرق متمایل شد و در دشت های پر از گیاه و گل و هوای معتدل بهاری کوهپیمایی را ادامه می دادیم. بعد از عبور از گله ای گوسفند و احوال پرسی با چوپان آن ، بومیان هم از بارش های امسال راضی بودند. بعد از ۷ کیلومتر پیمایش به دشت " یورتیچه " و چشمه آن رسیدیم و در آن جا استراحت کوتاهی کردیم. مسیر همچنان به سمت جنوب شرق پیش گرفتیم و بعد از فراز و فرود به چشمه " امیرعلی " رسیدیم و استراحتی کردیم و چایی و کیک تناول کردیم. ادامه مسیر را از زیر دامنه قله "نا" هفشجان و به سمت جنوب شرق پیش گرفتیم. در مسیر کمی رگبار باران از آسمان فروریخت ولی چند دقیقه ای بیشتر ادامه نداشت. مسیر را از کنار لاله های واژگون که دیگر خشک شده بودند و طراوتی نداشتند عبور کردیم. به سمت شرق و پایین سرازیر شدیم تا در نهایت به چشمه بسیار پرآب " رُم رُم " رسیدیم. کمی پایین تر در کنار باغی نهار را میل کردیم. بعد از نهار مسیر را به سمت روستای " نوآباد " از سر گرفتیم. در کنار رودخانه و در جهت آب حرکت می کردیم. از مرغ داری های منطقه عبور کردیم و در جاده خاکی به سمت شمال شرق می‌رفتیم. در آخر جاده تاکسی که کرایه کردیم سوار شدیم و برنامه در ساعت ۱۴:۴۰ به پایان رسید.

مجموع پیمایش حدود ۱۹ کیلومتر

ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۲۰۳۰ متر

ارتفاع بالاترین نقطه صعود شده: حدود ۲۸۰۰ متر

مجموع ارتفاع صعود شده در یک روز حدود ۱۰۷۰ متر

مجموع کاهش ارتفاع در یک روز حدود ۱۱۳۰ متر

وضعیت آب و هوا :

پنج‌شنبه آفتابی - گاهی نیمه ابری

وزش باد حدود ۵ الی ۳۰ کیلومتر

افراد حاضر در برنامه:

پوریا باقرزاده

ناصر فوقانی


موضوعات مرتبط: برنامه های طبیعت گردی
برچسب‌ها: کوهپیمایی, بهار, طبیعتگردی
[ شنبه بیست و نهم اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ 18:41 ] [ پوریا باقرزاده ]

"شنلی" کوهی است در منطقه وردشت سمیرم و در جنوب شهرستان دهاقان در استان اصفهان واقع شده است.نام شنلی برگرفته از وجود سطح‌های صاف و پر از شن در ارتفاعات این کوه می‌باشد. مردم محلی این کوه را با نام "شندون" می شناسند. روستاهای بودجان ، آستانه چشمه سرد ، ورق ، پیراسفنه در اطراف این کوه قرار دارند. این منطقه ییلاق عشایر قشقایی نیز هست و از اواسط اردیبهشت وارد این منطقه می‌شوند. در چشم انداز های دور می‌توان رشته کوه دنا را از بلندای این کوه مشاهده کرد. کوهستان کلار در شمال غربی و قله سولک در سمت جنوب و در سمت جنوب شرقی رشته کوه سورمند (علی جوق) و در شرق قله بل اقلید فارس نیز قابل مشاهده هستند. گشت و گذار در دامنه ها و دشت این کوه بسیار زیبا و فرح بخش است و در فصل بهار پوشیده از گونه های نادر انواع گل و گیاه می‌باشد از جمله لاله های واژگون ، لاله آتشین ، آلاله ، زنبق و ...

برای صعود به این قله مسیر های متعدد من جمله مسیر جنوبی از روستای ورق و از روستای پیراسفنه ، شرقی از کمپ عشایر و شمال شرق از منطقه آستانه وجود دارد.

مسیر انتخابی ما با توجه به فصل بهار مسیر شمال شرقی بود.

روز جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ به اتفاق چهار همنورد دیگر ساعت ۵:۳۰ صبح از شهرکرد عزیمت کردیم. بعد از عبور از شهرهای مختلف از جمله فرخشهر ، سفیددشت ، فرادنبه ، بروجن و نقنه به سمت جاده سمیرم حرکت کردیم و بعد از عبور از روستاهای پیراسفنه ، ورق به سمت چشمه سرد و روستای آستانه حرکت ادامه دادیم و در ساعت ۷:۳۰ به پای کار رسیدیم. گردشگران زیادی به منطقه آمده بودند و از این روز زیبا نهایت لذت را می‌بردند.

بعد از آماده شدن همنوردان کوهپیمایی را به سمت جنوب غرب آغاز کردیم. مسیر پاکوب مشخصی دارد. بعد از عبور از سد خاکی بعد از حدود ۴۰ دقیقه به چشمه پر آبی رسیدیم و صبحانه را در همان محل میل کردیم. مجدد کوهپیمایی را به سمت جنوب غرب و روی یالی پهن ادامه دادیم. در مسیر یک چشمه آب دیگر نیز برخوردیم . دیدن دشت های پر از گل لاله واژگون ، رقص ابر ها و آسمان آبی و طراوت آب و هوا جان تازه ای به آدمی میداد و لذت وصف ناشدنی به همراه داشت. کمی به سمت جنوب متمایل میشدیم و مسیر خط الراس را پیش می‌گرفتیم تا اینکه مه غلیظی ما را در برگرفت و بعد از حدود پنج دقیقه ادامه دادن روی خط الراس متوجه شدیم که از مسیر کمی منحرف داریم می شویم و به جای اینکه به سمت غرب که مسیر اصلی ماست برویم به سمت شرق متمایل می شویم و بعد از متوجه شدن به موقع این خطا ، مسیر را به سمت غرب تصحیح کردیم. در مسیر یک‌ کوهنورد از استان اصفهان نیز وقتی صدای ما را شنید در همان شرایط مه گرفتگی با صدا زدن به سمت ما آمد و در مسیر رفت و برگشت همراه ما شد. در نهایت ساعت ۱۰:۳۰ به چکاد اصلی شندون (شنلی) به ارتفاع حدود ۳۳۲۵ متر قدم گذاشتیم. بعد از استراحت کوتاهی و خوردن تنقلات مسیر بازگشت را پیش گرفتیم. بعد از حدود یک ساعت از شرایط مه گرفتگی کاسته شد. آنتن دهی در بالای کوه به خوبی وجود داشت.

مسیر بازگشت را برای تنوع از داخل دره انتخاب کردیم که البته با توجه به گون های بلند و مسیر شنی پیشنهاد نمی شود. ساعت ۱۳ به چشمه اصلی رسیدیم و باران هم نم نم شروع شده بود. برای صرف نهار داخل ساختمان نیمه کاره در کنار چشمه شدیم و یک ساعتی به خوردن غذا و چایی مشغول شدیم. کوهپیمایی را از سر گرفتیم و ساعت ۱۴:۴۰ به پای ماشین رسیدیم و برنامه به سلامت و خوشی پایان رسید.

مجموع پیمایش حدود ۱۴.۵ کیلومتر

ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۲۴۲۵ متر

ارتفاع بالاترین نقطه صعود شده: حدود ۳۳۲۵ متر

وضعیت آب و هوا :

جمعه آفتابی - گاهی نیمه ابری از بعد از ظهر رگبار باران

افراد حاضر در برنامه:

پوریا باقرزاده

ناصر فوقانی

محمد محمودیان

شهروز شمسی پور

رضا کریمیان


موضوعات مرتبط: برنامه های کوهپیمایی
برچسب‌ها: کوهپیمایی, بهار, طبیعتگردی, قله
[ چهارشنبه نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ 17:28 ] [ پوریا باقرزاده ]

بخش بازفت واقع در استان چهارمحال و بختیاری با وجود کوه ها و دره های متعدد کمتر شناخته شده یکی از طبیعت های بکر زاگرس مرکزی را داراست. این منطقه در محیطی سرسبز و پر از درختان بلوط زاگرس جای دارد. بازفت در حدود ۱۶۰ کیلومتری شهرکرد قرار دارد از شمال به دهستان پشتکوه موگویی، از شرق به دهستان‌ شوراب تنگزی، از غرب به شهرستان‌ مسجد سلیمان و از جنوب به دهستان میانکوه محدود است و یکی از محل‌های کوچ عشایر و ایلراه‌ دو استان چهارمحال و بختیاری و خوزستان نیز است.

"دره کِندی" یکی از دوردست‌ترین دره های جنوب غرب کوهستان زردکوه است که از سمت شرق به قله هفت تنان ، شمال شرق به قله قنبرکش ، قله و دره "اْیمَره" احاطه شده است و سمت جنوب از شهرک "مازه سوخته" ، قابل دسترسی است.

این بار نیز بر آن شدیم که سفری دیگر به این منطقه زیبا داشته باشیم. پس از برنامه ریزی های انجام شده ۷ صبح روز پنج شنبه ۶ اردیبهشت سال ۱۴۰۳ شهرکرد را به مقصد شهرک مازه سوخته ترک کردیم. پس از گردنه پر پیچ و خم چری و عبور از روستاهای مورز ، تلورد ، چمن گلی ، شیخ عالی ، فریک ، ارته ، گراب و ... به جاده دوراهی می رسیم که سمت راست تابلوی شهرک کوشکا زده شده و به این سمت حرکت می کنیم و پس از عبور از پل فلزی دوباره به دو راهی می‌رسیم که سمت چپ و جاده خاکی را دنبال می کنیم. پس از عبور از پل فلزی "شِرمَک" و طی مسیر حدود ۱۳ کیلومتر در جاده خاکی ساعت ۱۱ به شهرک مازه سوخته رسیدیم. پس از پارک ماشین در روستا و پوشیدن کفش ها و آماده‌سازی وسایل در جهت شمال کوهپیمایی را آغاز کردیم. در ابتدا اهالی بومی منطقه اصرار داشتند که برای سهولت ، جاده خاکی را دنبال کنیم تا به دره "کندی" برسیم ولی چون هدف برنامه علاوه بر طبیعت گردی ، شناسایی دره های مجاور نیز بود و ما از طریق راه مالرویی به سمت شرق متمایل شدیم. جنس سنگ ها غالباً رسوبی و از نوع کنگلومرا بود. مسیر را ادامه داده و از طریق راه مالرو به گردنه ای در سمت شمال شرق حرکت کردیم. در تمام طول مسیر چشمه های آب متعددی وجود داشت که ما را از حمل آب اضافه بی نیاز می کرد. پس از حدود سه ساعت پیمایش به گردنه به ارتفاع حدود ۲۱۵۰ متر رسیدیم. تلفیق رودخانه ، جنگل سبز بلوط و آسمان آبی نیمه ابری و کوهستان پر برف زردکوه در پس زمینه بسیار لذت بخش و روح نواز بود. همچنان به سمت شمال شرق و به سمت پایین ادامه دادیم و برخلاف جریان رودخانه حرکت می کردیم. پس از عبور از عرض رودخانه وارد دره "وَرآب" شدیم که عبور از آن چالش خاصی نداشت. در نهایت ساعت ۱۷ به محل مناسبی رسیدیم و چادر ها را برپا کردیم. در مسیر باغات گردو نیز وجود داشت که برخی از اهالی منطقه برای رسیدگی به آن ها در منطقه آمده بودند.

روز جمعه ساعت ۶ بعد از بیدار شدن و جمع آوری چادر و وسایل ، تصمیم گرفتیم که کمی مسیر را در داخل دره ورآب ادامه داده تا کمی از آن منطقه را نیز شناسایی کرده باشیم ، پس از حدود بیست دقیقه پیمایش و بررسی نظری مسیر ، همه به صعب العبور بودن مسیر تاکیید داشتند و از همان مسیر برگشتیم و مسیر را به سمت دره کندی و در جهت غرب ادامه دادیم. مسیر مالرو از بالادست کوه عبور می‌کرد ولی ما تصمیم گرفتیم که از مسیر نزدیک به رودخانه پیش برویم. مسیر پاکوب مشخصی نداشت و بیشتر محل عبور گله های بز بود. همان مسیر را ادامه دادیم تا به باغات گردو دیگری رسیدیم و از کنار باغات و مسیر مالرویی ادامه دادیم تا به انتهای دره رسیدیم. برای عبور از عرض رودخانه کفش های خود را درآورده و خود را به سمت راست رودخانه رساندیم. مسیر پیش رو نیز راه مالرویی بسیار خوبی داشت و ما همان را به سمت جنوب ادامه دادیم. در طول مسیر آبشار های فصلی زیبای فراوانی مشاهده کردیم. تعداد محدودی از عشایر نیز زودتر از موعد کوچ کرده بودند و در منطقه حضور داشتند. ساعت ۱۳ نهار را در کنار چشمه ای خزه ای که آب گوارایی داشت میل کردیم. بر روی دیواره های آن عروس سنگ های زیبایی رشد کرده بود که مرغ های مگس خوار از آن ها تغذیه می کردند و منظره بدیعی به وجود آورده بودند. پس از خوردن نهار و استراحت کافی مسیر را پیش گرفتیم. پس از حدود سی دقیقه پیمایش دوباره عرض رودخانه "آب شِنگی" را طی کردیم و به سمت چپ رودخانه رفتیم. پس از نمایان شدن جاده خاکی و حدود چهل دقیقه به روستا رسیدیم. تجهیزات و کوله ها را در داخل ماشین گذاشته و ساعت حدود ۱۵ به سمت شهرکرد حرکت کردیم.

مجموع پیمایش حدود ۲۶ کیلومتر

ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۱۷۶۰ متر

ارتفاع بالاترین نقطه صعود شده: حدود ۲۱۵۸ متر

مجموع ارتفاع صعود شده در دو روز حدود ۱۱۷۰ متر

مجموع کاهش ارتفاع در دو روز حدود ۱۱۷۰ متر

وضعیت آب و هوا :

پنج‌شنبه آفتابی - گاهی نیمه ابری

جمعه آفتابی

وزش باد حدود ۵ الی ۱۵ کیلومتر


موضوعات مرتبط: برنامه های طبیعت گردی
برچسب‌ها: زردکوه, آبشار, کوهپیمایی
[ دوشنبه دهم اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ 10:29 ] [ پوریا باقرزاده ]

شهرستان باستانی دلفان در میان رشته کوه‌های زاگرس در شمال غربی استان لرستان قرار دارد و به مرکزیت شهر نورآباد است‌. دلفان یکی از مناطق استان لرستان است که قدمت آن به نیمه نخست هزاره پیش از میلاد می‌رسد.

این شهرستان از شمال به شهرستان نهاوند، از غرب به صحنه و هرسین، از جنوب غرب به شهرستان هلیلان و از جنوب به کوهدشت و چگنی و از شرق به شهرستان سلسله محدود می‌شود.

رشته کوه‌های دلفان عبارتند از: رشته کوه گرین در شمال شهرستان که است و همچون سدی بزرگ، شهرستان دلفان را از نهاوند و صحنه جدا کرده‌است. رشته کوه مهم دیگر دلفان رشته کوه مانگنی است که در حقیقت بخشی از رشته کوه بزرگ سفید کوه است و از تنگه گاوشمار در جنوب دلفان تا تنگه گیزه رود در غرب این شهرستان ادامه دارد و مناطق جنوبی دلفان را از شهرهای کرمانشاه، کوهدشت و شهرستان دوره چگنی جدا می‌سازد. سرکشتی نیز دیگر رشته کوه زیبا و دیدنی دلفان است که به موازات سفید کوه در جنوب دلفان کشیده شده‌است، اما طول و ارتفاع آن از سفید کوه کمتر است. مهراب کوه، کوه پری، منگا ول، چال غلام، بزکن و سلاسل و گل عناوو از دیگر کوه‌های دلفان هستند.

حوزه‌های آبریز دلفان را می‌توان به سه بخش تقسیم کرد که عبارتند از: حوزهٔ آبریز گاماسیاب که کم وسعت‌ترین حوزه آبریز در دلفان بوده و تنها بخش بسیار کوچکی از دهستان خاوه جنوبی را شامل می‌شود. دیگر حوزهٔ آبریز دلفان حوزهٔ آبریز کشکان است که علاوه بر دهستان میربگ جنوبی، بخش‌هایی از دهستان میریگ شمالی و خاوه جنوبی را شامل می‌شود، اما وسیع‌ترین حوزه آبریز در این شهرستان متعلق به آبریز سیمره می‌باشد که به دلیل توپوگرافی خاص منطقه که عمدهٔ شیب زمین شمال شرقی – جنوب غربی است، موجب شده‌است که بیشتر رودها و روان آب‌های دلفان به سمت غرب جریان داشته و به رودخانه سیمره بریزند. این حوزهٔ آبریز شامل شهر نورآّباد، بخش کاکاوند و دهستان‌های نورعلی، خاوه شمالی و بخش وسیعی از دهستان‌های میربگ شمالی و خاوه جنوبی را شامل می‌شود.

از مهم‌ترین رودهای دلفان می‌توان به رودهای خاوه و گچنه که پس از عبور از شهر نورآباد، رودخانه ی بادآور را به وجود می‌آورند و در نهایت به گیزه رود در غرب دلفان می‌ریزد ، همچنین رودخانه‌های حسن گاویار (چم زکریا)، تیزآب و رود سرخگون زوُوَر و کنگاوری از دیگر رودهای دلفان هستند؛ از مهم‌ترین سراب‌های دلفان می‌توان به سراب قمش، عبدالحسینی، حسین‌آباد، مرادآباد، گلامبحری، نیاز، آب دوغ، دولیسکان، غسلگه، سربیشه، مورینه، دم قلمه و … اشاره کرد.

روز چهارشنبه ظهر ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ از شهرکرد به سمت روستای بابابزرگ که از توابع شهرستان دلفان و در ۵۳ کیلومتری شهر نورآباد لرستان واقع شده است حرکت کردیم. ساعت ۲۱:۳۵ به مقصد رسیدیم و در کنار امامزاده در زیر جایگاه مخصوصی که برای گردشگران ساخته بودند چادر را برپا کردیم. صبح روز پنج شنبه بعد از بیدار شدن و جمع آوری وسایل و چادر ، ساعت ۶ کوهپیمایی را به سمت جنوب غرب آغاز کردیم. ابتدا حدود بیست دقیقه در جاده خاکی پیش رفتیم سپس به سمت چپ خود و در دامنه کوه و از طریق راه مالرو مشخصی ادامه دادیم. بالاروی را تا ارتفاع ۱۷۵۰ متر ادامه دادیم و سپس از طریق گردنه ای کوچک به سمت دشت بزرگ و سرسبزی سرازیر شدیم. در تمامی طول مسیر چشمه ، روان‌آب و رودهای فراوانی وجود داشت که آب اکثر آن ها قابل شرب بود. مسیر را به سمت جنوب شرق و از داخل جاده ای خاکی ادامه دادیم. در سمت چپ خود دیواره های سنگی از جنس کنگلومرا مشاهده کردیم که مناظر زیبایی را پدید آورده بودند. بعد از رسیدن به اولین آبادی مسیر را می توان از دو طریق ادامه داد :

اولین مسیر : از طریق جاده خاکی مستقیم به سمت روستای زیور پایین رفت و سپس به سمت روستای سرمرنگ و آبشار سوله و سپس روستای گردکانه و به آبشار داله لان رسید. دومین مسیر : که ما انتخاب کردیم ، از طریق دامنه‌های جنوبی کوه مانگنی و از طریق پاکوب ها و مسیر های مالرو و با فراز و فرود های کوچک مستقیم به پای آبشار سوله در ساعت ۱۴:۳۵ رسیدیم. در تمام مسیر اکثر دره ها آب داشتند و در بعضی نقاط آبشار های کوچکی نیز وجود داشت. پس از گرفتن چند عکس یادگاری با آبشار طبقاتی سوله ، مسیر را به سمت شمال شرق پیش گرفتیم. بعد از حدود سی دقیقه پیمایش به روستای سرمرنگ رسیدیم و به جز چند مغازه خواربار فروشی در روستا امکانات رفاهی برای گردشگران وجود نداشت از فرصت استفاده کرده و نوشابه لیمونادی خریدیم و گلویی تازه کردیم. مسیر را اجباراً باید از طریق جاده خاکی به سمت روستای گردکانه ادامه می‌دادیم. گردکانه روستایی از توابع دهستان میربگ جنوبی، در بخش میربگ در شهرستان دلفان است. پس از حدود دو ساعت پیمایش به اول پاکوب مسیر آبشار داله لان رسیدیم که ما را به پایین دست مهراب کوه کوچک می‌برد.

مهراب‌کوه ،کوهی با ارتفاع حدود ۲۴۰۰ متر در ۵۴ کیلومتری شهر نورآباد مرکز شهرستان دلفان واقع گردیده است. این کوه از دو نیمه مهراب گوجر یعنی کوچک و مهراب کلن به معنی بزرگ تشکیل شده که هر یک از آنها مملو از درختان سبز و کهنسال بلوط ، گردو، سماق، زالزالک، آلو، انگور، انجیر، سیب و گلابی وحشی و غیره می باشد. از این کوه سترگ به عنوان یک کوه پر از رمز و راز و افسانه‌ای یاد می‌کنند. با وجود غارهای تنگ قلا، داله لان، غار باغ سیری جان و ده‌ها غار کوچک و بزرگ جایگاهی برای اختفای گنجینه سلاطین بوده است.

با توجه به اینکه چند گروه به ظاهر طبیعت‌گرد قبل از ما در آن جا مستقر شده بودند و با موسیقی گوش خراش و سر و صدای زیادی که تولید می کردند تصمیم گرفتیم بالاتر و در کنار چشمه ای چادر شب مانی دوم را برپا کنیم. در آنجا با استقبال یکی از کشاورزان مهربان منطقه هم آشنا شدیم که اطلاعات مفیدی در اختیار ما گذاشت.

در ساعت حدود ۹ شب نیز عده ای نیز وارد منطقه شدند و حدود ۵۰ متری ما چادر زدند و تا صبح با سر و صدای زیاد اجازه خواب راحت به ما ندادند. صبح روز جمعه بعد از بیدار شدن و جمع آوری چادر ساعت ۶ به سمت شرق حرکت آغاز کردیم. به سمت دهلیز منتهی به گردنه مهراب کوه رفتیم کمی ابتدای مسیر را به اشتباه رفتیم و با راهنمای اشتباه یکی از گروه های آن جا بیشتر گمراه شدیم. در نهایت سنگچین ابتدای مسیر را پیدا کردیم و بالاروی را به سمت شمال ادامه دادیم با توجه به اینکه مسیر باریک میشد و نیاز به دقت زیاد و کمی دست به سنگ داشت کوله های سنگین خود را زمین گذاشتیم و مسیر را ادامه دادیم. پیدا کردن مسیر در لا به لای سنگ ها و پرتگاه های این کوهستان کمی زمان بر بود ولی در نهایت مسیر درست را پیدا کرده و به سمت آبشار پیش رفتیم ساعت ۶:۳۵ به پای آبشار رسیدیم و از عظمت و زیبایی دیواره ها و طبیعت این کوهستان حیرت کرده بودیم و دیدن این همه زیبایی بسیار لذت بخش بود. داله لان به زبان لکی و در فارسی به معنی لانه عقاب است. کمی استراحت کرده و از همان مسیر برگشتیم و بعد از برداشتن کوله پشتی های خود به سمت شرق و از طریق پاکوب مشخصی ادامه دادیم. وارد دره ای بکر و خلوت شدیم که پاکوب هایی در دو طرف مسیر داشت ولی در قسمت انتهای دره پاکوب ها شسته شده بودند و تصمیم گرفتیم به سمت جنوب شرق متمایل شویم و شیبی تند را صعود کنیم تا به راه مالرو بالادست خود برسیم. بعد از رسیدن به پاکوب مسیر را همچنان به سمت شرق و داخل دره ای زیبا و پر آب ادامه دادیم که البته جاده ای خاکی نیز در آن وجود داشت و البته جاده هم به خاطر سیل فروردین سال ۹۸ بسیار تخریب شده بود و غیرقابل استفاده بود. به رودخانه کم آبی رسیدیم و پس از عبور از آن به سمت جاده خاکی ادامه دادیم ، این جاده نیز به روستای بابابزرگ نیز ختم می شود ولی با توجه با نامناسب بودن وضعیت جاده کمتر کسی از آن برای رفتن به بابابزرگ اقدام می کند. جاده را به سمت شمال پیش گرفتیم. پس از حدود یک ساعت به ابتدای دره ای سمت شمال شرق رسیدیم که مسیر پاکوب نسبتاً خوبی در ابتدا داشت. داخل دره ادامه دادیم و بعد از حدود ۴۰ دقیقه به جای رسیدیم که پاکوب های این مسیر نیز از بین رفته بودند و مجبور می‌شدیم گاهی از کف دره و برخلاف جهت رودخانه و گاهی در پاکوب های نصف و نیمه حرکت کنیم. البته چالش خاصی به همراه نداشت. مسیر را همچنان به سمت شمال شرق ادامه دادیم تا در نهایت ساعت حدود ۱۳:۳۵ به روستای کن خان معصوم در دامنه کوه بزکن رسیدیم. پس از کرایه ماشین و سوار شدن به سمت خرم آباد حرکت کردیم و ساعت حدود ۱۵ به خرم آباد رسیدیم و برنامه ما به سلامت به پایان رسید.

مجموع پیمایش حدود ۴۳ کیلومتر

ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۱۳۴۵ متر

ارتفاع بالاترین نقطه صعود شده: حدود ۱۸۸۵ متر

مجموع ارتفاع صعود شده در دو روز حدود ۲۰۰۰ متر

مجموع کاهش ارتفاع در دو روز حدود ۱۷۰۰ متر

وضعیت آب و هوا :

چهارشنبه و پنج‌شنبه و جمعه آفتابی

وزش باد حدود ۵ الی ۱۵ کیلومتر

افراد حاضر در برنامه:

پوریاباقرزاده

ناصر فوقانی


موضوعات مرتبط: برنامه های طبیعت گردی
برچسب‌ها: کوهپیمایی, بهار, طبیعتگردی
[ چهارشنبه پنجم اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ 11:38 ] [ پوریا باقرزاده ]

رشته کوه "سورمند" یا با نام "علی جوق" نیز شناخته می شود که در استان اصفهان و در جهت شمال شرقی شهرستان سمیرم واقع شده است. این رشته کوه بخشی از سلسله جبال زاگرس می باشد که از شرق به غرب امتداد یافته و طولی به تقریبی ۱۵ کیلومتر دارد. از دیگر قله های مهم این رشته کوه قله "آینه قبری" در شرق با ارتفاع حدود ۳۷۲۰ متر است.این منطقه دارای چشمه های متعدد است و چند سد خاکی در منطقه احداث شده است. آب این چشمه ها پس از پیوستن به هم رودخانه سمیرم را تشکیل داده و پس از پیوستن به رود ماربر، رود خرسان را تشکیل داده و به کارون سرازیر می شوند.منطقه سورمند ییلاق عشایر استان فارس و اصفهان می باشد که مهمترین ایل حاضر در منطقه ایل قشقایی است.

از شهر ها و روستاهای اطراف این کوهستان می‌توان به سمیرم، شهررضا ، ایزدخواست ، منطقه زرچشمه ، منطقه حنا ، تنگ تیر، گردنه تخت سلطان، گردنه شیرداشی، روستاهای گرموک، اسفرجان، هونجان و دولت قرین ، شهسوار اشاره کرد.

روز جمعه ۲۴ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۴:۳۰ صبح با یک دستگاه ماشین سواری شخصی از شهرکرد راهی مقصد شدیم. پس از گذشتن از فرخشهر ، سفید دشت ، فرادنبه ، بروجن به سمت نقنه رفته و از دو راهی سمت راست جاده سمیرم انتخاب کردیم که جاده‌ای دوطرفه و فرعی می باشد. مسیر دیگر از طریق جاده دهاقان - شهررضا نیز قابل دسترس می باشد. بعد از رسیدن به جاده اصلی و آزاد راه شهررضا به سمیرم وارد جاده خاکی شهرک شهسوار شدیم که قسمتی از منطقه زرچشمه را نیز در بر می‌گرفت. منطقه ی شکار ممنوع زرچشمه با وسعتی در حدود ۵۶ هزار هکتار مابین شهرستان شهرضا و سمیرم و در شمال روستای اسفرجان و در مجاورت روستای هونجان واقع است. درسال ۱۳۹۰ زرچشمه ، منطقه شکار ممنوع اعلام شد. منطقه شکار ممنوع زرچشمه به دلیل همسایگی با کوههای سمیرم یکی از مناطقی است که درآن بزکوهی دیده می شود که به دلیل شکار بی رویه از تعداد آنها بشدت کاسته شده است. از دیگر گونه های جانوری شاخص این منطقه می توان به قوچ، میش، کل، بز، خرس، گراز، کبک، تیهو، کبک دری، باقرقره، کبوتر وحشی، پرندگان مهاجر، هوبره و انواع آبزی اشاره کرد. پس از طی حدود ۱۲ کیلومتر جاده خاکی به نسبت مناسب ماشین را در مکانی پارک کرده و پس از پیاده شدن و آماده شدن برای کوهپیمایی ، ساعت ۶:۵۰ حرکت را آغاز کردیم.مسیر را به سمت جنوب غرب و داخل دره ادامه دادیم. در مسیر پیش روی ما هیچ چشمه آبی وجود نداشت. برف نسبتاً خوبی داخل دره انباشته شده بود و گاهی برف نرم بود و با برف کوبی آن را پیمایش می کردیم و گاهی برف سفت بود با کفش و گاهی با کلنگ جای پا در می آوردیم. پس از حدود یک ساعت و نیم پیمایش به ارتفاع تقریبی ۳۴۰۰ متر رسیدیم و سپس مسیر را به سمت شرق و بر روی خط الراس اصلی ادامه دادیم. با رسیدن به خط الراس قله اصلی نمایان شد. همچنین رشته کوه عظیم دنا نیز دیده میشد. مسیر خط الراس را پیش گرفتیم ، با توجه ماهیت تیغه ای بودن با احتیاط از آن عبور می کردیم و در بعضی نقاط کمی از خط الراس پایین آمده و تراورس انجام می‌دادیم که با توجه به برف و یخ زده بودن قسمت هایی از مسیر تصمیم عاقلانه ای بود. در قسمت هایی سنگچین هایی قرار داده بودند که راهنمای خوبی بودند. در نهایت ساعت ۱۰:۱۵ به چکاد اصلی به ارتفاع حدود ۳۷۲۸ متر رسیدیم. باد سردی می‌وزید و از همان ابتدای صبح نیز هوا سرد بود و دمای هوا حدود مثبت دو درجه تخمین زده میشد. آسمان آبی و ابر های پنبه ای جلوه زیبایی بخشیده بودند. بعد از گرفتن چند عکس یادگاری ، فرود را از همان مسیر پیش گرفتیم. لازم به ذکر است که آنتن دهی موبایل نیز به طور کل ضعیف بود. در مسیر برگشت و در جاده خاکی پای کوه چند همنورد از سمیرم نیز ملاقات کردیم که قصد تمرین یخ و برف را داشتند پس از احوال پرسی و خوش و بش از آن ها جدا شده و مسیر را ادامه دادیم. ساعت ۱۳:۳۰ به پای ماشین رسیدیم و بعد از سوار شدن به سمت آبشار سمیرم که در حدود ۳۰ کیلومتری ما بود حرکت کردیم. منطقه گردشگری آبشار سمیرم امکانات رفاهی مناسبی برای خانواده ها داشت و برای ورودی هزینه ۶۵ هزار تومن دریافت می کردند. نهار را در کنار آبشار میل کردیم و بعد از استراحت و گرفتن چند عکس یادگاری سوار ماشین شده و به سمت شهرکرد رهسپار شدیم.

مجموع پیمایش حدود ۱۰ کیلومتر

ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۲۷۸۰ متر

ارتفاع بالاترین نقطه صعود شده: حدود ۳۷۲۸ متر

وضعیت آب و هوا :

جمعه آفتابی - گاهی نیمه ابری

وزش باد حدود ۵ الی ۲۰ کیلومتر

افراد حاضر در برنامه:

پوریا باقرزاده

ناصر فوقانی

محمد محمودیان


موضوعات مرتبط: برنامه های کوهپیمایی
برچسب‌ها: کوهپیمایی, بهار, قله
[ شنبه بیست و پنجم فروردین ۱۴۰۳ ] [ 20:47 ] [ پوریا باقرزاده ]

لرستان سرزمین قله‌های سر به‌ فلک‌ کشیده، چشمه‌های جوشان و آبشار‌های بلند است. که طبیعت زیبایش ما را بر آن داشت که بار دیگر قدم در این استان بگذاریم.

روز یکشنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۳ به وسیله اتوبوس های ترمینال شهرکرد به سمت خرم آباد حرکت کردیم. بعد از حدود ۶ ساعت بعد از عبور از شهرهایی چون بن ، داران ، بویین و میاندشت ، الیگودرز ، ازنا و درود به شهر خرم آباد رسیدیم. در همان محل یک دستگاه تاکسی کرایه کرده و خود را به ابتدای تنگ شبیخون رساندیم.

در سمت شمال شهر خرم آباد، یکی از دیدنی ترین مناطق استان لرستان قرار دارد. تنگ شبیخون خرم آباد که در میان کوه های کمرسیاه و سفیدکوه محصور شده است. اگر از سمت خرم آباد و از طریق جاده الشتر به سمت کرمانشاه بروید از میان تنگ شبیخون عبور می کنید. از مرکز این تنگه رودخانه "آب رباط" جاری است و با دریافت آب چشمه‌های بی‌شمار داخل دره تشکیل رودخانه "خرم‌رود" یا به قول اهالی (گلال خورمووه) را می‌دهد و در نهایت در ۳۵ کیلومتری جنوب خرم‌آباد در محلی به نام (دو آب) به کشکان رود می‌ریزد.

این تنگ گویا سهم عمده‌ای در جابه جایی تردد انسان‌ها در طول تاریخ داشته است.ذوجود یک تپه باستانی (تپه سنگر ماهی‌بازان؛ متعلق به هزاره دوم و نخست پ.م) در کنار یک چشمه آب طبیعی به همین نام و نزدیکی (۵۰ متر) به یک معدن نمک اهمیت این تنگه در هزاره‌های پیش از میلاد را نشان می‌دهد.

بعد از حدود ۳۰ دقیقه پیمایش و عبور از رودخانه خرم رود محل مناسبی پیدا کرده و چادر را برپا کردیم. از ساعت حدود ۹ شب بارش باران آغاز شد و تا حدود ۲ صبح رگبار ها ادامه داشت.

صبح روز دوشنبه بعد از بیدار شدن و جمع آوری چادر و وسایل ساعت ۶:۳۰ کوهپیمایی را به سمت شمال آغاز کردیم. پاکوب هایی در مسیر وجود داشت که باید با دقت انتخاب میشد. مسیر را در دامنه‌های تنگ شبیخون ادامه داده تا به آبشار این تنگ رسیدیم که با توجه به فصلی بودن آن ، آبی نداشت و فقط چشمه ای کم آب در بستر آن جریان داشت. مسیر را به سمت شمال غرب پیش رفتیم. واقعاً نام مخمل کوه شایسته این منطقه است. سرزندگی این کوه پوشیده از گلسنگ، هر انسانی را به وجد می‌آورد. مخمل کوه از چین‌خوردگی جوان محسوب می‌شود که در دوران سنوزوئیک یا نوزیستی (جدیدترین دوره زمین‌شناسی) تشکیل شده است. مخمل کوه بخشی از رشته‌کوه‌های زاگرس شرقی است و بافتی رسوبی دارد. جوانی و گلسنگ موجودی ترکیبی خاصل از هم‌زیستی قارچ و جلبک است که ریشه، ساقه و برگ ندارد. این موجودات خزه‌گونه از ریسه تشکیل شده‌اند و روی خاک نمی‌رویند؛ بلکه روی تخته‌سنگ‌ها و تنه درختان دیده می‌شوند. این قارچ خزه‌ها هنگامی که خیس و مرطوب باشند به رنگ سبز روشن در می‌آیند. گلسنگ‌ها دلیل نام‌گذاری مخمل کوه هستند. صخره‌ها و سنگ‌های این کوه در فصل بهار با بارش‌های منطقه مملو از گلسنگ‌های تازه و سبز رنگ می‌شوند و ظاهری مخمل‌گونه به خود می‌گیرند. هنگامی که ظاهر مخمل کوه تیره و سیاه می‌شود، بومیان منطقه از آن با نام «کوه کمر سیاه» یا به زبان لری «کمرسی» یاد می‌کنند.

مسیر را با فراز و فرود های متعدد ادامه داده و بعد از عبور از گردنه ای بعد از حدود سه ساعت پیمایش ، روستای پیری جد نمایان شد. پیری جد، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان خرم‌آباد و در دهستان رباط واقع شده است. به سمت روستا و در دامنه های مخمل کوه همچنان ادامه می دادیم. شرجی بودن هوای این ساعت از ظهر باعث تعریق شدید ما شده بود. هر قسمت از مسیر پر بود از چشمه های متعدد و ما را از حمل آب بی نیاز می کرد. در طی این مدت برنامه اکثر نقاط آنتن دهی موبایل وجود داشت.

این قسمت از مخمل کوه بسیار پر رفت و آمد است و طبیعت‌گردان زیادی حتی در طول هفته از این منطقه بازدید می کنند. مسیر پر بود از پاکوب های متعدد و آثار تخریب طبیعت به وسیله آتش و زباله و کمی آزار دهند بود. مسیر را به سمت هفت حوض ادامه داده و بعد از گرفتن چند عکس یادگاری به سمت جنوب و داخل دره ای زیبا رفتیم که هدف ما فقط کنجکاوی بود و جزئی از مسیر ما نبود. دره مذکور را پیمایش کردیم و دوباره به مسیر اصلی خود بازگشتیم. به سمت شمال غرب ادامه داده و بر خلاف رودخانه دره "دریجه" پیمایش می کردیم. رفته رفته از دامنه های مخمل کوه فاصله گرفته و متمایل به سمت شمال و شمال غرب و به سمت تنگ حسن راهی شدیم. در طول مسیر چشمه ها ، حوضچه ها ، جویبار ها ، رود ها و آبشارهای کوچکی را مشاهده کردیم که زیبایی مسیر را دو چندان کرده بودند. ساعت حدود ۱۲:۳۰ به ابتدای تنگ حسن رسیدیم و در کنار رود کوچکی نهار را میل کردیم. بعد از استراحت کوتاهی ادامه مسیر را پیش گرفتیم . از کنار آبادی تنگ حسن و باغات و مزارع کشاورزی مردم منطقه عبور کرده و در دامنه های مخمل کوه حرکت می کردیم. ساعت حدود ۱۵ به مزارع روستای حیدرآباد رسیدیم و بعد از عبور از عرض رودخانه آن به جاده خاکی منتهی به "تنگ پیازه" برخوردیم. ساعت حدود ۱۶ به ابتدا تنگ پیازه رسیدیم و در محل مناسبی کمپ روز دوم خود را بر پا کردیم. از ساعت حدود ۲ تا ۴ صبح روز سه شنبه رگبار شدید باران همراه با رعد و برق ما را از خواب بیدار کرد. شدت باران به حدی بود که آب از بالا و کف چادر نفوذ می کرد. روز قبل برای جلوگیری از فاسد شدن غذاها ، آن ها را در آب خنک قرار داده بودیم و اطراف آن را سنگچین کرده بودیم ولی صبح سه شنبه با توجه به شدت باران ، رودخانه نیز طغیان کرده بود و غذاها را با خودش برده بود.

صبح سه شنبه هوا صاف بود و چیزی مانع از ادامه دادن ما در این هوای مطبوع و دلپذیر نبود. با توجه به محدود بودن مواد غذایی تصمیم گرفتیم که از پیمایش تنگ پیازه صرف نظر کرده و تا عصر خود را به ترمینال خرم آباد برسانیم. ساعت ۷ صبح شده بود و مسیر را همچنان به سمت شمال غرب پیمایش می کردیم. بعد از عبور از گردنه ای به سمت دریاچه سد خاکی سراب چنار حرکت کردیم.

سد خاکی سراب چنار در منطقه بسطام و روستای سراب چنار شهرستان سلسله بین جنگل‌های شگفت‌انگیز بلوط قرار گرفته است. دهستان بسطام یكی از دهستان های شهرستان سلسله استان لرستان می باشد كه دارای ۲۵ روستا است كه روستای سراب چنار مركزیت دهستان بسطام را دارد.

ساعت حدود ۸ صبح به محل مناسبی در کنار دریاچه رسیدیم و صبحانه را میل کردیم. بعد گرفتن چند عکس یادگاری در کنار دریاچه مسیر را از سر گرفتیم. این قسمت از مسیر فراز و فرود های کوچک ولی متعددی داشت و پر از چشمه های آب گوارا بود. و البته آبشار های کوچکی نیز در مسیر پدید آمده بودند. بارش های شب گذشته باعث سبزی گلسنگ‌ها شده بودند و جلوه‌های زیبایی را به وجود آورده بودند.

در نهایت ساعت ۱۳ به منطقه معروف به کموترلو رسیدیم و مسیر پاکوب مشخصی حدود سی دقیقه تا آبشار داشت. در کنار آبشار نهار را میل کرده و استراحت کوتاهی نمودیم. مسیر برگشت را به سمت روستای چم تگله در سمت شمال شرق پیش گرفتیم و ساعت حدود ۱۴ به روستا رسیدیم. بعد کرایه تاکسی و برگشت به سمت ترمینال خرم آباد ساعت ۱۵:۳۰ رهسپار شهرکرد شدیم و برنامه با خاطرات خوش و به سلامت پایان رسید.

مجموع پیمایش حدود ۴۱ کیلومتر

ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۱۲۴۰ متر

ارتفاع بالاترین نقطه صعود شده: حدود ۱۶۷۰ متر

مجموع ارتفاع صعود شده در دو روز حدود ۱۶۲۷ متر

مجموع کاهش ارتفاع در دو روز حدود ۱۲۶۵ متر

وضعیت آب و هوا :

یکشنبه ابری - همراه با رگبار باران

دوشنبه آفتابی

سه شنبه آفتابی - گاهی نیمه ابری (بارش باران در صبحگاه)

وزش باد حدود ۵ الی ۳۰ کیلومتر

افراد حاضر در برنامه:

پوریا باقرزاده

ناصر فوقانی

زهرا کاویانی


موضوعات مرتبط: برنامه های کوهپیمایی، برنامه های طبیعت گردی
برچسب‌ها: کوهپیمایی, بهار, طبیعتگردی
[ چهارشنبه بیست و دوم فروردین ۱۴۰۳ ] [ 12:49 ] [ پوریا باقرزاده ]

اُوجِ بُغاز، روستایی از توابع شهرستان شهرکرد بخش لاران و در دهستان مرغملک واقع شده است. براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۰۶ نفر (۲۵خانوار) بوده است.

روستای اوج بغاز در ۵۰ کیلومتری شهرکرد بین مرغملک و سودجان قرار گرفته است وقتی بعد از راهدارخانه مرغملک به طرف سودجان می رویم در میانه ی راه تابلوی سبز رنگ بزرگی را می بینیم که روی آن نوشته شده اوجِ بُغاز ، از جاده ی اصلی خارج می شویم و به سمت چپ می رویم و وارد یک جاده ی آسفالت می شویم و بعد از طی مسیری حدود ۵ کیلومتر روستا در مقابل چشمانمان نمایان می‌شود.

آبشار اوج بغاز در دامنه تنگ شرشری قرار گرفته که در اوایل فصل بهار آب حاصل از ذوب برف در این تنگ در جریان می باشد و حاصل آن آبشار واقع در این تنگ است که حدود ۸ متر ارتفاع تخمین زده می شود. آبشار اوج بغاز دائمی نمی باشد و فصلی است.

روز جمعه ۱۷ فروردین ۱۴۰۳ به اتفاق همنوردان از شهرکرد و اصفهان با یک دستگاه مینی بوس بنز از شهرکرد ساعت ۵:۴۵ راهی مقصد شدیم پس از رسیدن به روستای دولت آباد خاکی حدود یک کیلومتر بعد از روستا جاده خاکی سمت چپ را ادامه داده و در نهایت روبروی تنگ پیاده شدیم و ساعت ۷:۲۰ کوهپیمایی را آغاز کردیم مسیر را به سمت جاده ای در جنوب غرب ادامه دادیم تا بعد از حدود ۳۰ دقیقه به آبشار رسیدیم صبحانه را در بالا دست آبشار میل کردیم. هنوز در دامنه‌های کوه چوبین و تنگ شرشری برف کم و بیش وجود داشت و ذوب شدن برف ها و جاری شدن آب روان ها و رودهای متعدد باعث گلی‌بودن مسیر شده بود. مسیر را برخلاف جریان رودخانه و به سمت جنوب شرق ادامه دادیم. گل های رنگارنگی چون گل حسرت جلوه زیبایی به طبیعت منطقه بخشیده بودند. چشمه های متعدد در مسیر ما را از حمل آب بی نیاز کرده بود و از اب گوارای آن ها بسیار لذت بردیم. بعد از حدود ۴ ساعت پیمایش به گردنه ای نزدیک قله شنستون در ارتفاع حدود ۲۹۲۰ رسیدیم. بعد از آن وارد دره ای در سمت شرق شدیم و پس از حدود ۳۰ دقیقه به محل مناسبی کنار چشمه برخوردیم و نهار را در همان جا میل کردیم. بعد از استراحت مفصلی ، مسیر را به سمت جنوب شرق همچنان پیش گرفتیم. پاکوب مشخصی ‌وجود داشت همان را ادامه دادیم که بعد از حدود یک ساعت با توجه به فاصله گرفتن از رودخانه و زیبایی‌های مسیر ، تصمیم گرفته شد که دوباره به پایین دست رفته و در کنار رودخانه پیمایش را ادامه دهیم. آبشارهای کوچکی نیز در مسیر وجود داشت که زیبایی های خاص خود را داشتند. به سمت راست رودخانه رفتیم و در ساعت ۱۵:۱۰ به آبشار بیدکان رسیدیم. پس از گرفتن چند عکس یادگاری و خوردن تنقلات و چایی و استراحت مسیر را به سمت سد خاکی بیدکان پیش گرفتیم. پس از رسیدن به سد به سمت جاده خاکی در سمت شرق ادامه دادیم. خودرو های سواری تا انتهای این جاده می توانستند رفت و آمد کنند ولی مثل اینکه راننده مینی بوس ما از این کار امتناع کرده بود و ما اجباراً حدود ۴ کیلومتر درون جاده پیش رفتیم تا در نهایت ساعت ۱۸ به تاسیسات رسیدیم و مینی بوس در آن جا به انتظار ما بود و برنامه به سلامت و دل خوش به پایان رسید.

مجموع پیمایش حدود ۱۹ کیلومتر

ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۲۴۰۰ متر

ارتفاع بالاترین نقطه صعود شده: حدود ۲۹۲۰ متر

وضعیت آب و هوا :

جمعه آفتابی - وزش باد حدود ۵ الی ۱۵ کیلومتر


موضوعات مرتبط: برنامه های طبیعت گردی
برچسب‌ها: کوهپیمایی, بهار, طبیعتگردی
[ شنبه هجدهم فروردین ۱۴۰۳ ] [ 22:0 ] [ پوریا باقرزاده ]

منطقه حفاظت شده کوهستان خامی، با مساحت حدود ۲۵٬۶۷۱ هکتار مابین شهرستان گچساران و شهرستان باشت در استان کهگیلویه و بویراحمد واقع شده‌ است. این منطقه کوهستانی در سال ۱۳۸۰ به عنوان منطقه حفاظت شده مورد حفاظت قرار گرفت. کوه خامی پوشیده از درخت بلوط به شکل جنگل‌های تنک می‌باشد.بلوط، زال زالک، بادام وحشی ، ارس از مهمترین پوشش گیاهی و جنگلی مناطق حفاظت شده کوه خامی است. پلنگ، خرس، کفتار، روباه، جوجه تیغی، کل بز، کبک ، تیهو و گراز از مهمترین گونه‌های حیات وحش این منطقه است.
بلندترین قله كوه خامی ، "کل ول" با ارتفاع حدود ۳۲۰۰ متر است و این کوهستان حدود ۱۰ قله بیش از سه هزار متری دارد.
كوه خامی دارای طبیعتی بكر، زنده و اقلیم معتدل كوهستانی است.
این كوه از معدود مناطق كوهستانی ایران است كه چون نقاشی چیره دست تمام زیبایی های طبیعی چون جنگل، چشمه ، آبشارها، علفزارها ،گیاهان معطر، رودخانه ها و حیات وحش را در خود جای داده است. این همه زیبایی ما را بر آن داشت همچون سال ۱۴۰۲ بار دیگر پا به طبیعت بکر این منطقه بگذاریم. طبق برنامه ریزی انجام شده روز چهارشنبه ۸ فروردین ۱۴۰۳ ساعت سه صبح با یک دستگاه ماشین سواری شخصی شهرکرد را به مقصد روستای گناوه لری ترک کردیم. گناوه روستایی زیبا در ۲۰ کیلومتری شمال گچساران واقع است. وجود کوه‌های سربرافراشته خامی و کنار و که‌کوه و کوه پهزمون و کوه کله‌کارد نیز به نوبهٔ خود جذابیت دوچندانی به این روستا بخشیده‌ است.این روستا یکی از قدیمی ترین روستاهای استان کهگیلویه و بویراحمد بشمار می رود.قدمت آن حدود ۲۷۰۰ سال برآورد شده است. ساعت ۱۰:۱۵ به روستا رسیدیم و پس از پارک کردن ماشین کنار خانه یکی از اهالی روستا و آماده شدن همنوردان ساعت ۱۰:۳۰ کوهپیمایی خود را آغاز کردیم. مسیر را به سمت شمال شرق پیش رفتیم که جاده‌ای ماشین رو بود و تا حدود ۶ کیلومتر را می شود با ماشین ادامه داد. طبیعت زیبای منطقه و هوای معتدل بهاری بسیار روح نواز بود. در طول مسیر یکی از لوله های آب روستا سوراخ شده بود و ما از فرصت استفاده کرده و از آب آن برداشته و نهار را در کنار آن میل کردیم. بعد از آن چشمه ای در مسیر در روز اول پیدا نکردیم. دره ای را به سمت شمال غرب ادامه دادیم و پس از پیمایش حدود ده کیلومتر ساعت ۱۵ به علت کم خوابی شب گذشته ، خستگی و ناهموار بودن مسیر پیش رو ، تصمیم به اتراق در محل مناسبی گرفتیم. شب نسبتاً سردی را سپری کردیم. که با توجه به ماهیت منطقه کوهستانی دور از انتظار نبود.
صبح روز پنج شنبه پس از بیدار شدن و جمع آوری چادر و وسایل ساعت ۶:۳۵ کوهپیمایی را از سر گرفتیم. مسیر دارای پاکوب مشخص ، همراه با سنگچین های منظم بود که تا گردنه به ارتفاع حدود ۲۲۰۰ متر ادامه داشت. کمی قبل از گردنه چشمه های آب جاری شده بودند که بسیار آب آن ها گوارا و خنک بود. پس از پیمودن شیب تند گردنه عمده مسیر به صورت سراشیب بود که تا روستای مارین ادامه پیدا می کرد. مسیر بعد از گردنه پر از چشمه های آب بود که رودخانه ای وسط دره "مریز" تشکیل داده بودند. در مسیر سنگچین های نامنظمی وجود داشت که بالعکس آن سوی گردنه ، گمراه کننده بودند و باید با دقت زیاد پاکوب مناسب را تشخیص داد. که همین امر باعث گمراهی هم نوردان شد و قسمتی از مسیر را جدا شده و به دنبال سنگچین ها مسیر اشتباه را انتخاب کردند. پس از جدایی موقت دوباره بهم پیوستیم. ادامه مسیر را همچنان به سمت شمال غرب پیش رفتیم. به دفعات به این سو و آن سوی رودخانه رفت و آمد می کردیم که در قسمتی از مسیر به یک گراز وحشی همراه با بچه‌هایش در ۵۰ متری خود برخورد کردیم که در بین بوته ها و درختان در حال تغذیه بودند که وجود ما باعث برهم خوردن آرامش آن ها شد و با صداهای عجیب به ما هشدار می‌داد. با احتیاط از آن جا فاصله گرفته و مسیر را ادامه دادیم. از اواسط دره پاکوب مسیر مشخص تر می شد و سبزی و طراوت طبیعت منطقه در حال فزونی بود و ما از هر لحظه از تماشای آن لذت می بردیم. آب رودخانه کم کم فرو می‌نشست و دسترسی ما به آب تمیز محدود می شد. از دره قلات عبور کرده و حدود ساعت ۱۵ به باغات روستای مارین رسیده در آن جا یکی از اهالی منطقه را ملاقات کردیم که اطلاعات مفیدی از منطقه و مسیر به ما داد. مسیر را در بستر رودخانه ای که از بین باغات انار و لیمو و انگور گذر می کرد ادامه دادیم. برای آسان تر شدن پیمایش کفش ها را درآورده و صندل و دمپایی ها را پوشیدیم. بعد از حدود ۴۰ دقیقه پیمایش به آبشاری برخوردیم که حدود دو متر ارتفاع و حجم زیاد آب با جریان هیدرولیک خطرناک داشت که در مورد آن به ما هشدار داده بودند. مسیری باریک سمت راست تنگه وجود داشت ، با احتیاط از آن عبور کردیم که البته وقت زیادی هم از ما گرفت. پس از عبور از قسمت دشوار مسیر ، ادامه مسیر چالش خاصی نداشت و پس از بیست دقیقه از تنگه خارج شدیم و به منطقه چرزو و باغات آن رسیدیم. بخشی از آب روستای مارین پس از خروج از روستا در منطقه ی چرزو ، باغ های آن را آبیاری و فضایی بسیار زیبا را در این منطقه فراهم می کند.چرزو تنها ۴ کیلومتر از روستای دیل فاصله دارد. مسیر جاده خاکی را پیش گرفتیم که با توجه به عدم وجود چشمه تصمیم گرفتیم به سمت امام زاده علی که سمت چپ دره واقع شده بود حرکت کنیم. محلی که این امامزاده قرار دارد دارای آب آشامیدنی ، همراه با سرویس دستشویی و حیاطی بزرگ برای برپایی چادر و آتش روشن کردن است. ساعت ۱۸ چادر ها را در همان محوطه برپا کردیم. شام را پخته و کنار آتش میل کردیم و به علت خستگی رپزی که سپری کردیم ، زودهنگام به درون کیسه خواب های خود رفتیم.
صبح روز جمعه با چهچهه‌ی بلبل و پرندگان دیگر از خواب برخواستیم ، هوای مطبوع و دلپذیری بود. صبحانه را در همان محل میل کردیم و پس از جمع آوری وسایل و چادر ها ساعت ۶:۴۵ کوهپیمایی را آغاز کردیم. آثار تاریخی همچون گوردخمه ها توجه ما را جلب کرد که نشان دهنده قدمت زیاد این منطقه بود. آواز پرندگان همچنان بدرقه و همراه ما بود، مسیر جاده خاکی را به سمت جنوب غرب پیش می‌رفتیم تا در قسمتی به دوراهی تنگه‌ی دیل برخوردیم و تصمیم گرفتیم که مسیر تنگه را ادامه دهیم که دارای پاکوب مشخصی بود و چندباری هم عبور از عرض رودخانه داشت که بدون مشکل از آن عبور کردیم. پس از حدود یک ساعت پیمایش به روستای دیل رسیدیم. دیل روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان گچساران در استان کهگیلویه و بویر احمد که از چند قسمت تشکیل شده که شامل: ده بی بی کریمه، ده مشایخ، ده برج، تیتلک(اسلام آباد)، بنگرون دون، ده تکیه، پای کوه تشکیل شده است. فضای روستای دیل بسیار تمیز و چشم نواز بود و دارای کوچه های سنگ فرش شده و باغات انار و نارنج و لیمو و مرکبات دیگر ، که به زیبایی آن افزوده بود. پس از عبور از روستای دیل مسیر را به سمت شمال و از طریق دامنه‌های تپه‌ ماهور منطقه ادامه دادیم.در طول مسیر یک چشمه آب برخوردیم که برای نوشیدن قابل استفاده بود. پس از پیمایش حدود ۱۱ کیلومتر به منطقه "هرجون" که یکی از مناطق دیدنی روستای اسپر به شمار می رود رسیدیم که دارای آثار باستانی با قدمت بسیار است. آثار به جا مانده از سنگ های آسیاب و تراشیدن آن ها ومیدان وسیع دایره ای و محل اسقرار آن مشخص است که این آسیاب به وسیله اسب یا قاطر می چرخیده و آثار به جا مانده از شهر ویران آن حکایت از تمدنی منظم و پیشرفته دارد. آبشار فصلی زیبا و جذاب هرجون در بالا دست این منطقه قرار گرفته و آب این آبشار با سرعت زیاد بدون هیچ مانعی در حوضچه ای که ایجاد کرده می‌ریزد. ساعت ۱۲ به پای آبشار رسیدیم و پس از گرفتن چند عکس یادگاری در حوضچه های آن آب تنی کردیم تا خستگی و گرمای آزار دهنده کمی از تنمان خارج شود. سپس خود را از طریق پاکوب مشخصی که سمت راست آبشار وجود داشت رساندیم که تا روستای اسپر ادامه داشت.
روستای زیبای اسپر در ۴۵ کیلومتری شمال شهرستان گچساران قرار دارد. در شرق روستای اسپر کوه خامی و روستای مارین ٬ غرب آن روستای شامبراکان و آرو ٬ شمال کوه زرد و جنوب آن کوه دیل وروستای دیل قرار دارد. ساعت ۱۳:۳۰ به روستا رسیدیم و پس از اجازه گرفتن از اهالی روستا در کنار گلزار شهدا و زیر سایه درختان لیمو نهار را میل کردیم. اهالی این روستا مهمان نوازی و لطف کردند و با ماست محلی از ما پذیرایی کردند و برای پیدا کردن تاکسی کمک زیادی به ما نمودند. پس از رسیدن تاکسی و سوار شدن پس از حدود ۳۰ دقیقه ماشین سواری و عبور از جاده و گردنه پر پیچ و خم دیل ما را به روستای گناوه لری رسانده و البته پرداخت هزینه نامعقول ۳۰۰ هزار تومان که برای این مسافت عادلانه نبود. هر چند ما آن را پرداخت کردیم. ساعت ۱۵ سوار ماشین سواری خود شدیم و مسیر برگشت را پیش گرفتیم.


مجموع پیمایش حدود ۴۲ کیلومتر
ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۱۲۰۰ متر
ارتفاع بالاترین نقطه صعود شده: حدود ۲۲۰۰ متر
مجموع ارتفاع صعود شده در سه روز حدود ۲۰۱۵ متر
مجموع کاهش ارتفاع در سه روز حدود ۲۳۲۳ متر

وضعیت آب و هوا :
چهارشنبه آفتابی
پنج‌شنبه آفتابی - گاهی نیمه ابری
جمعه آفتابی
شنبه آفتابی

وزش باد حدود ۵ الی ۲۰ کیلومتر


موضوعات مرتبط: برنامه های کوهپیمایی، برنامه های طبیعت گردی
برچسب‌ها: کوهپیمایی, بهار, طبیعتگردی
[ چهارشنبه پانزدهم فروردین ۱۴۰۳ ] [ 2:49 ] [ پوریا باقرزاده ]

زندگی منشوری است هزاران رنگ و گردش ایام زندگی لحظاتی خوش را در اتصالمان به طبیعت برایمان به ارمغان آورده است. اگرچه هر کدام در سینه و هر کدام در گذشته و حالمان ، درد هایی داریم ، اما راهمان که یکی می شود سفرمان که شروع می شود تمامی خاطرات گذشته را زمین می گذاریم و لحظات شیرین و لبریز از احساس خوب سفر با تمام روح و جسممان لمس می کنیم. این بار بهانه مان از سفر پیمایش مناطقی از شهرستان خشت استان فارس بود. خشت به فاصله ۵۵ کیلومتری جنوب غربی کازرون واقع شده است. قدمت این دیار حداقل به اوایل دوران اسلامی می رسد که از توابع شهر بیشاپور به شمار می رفت.بخش خشت دارای ۳۰ روستا است. خشت را با نخلستان های زیبا و خرمای معروف کبکاب می شناسند.همچنین درختان جنگلی از جمله ارژن، بنه، اهلوک یا آلوک، کُنار و بلوط نیز به وفور در کوهستان های این ناحیه یافت می شود.

طبق برنامه ریزی های انجام شده روز چهارشنبه ۱ فروردین سال ۱۴۰۳ ساعت ۲۳ از شهرکرد به وسیله یک دستگاه مینی بوس بنز به مقصد استان فارس عزیمت کردیم. بعد از عبور از روستاها و شهرهای مختلف از مسیر بابامیدان و عبور از شهرهای مصیری و نورآباد ممسنی و.. در نهایت پنج شنبه ۲ فروردین ساعت حدود ساعت ۸:۳۰ صبح به روستای امامزاده علی از توابع شهرستان خشت رسیدیم. در همان محل مکان مناسبی پیدا کرده و صبحانه را میل کردیم. بعد از آماده شدن همنوردان ساعت ۹:۳۵ کوهپیمایی را به سمت تنگ جیز یا نام دیگر آن تنگ بارون زنی آغاز کردیم. فاصله این تنگ تا شهر خشت ۴ کیلومتر است. برای تسهیل عبور گردشگران از همان ابتدا تا آخر چشمه بارون زنی را به وسیله پله ها و پل های فلزی ایمن کردند. در تمام طول مسیر آثار برجا مانده در "تنگ جیز" یادگار روزگاران کهن است.درون تنگ چند حوض با جویبارهای سنگی و دیوارهای سنگچین شده نشان از کارهای شگفت روزگار ساسانی دارد.

آب چشمه‌ از فراز کوه با جویبار های کوچک رو به سوی دره سرازیر می‌باشد. پیرامون قندیل‌های خزه بسته را درختان بادام کوهی و انجیر کوهی و درختان دیگر فراگرفته و از سقف قندیل بسته ، آب فرو ‌می‌چکد. برای آن که همانند قطرات باران پایین می‌ریزد ، به آن «باران‌زنی» می‌گویند.

بعد از بازدید از چشمه به سمت کف دره سرازیر می شویم و گاهی از پاکوب و گاهی از داخل آب باید عبور می کردیم پس از حدود یک ساعت و نیم پیمایش دره کم کم باز می شود و به محلی با چشمه ای جاری برخوردیم و بعد از استراحت و خوردن تنقلات مسیر را ادامه دادیم و در امتداد جویبار حرکت کردیم و در نزدیکی چشمه "کلوکی" نهار را میل کردیم‌ که آب آن برای نوشیدن قابل استفاده است. مسیر را به سمت شمال غرب ادامه دادیم و بعد از عبور از چند محل سکونت عشایر منطقه به محلی به نام بی بی سبز رسیدیم که از آن جا نیز آب چشمه ای وجود داشت و بطری های آب را پر کردیم و مسیر را هم همچنان به سمت شمال غرب ادامه دادیم و با فراز و فرود های مختلف در نهایت ساعت ۱۶:۴۵ به بالای تنگ هامون رسیدیم که محل مناسبی نیز برای کمپ وجود داشت و آبی بالاتر جریان داشت که برای آشامیدن به نسبت مناسب بود. چادر ها را در همان محل برپا کردیم و شب را با هوایی مطبوع و بهاری سپری کردیم.

صبح روز جمعه با چهچهه‌ی بلبل کُلکمری و آواز کبک و تیهو و پرندگان دیگر از خواب برخواستیم و چادر ها را در همان محل گذاشته و با کوله سبک به سمت تنگ هامون حرکت کردیم ، دیواره های بلند و خزه ها و پوشش گیاهی سبز منطقه جلوه‌های زیبایی بخشیده بود و بسیار روح نواز بود. کف دره آبی جریان داشت که آب آن کیفیت خوبی داشت و از آن استفاده کردیم. بعد از حدود ۴۵ دقیقه پیمایش به ابتدای تنگ رسیدیم و بعد استراحت کوتاهی از همان مسیر دوباره به سمت کمپ خود برگشتیم. صبحانه مفصلی میل کردیم. بعد از جمع کردن چادر ها و وسایل مسیر را همچنان به سمت شمال غرب ادامه دادیم و با عبور از دامنه ها و پستی و بلندی های فراوان به محلی به نام "کوه درختی" رسیدیم که دارای نخلستان و درخت های لیمو و بهار نارنج بود و از طبیعت آن لذت بردیم. در کنار منبع آبی که وجود داشت فرصت را غنیمت شمرده و غذایی نیز میل کردیم. رگبار باران گاهی به استقبالمان می آمد که البته لطافت هوای بهاری را دوچندان کرده بود. مسیر را از طریق راه مالروی مشخصی ادامه دادیم و در نهایت به جاده خاکی در سمت شمال که وسایل نقلیه می توانستند از آن عبور کنند وارد شدیم و آن را نیز ادامه دادیم. در مسیر باغات و نخلستان های اندکی وجود داشت که البته این منطقه جز شهرستان وحدتیه استان بوشهر محسوب می‌شدند‌. بعد از گذر از باغات بالاخره رودخانه شاپور را مشاهده کردیم که پر آب و خروشان بود. جاده خاکی را به سمت شرق ادامه دادیم و در ساعت حدود ۱۷ در محل مناسبی کمپ شب دوم را برپا کردیم. بارش باران تا پاسی از شب ادامه داشت و اکثر همنوردان بعد از خوردن شام به درون چادر رفتند تا از شلاق باد و باران در امان بمانند.

روز شنبه بعد از برخواستن و جمع کردن وسایل و چادر ها ساعت ۷ صبح کوهپیمایی را آغاز کردیم. حرکت را برخلاف جریان رودخانه ادامه دادیم. در مسیر چشمه آبی وجود نداشت و به ناچار بعضی ها از آب رودخانه که بسیار آلوده بود نیز برای درست کردن چایی استفاده کردند.

مسیر پیش رو به نام راه شاهی معروف است که پر از آثار و کنده کاری های دوران قدیمی بود و در بعضی نقاط پله های دست کنده وجود داشت که باعث شگفتی همه شده بود. در نهایت به محلی رسیدیم که می توانستیم پل فلزی ما بین روستای چیتی و روستای بورکی را ببینیم. برای رسیدن به آن طرف رودخانه چند راه وجود داشت که ما عبور از گدار رودخانه را ترجیح دادیم و با در نظر گرفتن شدت جریان و عمق آب رودخانه و با احتیاط از آن عبور کردیم و با ادامه دادن مسیر آن طرف رودخانه خود را به جاده خاکی رساندیم و برای مشکل تامین آب آشامیدنی به سمت روستای بورکی ادامه دادیم.

بعد از پر کردن بطری های آب و مهمان نوازی اهالی با صفا و خونگرم روستا مسیر را از طریق جاده ای خاکی و غیرقابل استفاده ای به سمت شمال ادامه دادیم و در جهت دره ای زیبا که رودخانه ای در آن جریان داشت ادامه دادیم. روز گرمی بود و بعضی از همنوردان را کلافه کرده بود و مشکل تامین آب نیز وجود داشت که این عوامل باعث شد که در ساعت حدود ۱۵ از ادامه مسیر پیش بینی شده صرف نظر کرده و مسیر را کوتاه کرده و به سمت مقصد نهایی یعنی روستای شهباز خانی حرکت کنیم. جاده را به سمت جنوب ادامه داده و با عبور از نخلستان های وسیع و باغات میوه و صیفی جات کشاورزان زحمت کش منطقه به امام زاده محمد رسیدیم و در امتداد جاده آسفالت ادامه داده تا در ساعت ۱۷:۳۰ به روستای شهباز خانی رسیدیم و بعد از صحبت و اجازه گرفتن از صاحب یکی از منازل اهالی روستا ، پشت دیوارهای خانه محل مناسبی را پیدا کرده و چادر ها را در آن جا برپا کردیم. مهمان نوازی آن خانواده بسیار دلگرم کننده بود و برای تأمین آب و مایحتاج گروه چیزی کم نگذاشتند.

روز یکشنبه از همان ابتدای صبح بارش باران آغاز شد و ما بعد از خوردن صبحانه و جمع آوری وسایل در کنار گاراژ خانه جمع شدیم و مینی بوس که شب گذشته در "کنارتخته" آمده بود و خوابیده بود به انتظار آن نشستیم و در نهایت ساعت حدود ۸ صبح به محل مورد نظر آمد و بعد از سوار شدن راهی شهرکرد شدیم.

مجموع پیمایش حدود ۴۷ کیلومتر

ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۴۰۰ متر

ارتفاع بالاترین نقطه صعود شده: حدود ۸۲۰ متر

وضعیت آب و هوا :

پنج‌شنبه آفتابی

جمعه ابری همراه با رگبار باران

شنبه آفتابی

یکشنبه ابری همراه با بارش باران

وزش باد حدود ۵ الی ۲۰ کیلومتر


موضوعات مرتبط: برنامه های طبیعت گردی
برچسب‌ها: کوهپیمایی, بهار, طبیعتگردی
[ دوشنبه ششم فروردین ۱۴۰۳ ] [ 22:27 ] [ پوریا باقرزاده ]

ساعت ۵ صبح روز پنج شنبه مورخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ در آخرین روزهای زمستان با سه نفر از همنوردان و با یک دستگاه ماشین شخصی از شهرکرد و از طریق جاده چالشتر , نافچ و عبور از روستاهای پیربلوط ، ارجنک ، مرغملک و شهر سودجان و در ادامه به طرف کوهرنگ و با عبور از روستاهای مختلفی چون ، آبحره ، دیمه و سپس روستای میان رودان می رسیم سپس سمت راست جاده فانی آباد به نیاکان را ادامه می‌دهیم ساعت ۶:۳۰ از خودرو پیاده شدیم و در حالیکه هنوز خورشید گیسوان طلایی رنگش را بر دامان کوهستان نگسترده بود عازم مسیر از طریق یالی در سمت شمال روستای نیاکان شدیم و برف منطقه بسیار کم و ناچیز بود و برای برف کوبی چالشی نداشتیم و در ساعت ۱۰ به ابتدای خط الراس رسیدیم. در سمت شمال شرق خود رشته کوه خوربه ، شمال غرب قله کرپوش و در سمت غرب رشته کوه ونگ و جنوب غرب رشته کوه زردکوه خودنمایی می کردند.

مسیر را به سمت قله همچنان ادامه دادیم تا به ابتدای گرده صخره ای و پرشیب دژاسپید قرار گرفتیم. مسیر مناسبی را پیدا کردیم و با کمی درگیری با سنگ و با احتیاط از دهلیز ها و مسیر صخره ای عبور کرده و در نهایت ساعت ۱۱ به چکاد دژ اسپید یا به گویش محلی دز اِسبه به ارتفاع حدود ۳۴۵۲ متر صعود کردیم و بعد گرفتن چند عکس یادگاری از همان مسیر فرود را آغاز کردیم.

یکی از مسیر های کمتر رایج برای صعود قله دژاسپید از سمت دامنه شمالی و از سمت منطقه تیشتردون است که در فصول بهار و تابستان مسیر مناسبی به نظر می آید. در زمان زرتشتی ها از قله ی این کوه به دلیل اینکه بلندترین مکان منطقه محسوب میشد به عنوان آتشکده و نیایشگاه استفاده میشد, در دامنه این کوه بقایای روستای خرابه ای دیده میشود که به آن ده گبر گفته میشود ,آب مصرفی این روستا از کوه دز اسبه از طریق لوله های سفالی به هم متصل شده تامین میشد.در حال حاضر این روستا به قبرستان تبدیل شده است که طایفه اسنکی از آن استفاده میکند.

مسیر فرود را همچنان ادامه دادیم و یا کمی تغییر به سمت رودخانه حرکت کردیم و نهار را پای رودخانه میل کردیم. در مسیر چشمه ای در این فصل ندیدیم ولی می توان در صورت ضرورت از آب رودخانه استفاده کرد چون در بالادست روستای دیگری وجود ندارد.

مسیر را در کنار رودخانه طی کردیم تا در نهایت ساعت ۱۳:۱۵ به روستا رسیدیم و با استقبال یکی از اهالی روستا روبرو شدیم و بعد از شستن کفش ها و جمع کردن وسایل سوار خودرو شدیم و ساعت ۱۵ به شهرکرد رسیدیم و برنامه به سلامت پایان رسید.

مجموع پیمایش حدود ۱۱ کیلومتر

ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۲۴۰۰ متر

ارتفاع بالاترین نقطه صعود شده: حدود ۳۴۵۲ متر

وضعیت آب و هوا :

پنج‌شنبه آفتابی

وزش باد حدود ۱۰ الی ۲۵ کیلومتر


افراد حاضر در برنامه:

پوریا باقرزاده

ناصر فوقانی

محمد محمودیان

احمد حیدری




موضوعات مرتبط: برنامه های کوهپیمایی
برچسب‌ها: کوهپیمایی, زمستان, قله
[ یکشنبه بیست و هفتم اسفند ۱۴۰۲ ] [ 18:46 ] [ پوریا باقرزاده ]

کوه جهان‌بین بخشی از ارتفاعات رشته کوه های زاگرس محسوب می شود که حداقل ارتفاع تقریبی آن ۲۱۵۰ و حداکثر ارتفاع تقریبی آن ۳۳۳۲ متر قله "دالانک" می باشد. به ترتیب در حدود ۲۰ کیلومتری شمال شرقی شهرکرد و ۵ کیلومتری شهر هفشجان و ۵ کیلومتری غرب جونقان واقع شده است. کوه جهان بین به طول حدود ۳۰ کیلومتر از جنوب تنگ خراجی شروع و تا غرب روستای مصطفی‌آباد امتداد دارد.

در وجه تسمیه نام این کوهستان روایات مختلفی هست یکی از آن به شرح زیر است:

چون از فراز جهان بین، منطقه عظیمی شامل شهرهای اطراف و کوهستان های دور دست تر مثل دنا ، شاهان کوه ، هفت چشمه و... کاملاً دیده می‌شود به همین مناسبت به آن نام جهان بین داده‌اند.متوسط دمای سالیانه این منطقه ۱۱.۲۸ درجه اعلام شده است.

روز پنج شنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ همراه دو همنورد علاقمند به طبیعت با یک دستگاه ماشین سواری شخصی از شهرکرد به سمت روستای "نوآباد" از توابع دهستان طاقانک حرکت کردیم. بعد از عبور از روستا به سمت جاده خاکی در سمت جنوب غرب ادامه دادیم تا به نزدیک چشمه ای به نام "چشمه لری" رسیده و ماشین را در جای مناسبی پارک کردیم و پس از آماده شدن رأس ساعت ۷ صبح کوهپیمایی را آغاز کردیم. از کنار باغات منطقه به سمت یالی در جنوب غرب ادامه دادیم و در مسیر چند چشمه سار پرآب برخوردیم که رود های کوچکی را بوجود آورده بودند. امسال نیز این کوهستان از بارش های مطلوب بی بهره بود و برف کمی در منطقه وجود داشت و برف کوبی ما در حد متعادل بود و چالش خاصی نداشت. با کمی تراورس به شرق به مسیر متداول که اکثر کوهنوردان آن را هم در تابستان هم در زمستان انتخاب می‌کنند رسیدیم و با کمی فراز و فرود در نهایت ساعت ۱۱:۲۵ به چکاد "نا هفشجان" به ارتفاع تقریبی ۳۲۸۰ متر گام نهادیم. پس از استراحت و خوردن تنقلات و چایی بر روی قله ، فرود را آغاز کردیم و با کمی تغییر جزیی از همان مسیر به سمت پایین برگشتیم ، در کنار اتاقک سیمانی نیمه کاره نهار را میل کردیم و سرانجام ساعت ۱۵ به پای ماشین رسیدیم و برنامه به سلامت به پایان رسید.

مجموع پیمایش حدود ۱۲ کیلومتر

ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۲۰۷۰ متر

ارتفاع بالاترین نقطه صعود شده: حدود ۳۲۸۲ متر

وضعیت آب و هوا :

پنج‌شنبه آفتابی - گاهی نیمه ابری

وزش باد حدود ۱۰ الی ۳۵ کیلومتر

افراد حاضر در برنامه:

پوریا باقرزاده

ناصر فوقانی

شهرام شمسی پور


موضوعات مرتبط: برنامه های کوهپیمایی
برچسب‌ها: کوهپیمایی, زمستان, قله
[ دوشنبه بیست و یکم اسفند ۱۴۰۲ ] [ 21:22 ] [ پوریا باقرزاده ]

کوهستان کلار یکی از کوه های مهم استان چهارمحال و بختیاری می باشد که در شمال غرب شهر ناغان و شرق شهر گندمان واقع شده است و خط الراسی به طول تقریبی ۴۰ کیلومتر داراست. بلندترین نقطه آن حدود ۳۸۳۵ متر ارتفاع دارد که قله "کلار سیاه" نیز به آن گفته می شود. از جمله قله های شاخص کوهستان کلار می توان به : چیرو ، هزار چال ، بردبلند ، تاوه اشاره کرد.

برای صعود به هر یک از قلل این کوهستان می توان هم از دامنه‌های جنوبی آن صعود کرد و هم از دامنه های شمالی که هر کدام در فصل خود شرایط خاص خود را می طلبند.

در یک صبح سرد زمستانی به همراه همنوردان مشتاق طبیعت از شهرکرد به وسیله یک دستگاه تاکسی راهی منطقه مشایخ شهرستان ناغان شدیم. روز های قبل برف نسبتاً خوبی در ارتفاعات منطقه باریده بود و سبزه کوه و هزار دره در دوردست کاملا سفید پوش شده بودند.مبدا شروع ما از روستای فرخور و از طریق راه مالرویی در شمال شرق به سمت تنگ کغان (کیغون) رأس ساعت ۶:۳۰ کوهپیمایی خود را آغاز کردیم. بعد از حدود یک ساعت پیمایش به چشمه پر آب کیغون رسیدیم و این چشمه اولین و آخرین چشمه در مسیر ما بود. طبیعت زیبای منطقه که در آن درخت های سرو کوهی (ابول) به وفور یافت می شد که گاها به این قسمت از کوهستان "ابول زار" نیز گفته می شود.مسیر دره را به سمت شمال غرب ادامه داده تا به نزدیک گردنه رسیدیم و از آن جا یالی مناسب به سمت شمال را انتخاب کرده و بالاروی انجام دادیم ، حجم برف تازه روی زمین بیشتر می‌شد و نیاز به برف کوبی پیدا می کرد. ساعت ۱۲:۱۵ به ابتدای خط الراس رسیدیم و سپس به سمت غرب حرکت کردیم و بعد از درگیری با سنگ و برف و فراز و فرود ها و با نهایت احتیاط در نهایت ساعت ۱۳ به چکاد "سات" به ارتفاع حدود ۳۴۷۰ متر صعود کردیم که عده ای از اهالی روستای جغدان این قله را نام گذاری کرده اند. از این نقطه می توان تالاب علی آباد سولگان در سمت شمال و تالاب چغاخور در سمت شرق مشاهده کرد که مناظر بدیعی را در این فصل بوجود آورده اند.

قصد داشتیم که از مسیر متفاوتی برگردیم که برف تازه و خطرات بهمن مانع اجرای آن شد و از همان مسیر که آمدیم فرود را آغاز کردیم. بعد از استراحت در کنار سروی بزرگ و باشکوه و میل کردن نهار در زیر آن مسیر را ادامه دادیم. در ارتفاعات آنتن دهی و دسترسی به اینترنت کاملا وجود دارد. پس از نوشیدن آب گوارایی در کنار چشمه و استراحت کوتاهی مسیر مالرو را به بالا همچنان ادامه دادیم. در ساعت ۱۸ به روستای فرخور رسیدیم و برنامه به سلامت به پایان رسید.

مجموع پیمایش حدود ۱۷ کیلومتر

ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۲۱۸۰ متر

ارتفاع بالاترین نقطه صعود شده: حدود ۳۴۷۰ متر

وضعیت آب و هوا :

جمعه آفتابی

وزش باد حدود ۵ الی ۲۵ کیلومتر


موضوعات مرتبط: برنامه های کوهپیمایی
برچسب‌ها: کوهپیمایی, زمستان, قله
[ دوشنبه چهاردهم اسفند ۱۴۰۲ ] [ 0:8 ] [ پوریا باقرزاده ]

جونقان یکی از شهرهای استان چهارمحال و بختیاری می باشد که در ناحیه ی کوهستانی رشته کوه زاگرس واقع گردیده است.

پیش از جونقان به این شهر «گینه‌کان» گفته می‌شد. احتمالاً نام گینه برگرفته از واژهٔ گَوَن است که در این منطقه فراوان می‌روید.

فاصله ی جونقان تا مرکز استان از طریق جاده فارسان - شهرکرد حدود ۴۴ کیلومتر و از جاده ارتباطی شلمزار - شهرکرد حدود ۵۲ کیلومتر می باشد.

این شهر از غرب به کوهستان سالداران و از جنوب به وسیله تنگی به نام درکش ورکش از کوه سوخته جدا می شود و کوه جهانبین در شمال شرق و کوه شیخ در جنوب شرق آن واقع شده اند.

کوه شیخ یا کوه پیلی در نزدیکی شهر جونقان قرار دارد و از نظر علم ریخت شناسی (مورفولوژی) شبیه پیل (فیل) می باشد.

در یک روز نه چندان زمستانی بهمن ماه ۱۴۰۲ به وسیله یک دستگاه تاکسی خود را به پای کار کوه شیخ، قبل از کشتارگاه صنعتی دام و طیور جونقان رساندم و ساعت ۷:۳۰ بالاروی را از کنار باغات منطقه آغاز کردم و به طرف شمال حرکت کردم و از طریق پاکوبی مشخص و به صورت تراورسی به سمت غرب مسیر را ادامه دادم و در مسیر چشمه معروف به " چک چکی " هنوز آب کافی داشت. صخره های منطقه که غالباً از جنس کنگلومرا بودند جاذبه زیبایی داشتند. پس از دو ساعت پیمایش خود را به ابتدای خط الراس کوه شیخ رساندم و کوه جهان‌بین در شمال نمایان شد که برف ناچیزی نیز بر روی آن نشسته بود. مسیر را با فراز و فرودهای متعدد ادامه دادم و در نهایت ساعت ۱۱:۳۰ به چکاد اصلی به ارتفاع حدود ۲۷۳۰ متر گام نهادم. همچنان مسیر را به صورت خط الراس ادامه دادم تا به منتهی الیه شرق کوه شیخ رسیدم و در پایین دست کوه به سمت چشمه معروف سیلک رفته و آب گوارایی نوشیدم و بعد از استراحت کوتاهی مسیر را از طریق جاده روستای قلعه تک به روستای تشنیز ادامه دادم و در ساعت ۱۳:۳۵ بعد از کرایه تاکسی به سمت شهرکرد رهسپار شدم.

مجموع پیمایش حدود ۱۶ کیلومتر

ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۲۰۰۰ متر

ارتفاع بالاترین نقطه صعود شده: حدود ۲۷۳۰ متر

وضعیت آب و هوا :

آفتابی - وزش باد حدود ۵ الی ۱۰ کیلومتر


موضوعات مرتبط: برنامه های کوهپیمایی
برچسب‌ها: کوهپیمایی, قله, کوه شیخ
[ چهارشنبه نهم اسفند ۱۴۰۲ ] [ 17:0 ] [ پوریا باقرزاده ]

کوه زراب در حد فاصل ۳۰ کیلومتری شرق شهرستان فارسان و در ۲۵ کیلومتری شمال غرب شهرستان چلگرد واقع شده است و در دامنه‌ جنوبی به دهستان بیرگان محدود می شود. دهستان بیرگان به مرکزیت روستای شهریاری در بخش دوآب صمصامی از توابع شهرستان کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری است و از مجموع ۳۶ روستا کوچک و بزرگ تشکیل شده‌است مانند گل‌آباد، شهریاری، یاورآباد، دزک، موردل ،بید امین، حاجی جلیل و… می باشد. در دامنه شمالی کوه زراب نزدیک ترین آبادی ها، روستای نصیرآباد و روستای علی آباد هستند و برای صعود زمستانه نیز مناسب هستند.

در وجه تسمیه این کوه دو روایت نقل می شود اولین روایت این است که به علت داشتن گیاه زرابی که خواص داروئی فراوان دارد به وفور در بالای قله یافت می شود دومین روایت این است که به علت پوشش گیاهی بسیار متراکم و مناسب گون برای پرورش دامها خصوصا بز مناسب است و به این خاطر به آن زراب یعنی آب طلا می گویند.

روز جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ به همراه چهار همنورد علاقمند به طبیعت از شهرکرد به مقصد روستای نصیرآباد عزیمت کردیم پس از رسیدن و آماده شدن همنوردان کوهپیمایی خود را ساعت ۶:۲۰ آغاز کردیم. به سمت یالی در جنوب غرب حرکت کردیم که برای صعود زمستانه مناسب هست. پس از یک ساعت پیمایش حجم برف کم کم زیادتر شد ولی برف بسیار سفت بود و ما مجبور به استفاده از یخ شکن های خود شدیم تا جانب احتیاط را نیز رعایت کرده باشیم. مسیر را همچنان بر روی یال به سمت جنوب غرب ادامه دادیم ، با گرم تر شدن هوا برف کم کم نرم شد و در بعضی نقاط برف کوبی ما سنگین میشد و در بعضی نقاط برای دوری از برف یخ زده یا برف کوبی ، مسیر سنگلاخی را انتخاب می کردیم که صورت مختصری دست به سنگ نیز داشتیم و در نهایت به ابتدای خط الراس رسیدیم و چالش ما با برف تمام شد و یخ شکن های خود را در آوردیم ولی وزش باد شدیدتر می‌شد و فرصت استراحت کافی را از ما می‌گرفت. مسیر را با فراز و فرودهایی به سمت غرب ادامه دادیم تا به قله فرعی اول به ارتفاع ۳۶۱۵ متر رسیدیم پس از برآورد ظاهری روی قله اصلی که ارتفاع آن حدود ۳۶۳۶ متر هست تابلویی مشاهده نکردیم و روی قله ای فرعی در وسط این دو قله تابلو را بالاخره دیدیم و به سمت قله فرعی میانی حرکت کردیم که ارتفاع آن بر روی دستگاه ما حدود ۳۶۰۰ متر معین شد.

پس از گرفتن چند عکس یادگاری مسیر برگشت را از دره ای سمت جنوب شرق قله انتخاب کردیم که در تابستان نیز برای صعود قله از آن استفاده می شود. مسیر پیش رو چالش خاصی نداشت و با برف کوبی متعادلی آن را پیمایش کردیم و از طریق جاده خاکی مسیر را به سمت روستای نصیرآباد ادامه دادیم. در تمام طول هر دو مسیر چشمه آبی در این فصل سال وجود نداشت.

ساعت ۱۶ به روستا رسیدیم و برنامه ما به سلامت و دل خوش پایان رسید.

مجموع پیمایش حدود ۱۵ کیلومتر

ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۲۴۹۰ متر

ارتفاع بالاترین نقطه صعود شده: حدود ۳۶۱۵ متر

وضعیت آب و هوا :

جمعه آفتابی - گاهی نیمه ابری

وزش باد حدود ۱۵ الی ۴۵ کیلومتر


موضوعات مرتبط: برنامه های کوهپیمایی
برچسب‌ها: کوهپیمایی, زمستان, قله, زراب
[ شنبه پنجم اسفند ۱۴۰۲ ] [ 18:38 ] [ پوریا باقرزاده ]

کوهستان زردکوه در جنوب غربی ایران در استان چهارمحال و بختیاری واقع شده است. این رشته کوه طولانی ترین کوهستان زاگرس مرکزی محسوب می شود که از شمال غربی به طرف جنوب شرقی کشیده شده است و ما بین شهرستان کوهرنگ ، بازفت ، دهستان دو آب صمصامی و میان کوه موگویی واقع شده است.

این کوهستان قله های بسیاری دارد که هنوز برآورد دقیقی از قلل این منطقه به دست نیامده و هنوز به نام برخی از آنها در نقشه های جغرافیایی اشاره نشده است. با توجه به اطلاعات در دسترس احتمالا تعداد قله های بالاتر از ۴۰۰۰ متر زرد کوه حدود ۲۰ مورد می باشد. شاخص ترین قله های زردکوه همچون کلونچین که بلندترین قله ی زردکوه با ارتفاع حدود ۴۲۲۱ متر ، هفت تنان حدود ۴۱۰۰ متر ، دوزرده حدود ۴۰۱۰ متر و ... به حساب می آیند.

قله هفت تنان در منطقه زرد کوه به معنای هفت مردان است. هفت مرد مقدس که از جور حاکمان وقت به کوه پناه برده و در دل کوه بخاطر جلوگیری از گزند دشمنان از نظرها غایب شده اند.(منبع نامعتبر)

یکی از راه های معمول برای صعود به این قله باید از شهرستان چلگرد به سمت روستای شیخ علیخان حرکت کرد و از طریق پل فلزی که بر روی رودخانه قرار دارد خود را به ابتدای جاده خاکی آن طرف پل رساند.

روز سه‌شنبه ۱ اسفند ۱۴۰۲ به اتفاق یکی از دوستان و همنوردان خود آقای ناصر فوقانی ساعت ۴:۴۵ صبح از شهرکرد عزیمت کردیم پس از رسیدن به مقصد و پوشیدن کفش های زمستانه و آماده شدن ساعت ۶:۴۵ از روستای شیخ علی خان کوهپیمایی را آغاز کردیم. از همان ابتدا حجم برف در منطقه زیاد بود ولی با توجه به یخ زدن لایه های زیرین برف ، برف کوبی سنگینی نداشتیم و همین امر سرعت ما را بالا برد. حرکت را به سمت غرب ادامه دادیم تا به دره رسیدیم و از راه پاکوب که گاها نیمه مشخص بود به صورت تراورسی بر خلاف جریان رودخانه آبسرده ادامه دادیم و به تدریج با کم کردن ارتفاع به کف دره رسیدیم برای عبور از رودخانه چند راه وجود دارد از جمله عبور از پل طبیعی به نام "جه جه" که در زمستان خطرات بالقوه خودش را دارد و ما از آن صرف نظر کرده و راه دیگری انتخاب کردیم. همنورد دیگر با در آوردن کفش ها از رودخانه عبور کرد و بنده با پوشیدن پلاستیک روی کفش قصد عبور داشتم که در وسط عبور از رودخانه پلاستیک پاره شد و آب به کفش ها نفوذ کرد و به ناچار با همان وضعیت مسیر را ادامه دادم. پس از عبور از رودخانه همچنان بر خلاف جریان آب حرکت کردیم و سپس با صعود و فرود هایی از تپه‌های منطقه ساعت ۱۱:۵۰ خود را به ابتدای یال منتهی به گردنه "لاشیر" رساندیم

در محلی که دشت به کوه منتهی می شود، پناهگاهی وجود دارد که ظرفیت آن حدودا ۲۵ نفر می باشد. که البته از مسیر ما دور بود و در نتیجه کاربردی هم برای ما نداشت.

یال را ادامه داده و کم کم ارتفاع می‌گیریم ساعت ۱۴ هوا نامساعد می شود و برف شروع به باریدن می کند و ما در محل نسبتاً مناسبی چادر را برپا کردیم و در ارتفاع ۳۲۰۰ متر شب اول را زیر شلاق باد و بوران کوهستان سپری کردیم.

چهارشنبه صبح پس از بیدار شدن و خوردن صبحانه و پوشیدن تجهیزات کمپ خود را ترک کرده و ساعت ۷ حرکت را آغاز کردیم پس از یک ساعت پیمایش در شیب نسبتا تندی خود را به ابتدای گردنه در ارتفاع حدود ۳۶۰۰ متر رساندیم و سپس به سمت شمال غرب خط الراس را ادامه دادیم و به گرده سنگی منتهی به قله هفت تنان خود را رساندیم. زیبایی های وصف ناشدنی زردکوه ، یخچال ایلوک یا ” ایل بیگ ” ، سفید پوش بودن تمام صخره ها و دشت ها و قله ها همه و همه ما را مبهوت خود کرده بود و بسیار روح نواز بود.

پس از دو ساعت کوهپیمایی از ابتدای گرده تا قله در نهایت ساعت ۱۱:۱۵ به چکاد هفت تنان رسیدیم. پس از گرفتن چند عکس یادگاری و دیدن مناظر اطراف فرود را آغاز کردیم و از همان مسیر که آمده بودیم به سمت کمپ خود در ساعت ۱۳:۳۰ رسیدیم. نهار و چایی را میل کردیم و با توجه به خستگی و زمان بر بودن جمع آوری چادر و وسایل تصمیم گرفتیم در همان محل یک شب مانی دیگر داشته باشیم.

روز پنج شنبه پس از بیدار شدن و خوردن صبحانه و جمع آوری وسایل و چادر و پوشیدن تجهیزات ساعت ۸ حرکت را به سمت روستای شیخ علی خان آغاز کردیم و پس از عبور از رودخانه کمی غذا و چایی در کنار رودخانه میل کردیم. مناظر منطقه همچنان چشم نواز بود و ما غرق در زیبایی های مسیر بودیم. بالاخره در ساعت ۱۲:۳۵ به روستا رسیدیم و برنامه با موفقیت و سلامتی به پایان رسید.

مجموع پیمایش حدود ۲۶ کیلومتر

ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۲۴۸۰ متر

ارتفاع بالاترین نقطه صعود شده: حدود ۴۱۰۰ متر

وضعیت آب و هوا :

سه شنبه آفتابی - از بعد از ظهر ابری همراه با بارش برف

چهارشنبه و پنج شنبه کامل آفتابی

وزش باد حدود ۴ تا ۳۰ کیلومتر

کمینه دما حدود منفی ۱۵


موضوعات مرتبط: برنامه های کوهپیمایی
برچسب‌ها: کوهپیمایی, زمستان, قله, زردکوه
[ شنبه پنجم اسفند ۱۴۰۲ ] [ 13:28 ] [ پوریا باقرزاده ]

کوه رخ در ۸۰ کیلومتری جاده اصفهان - شهرکرد واقع شده و یکی از مسیر های ارتباطی دو استان اصفهان و چهارمحال بختیاری است. گردنه رخ با پیچ و خم‌های تند از سطح زمین تا بالاترین نقطه کشیده شده که در هر پیچ آن منظره‌ای زیبا دیده می‌شود.

کوه رخ دارای قله های متعددی است و قسمت های مختلف آن نام های متفاوتی دارد من جمله : کوه پنجه ، کوه شاه لولاک ، برمه و ... که در سال های اخیر نام گذاری های جدیدی برای قله های آن در نظر گرفته اند.

یکی از قله های تازه نام گذاری شده قله ای به نام "یال بلند" است که از اسم روستایی که در پایین دست آن قرار دارد گرفته شده است. روستای یال بلند، روستایی از توابع بخش باغ بهادران شهرستان لنجان در استان اصفهان ایران است.

قله یال بلند در سمت شمال غرب شهرستان سامان و در شرق باغ بهادران و در سمت جنوب فرخشهر واقع شده است و در تقسیمات کشوری جز استان اصفهان محسوب می‌شود.

طبق هماهنگی های به عمل آمده روز جمعه ۲۷ بهمن ۱۴۰۲ به اتفاق سه همنورد همراه با یک دستگاه تاکسی حرکت خود را از شهرکرد به سمت جاده سامان - اصفهان آغاز کردیم. با توجه به شرایط آب و هوا که بارش های جزئی برای آن منطقه پیش بینی کرده بودند از همان ابتدای پانچو و کاپشن های ضد آب خود را پوشیدیم و در ساعت حدود ۸ صبح کوهپیمایی خود را به سمت جاده منتهی به چشمه پیرغلام آغاز کردیم. هوا لبریز از عطر بارانی که آخرین قطراتش را در پیشگاه صبح نثار سبزه و خاک می کرد ، لطافت ابر را با تمام وجود احساس می کنیم.

حرکت خود را از طریق پاکوب های مسیر به سمت غرب ادامه دادیم تا به ابتدای یال مناسب برای صعود رسیدیم و بعد از

حدود سه ساعت کوهپیمایی به چکاد یال بلند به ارتفاع حدود ۲۸۲۵ متر رسیدیم و بعد از گرفتن چند عکس یادگاری مسیر فرود خود را از دره ای سمت جنوب غرب آغاز کردیم و مسیر پیش رو پاکوب مناسبی داشت و همان را به سمت روستای یال بلند ادامه دادیم در مسیر باغ ها و چشمه ها و قنات های متعددی وجود دارد و نهار را در کنار یکی از آن ها میل کردیم و در نهایت ساعت ۱۳:۴۵ به روستا رسیدیم و برنامه به سلامت و دل خوش به پایان رسید.

مجموع پیمایش حدود ۱۳ کیلومتر

ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۲۰۹۰ متر

ارتفاع بالاترین نقطه صعود شده: حدود ۲۸۲۵ متر

وضعیت آب و هوا :

جمعه ابری همراه با رگبار باران - وزش باد حدود ۲۰ تا ۵۰ کیلومتر


موضوعات مرتبط: برنامه های کوهپیمایی
برچسب‌ها: کوهپیمایی, زمستان, قله
[ شنبه بیست و هشتم بهمن ۱۴۰۲ ] [ 15:30 ] [ پوریا باقرزاده ]

شهرستان دهاقان (نام قدیم طاقون) با فاصله ۲۴ کیلومتری از غرب شهرضا و ۱۰۰ کیلومتری جنوب غربی شهر اصفهان در ناحیه سردسیر و کوهستانی در مرکز فلات ایران و در دامنه شرقی کوه‌های زاگرس واقع شده‌است. همچنین دهاقان از سمت غرب به شهرستان بروجن در استان چهارمحال و بختیاری راه ارتباطی دارد. ارتفاع این شهر از سطح دریا ۲۱۵۰ متر می‌باشد.

در قسمت جنوب این شهرستان کوهی به نام قلاری یا اردسته قرار دارد که این کوه بزرگ ترین کوه در خود شهر دهاقان است که از هر جهت قابل مشاهده می باشد.

چشمه ساران متعددی در دامنه های کوه قلاری وجود داشته است که امروزه هم تعدادی از آن‌ها موجود است مانند: چشمه اردسته، چشمه های دره لابود، چشمه گنجشگی و چشمه لا نوروز و...

این منطقه دارای پوشش گیاهی متنوعی نیز هست از جمله : پونه وحشی، پیازچه و تره وحشی، کنگر، گون کاسنی وانواع آویشن، چای کوهی،ریواس، آلاپوک، گل گاوزبان، گل ختمی سفید و صورتی، گل ارونه، گل بومادران، گل حسرت، گل خبازی، شنگ، انواع شقایق، زنبق و گل سنبله ای سریشم می باشد.درختانی زیبا و صخره شکن به نام داغداغان به وفور در دره اردسته موجود بوده که امروزه تعداد کمی از آنها باقی مانده است.

طبق برنامه ریزی های انجام شده روز جمعه ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۶ از شهرکرد همراه ۴ همنورد با یک دستگاه تاکسی به سمت شهرضا حرکت کردیم. از همان ابتدای صبح طبق پیش بینی هواشناسی انتظار برف و بوران را داشتیم که این امر واقع شد و جاده یخ زده و گاهی مه گرفته سرعت حرکت ماشین را کند کرد و در مناطقی گاهی برف دیده میشد و در مناطقی آفتاب پدیدار میشد و این تنوع آب و هوایی ما را شگفت زده کرده بود. برنامه ابتدایی ما خط الراس "دامزاد" شهرضا بود که با توجه به سرعت وزش باد که حدود ۳۰ تا ۶۰ کیلومتر پیش بینی شده بود از آن منصرف شدیم و قله راحت تری به اسم "آس" که در ۳۰ کیلومتری شهرضا قرار داشت به آن تغییر دادیم که آن منطقه در ابتدای صبح شرایط قابل قبول بود ولی پس از رسیدن به مبدا جاده روستای "هوک" و پیاده شدن و آماده شدن برای کوهپیمایی هوا تغییر کرد و ناگهان برف شروع به باریدن کرد که پس از پیمایش حدود دو کیلومتر با توجه به بوران شدید و مه گرفتگی مسیر از ادامه کوهپیمایی منصرف شدیم و دوباره به ابتدای جاده برگشتیم و سوار ماشین شدیم و این بار به سمت دهاقان حرکت کردیم که این منطقه آفتابی بود و شرایط برای صعود مطلوب به نظر می‌آمد ولی دست طبیعت با روز ما سر ناسازگاری داشت و به محض پیاده شدن و حرکت کردن ، دوباره هوا تغییر کرد و برف شروع به باریدن کرد و کوهستان را مه غلیظی فرا گرفت ولی ما این بار تصمیم گرفتیم که تا جایی که احساس خطر نمی کنیم ادامه دهیم که البته بعد از ۲۰ دقیقه هوا دوباره آفتابی شد. ساعت ۱۱:۳۰ از کنار چشمه اردسته شروع کوهپیمایی را آغاز کردیم و از دره ای سمت چپ در جهت جنوب شرق بالا رفتیم. برف اندکی روی صخره ها نشسته بود و باعث لیز شدن مسیر شده بود که با احتیاط از آن‌ها عبور می کردیم و بعد از رسیدن به خط الراس وزش باد آزار دهنده تر شد ولی ما همچنان ادامه می‌دادیم تا اینکه در ارتفاع حدود ۲۷۰۰ متر با توجه به سرعت باد که تعادل حرکتی ما را بهم می‌زد و تیغه ای بودن مسیر و لغزنده بودن سنگ ها صلاح کار بر برگشتن دادیم و از همان مسیر فرود را آغاز کردیم و ساعت ۱۴ به پای ماشین رسیدیم و در کنار چشمه اردسته نهار و چایی را میل کردیم و در نهایت ساعت ۱۷ به شهرکرد به سلامت بازگشتیم و این برنامه درس ها و تجربه های با ارزشی برای ما به همراه داشت.

مجموع پیمایش حدود ۹ کیلومتر

ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۲۱۰۰ متر

ارتفاع بالاترین نقطه صعود شده: حدود ۲۷۰۰ متر

وضعیت آب و هوا :

جمعه ابری گاهی آفتابی - وزش باد حدود ۳۰ تا

۶۰ کیلومتر


موضوعات مرتبط: برنامه های کوهپیمایی
برچسب‌ها: کوهپیمایی, زمستان, قله
[ شنبه چهاردهم بهمن ۱۴۰۲ ] [ 10:30 ] [ پوریا باقرزاده ]

منطقه حفاظت شده شیدا با مساحت ۲۳۸۹۸ هکتار در ۲۷ کیلومتری شهرکرد مرکز استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد.
این منطقه یکی از مهم ترین مناطقی است که زیستگاه حیات وحش با طبیعتی بی مانند به شمار می رود.
در سال ۱۳۷۵ به عنوان «منطقه شکار ممنوع» و سپس در سال ۱۳۸۶ «منطقه حفاظت‌شده» اعلام شد.
سیمای عمومی منطقه کوهستانی با دشت های مرتفع و تپه ماهورهای پراکنده است.اقلیم منطقه سرد و نیمه خشک بوده و بارش های صورت گرفته در آن بیشتر در زمستان و اوایل بهار اتفاق می افتد. میانگین بارش سالانه در منطقه حدود ۴۶۲ میلی متر و متوسط دمای سالیانه به حدود ۲.۹ درجه سانتیگراد می رسد. عمده منابع تأمین کننده آب در منطقه از طریق نزولات جوی و تعدادی چشمه از جمله چشمه هری، چشمه گاوی ، چشمه قربانعلی، چشمه آبی باغی، چشمه نساء حیدری و... قنات غرب خان، قنات رستمیان، قنات حاج قاسم و... تأمین می‌شود. لازم به ذکر است که سدهای خاکی شیخ شبان، حیدری، تومانک، بارده در داخل و حاشیه منطقه وظیفه جمع‌آوری و ذخیره نزولات جوی را عهده‌دار هستند.
بلندترین نقطه منطقه حفاظت شده شیدا کوه برآفتاب بارده با ارتفاع ۳۱۸۰ متر و پایین ترین نقطه در روستای کلیچه با ارتفاع ۲۱۵۰ متر است.
به دنبال برنامه ریزی در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۲ به همراه ۳ نفر همنورد از شهرکرد به سمت روستای شیخ شبان حرکت کردیم بعد از رسیدن و آماده شدن ساعت ۷ صبح حرکت از امامزاده سید بهاء الدین محمد آغاز کردیم. برف خیلی کمی در منطقه وجود داشت که در این موقع سال دور از انتظار بود.
از یال سمت چپ امامزاده به سمت خط الراس حرکت کردیم و بعد از آن به سمت غرب که قله فرعی به نام کوه سید بهاالدین شناخته می شود حرکت کردیم ساعت ۱۰ به قله فرعی رسیدیم. تابلویی فلزی هم در آن نقطه نصب کرده بودند که روی آن ارتفاع ۳۲۰۰ متر حک شده بود ولی دستگاه ما ارتفاع را ۳۱۴۵ متر نشان میداد. پس از استراحت و گرفتن چند عکس یادگاری مسیر برگشت را پیش گرفتیم. به سمت جنوب شرق و از مسیری قدیمی و مالرو پایین رفته و در جاده خاکی که محیط بانان منطقه برای بازرسی استفاده می کنند جاده را دنبال کردیم. در‌ مسیر می توان آثار حیوانات مختلفی را دید که نشان دهنده تنوع جانوری منطقه است ولی متأسفانه پوشش گیاهی منطقه ضعیف بود.
در مسیر چند قنات وجود داشت که می‌توان از آب آن ها استفاده کرد. پس از عبور باغات منطقه در کنار جاده چند استراحت کوتاه انجام می دهیم و میوه و تنقلات و آش کشک میل می کنیم. در مسیر به محیط بانان منطقه هم برخوردیم که با ماشین سواری از آن جا عبور می کردند و پس از گرفتن اطلاعات مختصری از ما و دادن تذکر بابت هماهنگ نکردن قبلی با اداره محیط زیست استان ، از ما جدا می شوند.
آنتن دهی موبایل در تمام مسیر خوب بود و اینترنت هم قابل دسترسی بود.
ساعت ۱۶:۳۰ به روستای تومانک رسیدیم و تاکسی که از قبل هماهنگ کردیم نیز هم زمان با ما به روستا رسید و برنامه ما به سلامت خاتمه پیدا کرد.


مجموع پیمایش حدود ۲۰ کیلومتر
ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۲۳۵۵ متر
ارتفاع بالاترین نقطه : حدود ۳۱۴۵ متر

وضعیت آب و هوا :
جمعه آفتابی
وزش باد حدود ۵ تا ۳۰ کیلومتر


برچسب‌ها: شیدا, کوهپیمایی, قله
[ جمعه یکم دی ۱۴۰۲ ] [ 20:50 ] [ پوریا باقرزاده ]

استان چهارمحال و بختیاری با وجود اینکه یک درصد از خاک کشور ایران را شامل می شود ولی یکی از متنوع ترین اقلیم ها و از شگفت انگیز ترین طبیعت های ایران را داراست
در جنوب استان چهارمحال و بختیاری ، پشت راه های پر پیچ و خم کوهستان ها و در دل عمیق ترین دره ها در دل جنگل های انبوه بلوط و رودخانه های خروشان در بخش میان کوه شهرستان اردل پدیده های طبیعی بی نظیری وجود دارد.
طبق برنامه ریزی های انجام شده روز پنج شنبه ۹ آذر ۱۴۰۲ با یک دستگاه ماشین سواری شخصی به سمت روستای لندی حرکت کردیم ، اکثر جاده های این منطقه پر از گردنه های پر شیب و پر پیچ و خم هست و باید نهایت دقت از آنها گذشت خوشبختانه مسیر جاده خاکی از روستای گوزلک تا روستای لندی هم زیرسازی های اولیه انجام شده و به زودی آسفالت خواهد شد.
پس از رسیدن به روستای جدید لندی و آماده شدن ساعت ۱۱:۲۰ در جهت شمال شرق به سمت آبشار طوف لوچه حرکت کردیم و پس از حدود یک ساعت به پای آبشار رسیدیم و پس از خوردن نهار و استراحت کوتاهی در ادامه به سمت "تنگ سیوا" حرکت کردیم ، تمام مسیر پاکوب های مشخصی داشت و در طی مسیر آبشار های متعددی را بازدید کردیم که افراد محلی به مجموع آن آبشار ها و رودخانه "چهل رومیره" می‌گفتند.
پس از حدود پیمایش ۷ کیلومتر ساعت ۱۵:۳۰ به سرچشمه تنگ سیوا رسیدیم ، از مسیر زیبای این دره بسیار لذت بردیم.
این تنگ در دامنه های کوهستان "هفت چشمه" واقع شده است
از دل این کوهستان عظیم چشمه ها ، آبشار ها و رودخانه های فراوانی بوجود آمده اند. از جمله چشمه آبسرده در دامنه شمال شرقی ، چشمه سرتنگ محمود در جنوب شرق ، چشمه شلیل در جنوب ، آبشار لندی در جنوب غرب این کوهستان واقع شده اند.
پس از گرفتن چند عکس یادگاری و خوردن تنقلات مختصری از همان مسیر برگشتیم و ساعت ۱۷ در کنار طوف لوچه محل مناسبی برای شب مانی پیدا کرده و چادر های خود را برپا کردیم.
به پیشنهاد یکی از همنوردان تصمیم گرفته شد که صبح زود به سمت روستای لندی برگردیم و کوله های سنگین و وسایل اضافه مثل چادر ، کیسه خواب و.. در ماشین بگذاریم و با کوله بار سبک به سمت آبشار اودی حرکت کنیم
ساعت ۶:۱۵ صبح جمعه به روستا رسیدیم و پس از قرار دادن وسایل و آماده شدن به مسیر خود ادامه دادیم
در مسیر یک گروه کوهنوردی از شرکت گاز شهرکرد نیز آن جا حضور داشتند که پس از احوال پرسی از آن ها جدا شدیم. ما مسیر غیر معمول دره سمت راست را انتخاب کردیم که طبیعت پاییزی چشم نوازی داشت و با ادامه دادن مسیر و رسیدن به سرچشمه آبشار لندی یا به زبان محلی طوف اودی از پاکوب نامشخصی به سمت پایین رفتیم که به علت حادثه سال گذشته مسیر را با سیم بکسل ایمن سازی کرده بودند ولی گلی بودن و لیز بودن مسیر چالش آن را افزایش داده بود و ساعت حدود ۱۰:۱۵ به پای طوف اودی رسیدیم و سپس در جهت خلاف رودخانه حدود صد متر جلو رفتیم و به آبشار کوچکی و جذابی نیز برخورد کردیم که دیدن آن خالی از لطف نبود.
سپس مسیر معمولی را به سمت روستای لندی پیش گرفتیم و ساعت ۱۲:۳۰ به پای ماشین رسیدیم و بعد از جمع آوری وسایل و آماده شدن راهی شهرکرد شدیم.

مجموع پیمایش حدود ۲۵ کیلومتر
ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۱۱۰۰ متر
ارتفاع بالاترین نقطه : حدود ۲۰۸۰ متر

وضعیت آب و هوا :
پنج‌شنبه آفتابی
جمعه آفتابی
وزش باد حدود ۵ کیلومتر


موضوعات مرتبط: برنامه های طبیعت گردی
برچسب‌ها: لندی, میان کوه, آبشار, کوهپیمایی
[ پنجشنبه نهم آذر ۱۴۰۲ ] [ 18:40 ] [ پوریا باقرزاده ]

منطقه دو هزار بدون اغراق یکی از زیباترین مکان‌های طبیعت گردی ایران هست. منطقه‌ای بکر و وسیع در دل کوه‌های مازندران که در اصل بخشی از جنگل‌های هیرکانی هست، قدمت این جنگل‌ها بعضاً به میلیون‌ها سال می‌رسد.
جاده دو هزار از بخش خرم آباد در شهر تنکابن شروع می‌شود و در طول این مسیر جنگل‌های سرسبز، رودخانه، آبشار و چشمه آب معدنی مشاهده می‌شود.
اولین روایتی که درمورد اسم این جنگل‌ها وجود دارد این است که چون جنگل دو هزار و سه هزار، دوهزار متر و سه هزار متر از سطح دریا ارتفاع دارند به همین دلیل این نام بر روی آن‌ها گذاشته شده است.
روایت دوم به لهجه بومی ساکنین این منطقه برمی‌گردد. در لهجه محلی هراز به معنی رود است و به علت وجود دو رودخانه در جنگل دو هزار و سه رودخانه در جنگل سه هزار به نام‌های شلف رود، گرمارود، مرانرود که از این جنگل عبور داشتند، این منطقه به جنگل دو هزار و سه هزار معروف شدند. کلمه هراز با گذشت زمان به هزار تغییر پیدا کرد. (منبع در رابطه با این موضوع نامعتبر است)

روز پنج شنبه ۱۸ آبان بعد از رسیدن و آماده شدن ساعت ۶:۳۰ صبح به همراه ۸ همنورد دیگر طبق هماهنگی های انجام شده از روستای میان کوه کوهپیمایی خود را آغاز کردیم.
روستای میان کوه از توابع بخش کوهستان ، جنوبی‌ترین بخش از شهرستان تنکابن واقع در غرب استان مازندران است. بخش کوهستان شامل دهستان‌های سه‌هزار، دوهزار و میاندامان است.
بعد از پیمایش حدود ۷ کیلومتر به کنار رودخانه نوشارود رسیدیم. در مسیر چهار چشمه آب وجود داشت که در این فصل سال هنوز آب کافی از آن ها جریان داشت.
هوای مطبوع و خنک صبح گاهی و قدم زدن در کنار درختان سر به فلک کشیده ، گذر از چشمه‌ها و رودخانه خروشان ، گوش دادن به صدای پرندگان لذت وصف نشدنی به همراه داشت.
بعد از رسیدن به نزدیکی دره ای به نام نیاردره مسیر بالاروی از پاکوب سمت راست را پیش گرفتیم که با شیب متوسطی تا امام زاده راشتان پیش می‌رفت، در کنار امام زاده کلبه مناسبی همراه با تجهیزات اولیه مثل پتو ، چراغ و.. برای استراحت و حتی شب مانی وجود دارد که ما ساعت ۱۲ در آن جا نهارمان را میل کردیم. چشمه ای که در کنار امام زاده قرار داشت متاسفانه خشک شده بود.
با ادامه دادن مسیر مشخصی که وجود داشت ساعت ۱۳:۴۵ به روستای نیل کلایه و ساعت ۱۴:۱۰ به روستای نوشا رسیدیم و ساعت ۱۴:۲۰ در نزدیکی دشتی به نام شاه نشین کمپ خود را برپا کردیم.
قدمت روستای نوشا در حدود دوهزار سال تخمین زده شده است. دلیل این گفته نیز اثار تاریخی و باستانی با ارزشی است که در این روستا یافت شده است و هر یک در جایگاه خود صفحه ای از کتاب تاریخی قدمت روستا و منطقه را رقم می زند. جدای از تمام اینها نشانه هایی از حضور حاکمان بزرگ در طول تاریخ در این منطقه وجود دارد که از جمله ی این نشانه ها می توان به یک حمام بسیار زیبا با کاشی کاری هایی از نوع الوان و یک دشت شاه نشین با محل بستن و استراحت چارپایان اشاره کرد که همگی نشانه ی توجه خاص بزرگان در گذشته به این روستا بوده است.
در این روستای بکر و زیبا هنوز پای هیچ ماشینی به آن باز نشده است و تنها وسایل نقلیه که پا بر دل آن نهاده اند موتور و هلیکوپتر بوده اند. موتور تنها توسط مردم بومی و آن هم گاهی اوقات استفاده می شود و هلیکوپتر به ندرت و بنا بر ضرورت در آن دیده شده است. مسیر رفت و آمد عموم مردم آن منطقه بدین صورت است که بایستی با پای پیاده یا با قاطر طی شود.
کلمه ی نوشا به معنای نسیم خنک صبحگاهی است.

تنوع زیست محیطی منطقه و زیبایی منحصر به فردش توجه همه ما را به خودش جلب کرده بود.
یکی از جاذبه های آن دیدن قله های مرتفع مثل سیالان ، کندیگان ، خان بن ، یان و خش چال هست که با وجود برف در ارتفاعات ، مناظر چشم نوازی به وجود آورده بود.
تماشای درختان و طبیعت رنگارنگ این منطقه آن هم در پاییز، شما را یاد تابلوهای نقاشی بی نقص و زیبا می‌اندازد.
روز جمعه بعد از جمع آوری چادر و وسایل و خوردن چایی و بیسکوئیت ساعت ۶ صبح مسیر برگشت را پیش گرفتیم.
در ابتدای صبح تماشای طلوع خورشید با رنگ های دل پذیر و زیبا‌ از وسط جنگل‌ روحمان را صفا داد.
با سرعت نسبتاً خوبی پیش می رفتیم و بعد از فراز و فرودهای زیادی ساعت ۱۱:۱۵ به پای ماشین خود در روستای میان کوه رسیدیم و بعد از خوردن وعده غذایی مختصری‌ از دیگر همنوردان جدا شدیم و به سمت استان گیلان رهسپار شدیم در مسیر برگشت از پارک ملی بوجاق نیز دیدن کردیم که واقعاً طبیعت زیبایی داشت و دیدن سفید رود دومین رودخانه طولانی ایرانی ، دیدن دریای مواج کاسپین و حیات وحش منطقه لحظات زیبا و اوقات خوشی برای ما ساخت.

مجموع پیمایش حدود ۳۰ کیلومتر
ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۱۰۵۰ متر
ارتفاع بالاترین نقطه : حدود ۲۱۸۰ متر

وضعیت آب و هوا :
پنج‌شنبه آفتابی
جمعه از ظهر هوا نیمه ابری گاهی رگبار باران
وزش باد حدود ۵ تا ۱۵ کیلومتر


موضوعات مرتبط: برنامه های طبیعت گردی
برچسب‌ها: جنگل دوهزار, البرز, جنگل نوردی, کوهپیمایی
[ پنجشنبه هجدهم آبان ۱۴۰۲ ] [ 15:30 ] [ پوریا باقرزاده ]

این یک دو دم که مهلت دیدار ممکن است
دریاب کار ما که نه پیداست کار عمر

"درازه رود" آبی خروشان و بزرگ از چشمه های چال نهاز ، چشمه ناز ونک ، چشمه امام قیس ، چشمه علی ، گردبیشه و غیره .. تأمین می‌گردد و در ادامه راه این رودخانه زیبا چشمه "آب سفید" سر پیر و آب آبشار "تنگ زندان" به آن اضافه می شود و پس از پیمایش مسیر خود از جنوب شرق به شمال غرب و در قسمت انتهایی سفر پر پیچ و خم خود ، در نهایت به رود "کارون" می ریزد.
پوشش گیاهی غالب منطقه بلوط است و درخت های بنه و انجیر به وفور یافت می شود هر چقدر به سوی پایین می رویم به درختچه های بادام کوهی و زالزالک بر میخوریم در کرانه های رودخانه پوشش گونه های دیگر مثل تمشک دیده می شود

طبق برنامه با یک دستگاه مینی بوس و تعداد ۸ نفر راهی شهرستان خان‌میرزا می شویم. مقصد ما روستای "کلامویی" است که در قسمت جنوب رودخانه درازه رود واقع شده است.

ساعت ۸:۴۰ بامداد آدینه ۳ آبان ۱۴۰۲ است و هوا لبریز از عطر بارانی که آخرین قطراتش را در پیشگاه صبح نثار سبزه و خاک می کرد ، لطافت ابر را با تمام وجود احساس می کنیم.
با وجود پیش بینی های سازمان هواشناسی مبنی بر بارش های جزئی رگبار باران برنامه کوهپیمایی ما آغاز شد.
مسیر ما از روستای کلامویی در راهی پاکوب در دامنه های کوه "ارزندان" در راستای کلی غرب و شمال غرب کم کم پایین می رود و به کنار رودخانه درازه رود می رسد.
مسیر از کنار رودخانه درازه رود در جهت جریان رودخانه ادامه یافت.
قرارگرفتن رشته کوه وحشی "هزار دره" مانند دیواری سترگ در کناره مسیر که نقاطی مثل آبشار تنگ زندان را نیز در برگرفته است ، به علت صعب العبور بودن و دیواره ای بودن طرفین مسیر و همچنین دشوار بودن دسترسی به این منطقه باعث بکر بودن و دست نخوردگی طبیعت آن شده است و چشم اندازهای و زیبایی های طبیعت آن را دو چندان می کند.
برای طی کردن این مسیر تا روستای معدن لازم است چندین بار عرض رودخانه را گذر کرد.
بارش های سال گذشته سطح آب رودخانه را بالا آورده و حتی در این فصل سال نیز پر آب بود و باعث غافل گیری تیم ما شد.
از همان ابتدا تشویش در چهره هم نوردانی که تجربه عبور از چنین جریانات آبی را ندارند نمایان است.
برای پیشگیری از حادثه های احتمالی و ایمنی بیشتر با فیکس کردن طناب در دو طرف رودخانه و اتصال افراد با کارابین و ابزار مناسب به طناب و عبور دادن یک به یک اعضای تیم‌ زمان زیادی را صرف کردیم.
بعد از پیمایش حدود ۱۲ کیلومتر مسیر و دو بار گذر از آب ساعت ۱۷ کمپ شب اول خود در محل ایده آل برپا کردیم.
صبح روز جمعه بعد از بیدار شدن و جمع آوری چادر و وسایل حرکت خود را ساعت ۶:۳۰ آغاز کردیم
روز دوم دو بار دیگر از آب گذر کردیم و ساعت ۱۲:۳۰ به دوراهی تلاقی آب تنگ زندان و درازه رود رسیدیم که محلی ها به‌ آن "پل خدا" می گفتند. (که البته هیچ شباهتی به پل نداشت)
پیمایش مسیر آب با توجه به وجود جریانات شدید هیدرولیکی (سیفونها و گردابها) بسیار خطرناک ارزیابی شد و با توجه به کمبود زمان تصمیم به بازگشت از همان مسیر را گرفتیم.
و بعد بازگشت در همان محلی که شب گذشته بودیم دوباره کمپ شب دوم را بر پا کردیم ، خوشبختانه دوستان هنوز پر انرژی و با روحیه عالی در دورهمی شبانه، با آواز و شعر خوانی و مزاح و خنده شب زیبایی را سپری کردند.
صبح روز شنبه ساعت ۶:۱۵ پیمایش را شروع کردیم و در نهایت ساعت ۱۳ به روستای کلامویی رسیدیم و با تجربه های با ارزش دیگری برنامه را به سلامت به پایان رساندیم.

*نکات:
در فصل های پر بارش حتما قبل از پیمایش مسیر از محلی های منطقه در مورد حجم آب پرس و جو کنید.
حداقل یک حلقه طناب ۳۰ متری همراه داشته باشید همراه با ابزار مناسب
نفرات تیم لایف (جلیقه نجات) همراه داشته باشند.
وجود درای بگ و ضد آب کردن وسایل ضروری است.
در محل هایی آنتن ضعیف موبایل وجود داشت که می توان در مواقع ضروری از آن بهره برد.
لازم به ذکر است که آب رودخانه ترجیحا استفاده نشود و از چشمه های آب در مسیر که وجود دارن استفاده شود.


مجموع پیمایش حدود ۳۶ کیلومتر
ارتفاع پایین ترین نقطه: ۱۲۵۰ متر
ارتفاع بالاترین نقطه : ۲۰۸۰ متر

وضعیت آب و هوا :
پنج شنبه ابری - رگبار جزئی باران
جمعه و شنبه آفتابی
وزش باد حدود ۵ تا ۱۵ کیلومتر


موضوعات مرتبط: برنامه های طبیعت گردی
برچسب‌ها: درازه رود, تنگ زندان, هزاردره, کوهپیمایی
[ چهارشنبه سوم آبان ۱۴۰۲ ] [ 10:23 ] [ پوریا باقرزاده ]

شاه پیل کوه که از قله های شمالی البرز مرکزی است و در استان مازندران و مرز شهرستان‌های نوشهر و چالوس و نزدیکی مرزن آباد قرار دارد.
این کوه از سمت شمال شرق به روستای فیروزآباد و از جبهه غربی به جاده چالوس محدود می‌شود که به ترتیب از شمال به جنوب روستاهای مجلار، مکارود و سیاه‌بیشه حد آن را تعیین کرده‌اند و از جانب شمال حدود ۴۰ کیلومتر تا شهر چالوس فاصله دارد.
در سمت شمال غرب منطقه زیبای علم کوه و تخت سلیمان و در سمت جنوب قله وروشت با دیواره‌های زیبایش واقع شده‌اند.
قله شاه‌ پیل‌ کوه در شرق منطقه حفاظت‌شده چهارباغ واقع شده است.
وجه‌ تسمیه قله: پیل در زبان فارسی به معنای فیل است و در زبان گیلکی و مازنی به معنای بزرگ و عظیم به کار می‌رود. درنتیجه شاه پیل کوه یعنی “کوه بزرگ” (منبع نامعتبر)

به طور معمول صعود به قله شاه پیل کوه از هر یک از روستاهای واقع در یال شمالی این کوه صورت می‌گیرد:

1- روستای پی رجه ، واقع در شهر مرزن‌آباد
2- روستای آشیر، واقع در شهر مرزن‌آباد (مسیر صعود ما)
3- روستای فیروزآباد، واقع در بخش کجور، شهرستان نوشهر

یکی از مسیر های دسترسی به قله شاه‌ پیل‌ کوه از طریق معروف‌ ترین و در عین حال یکی از زیباترین جاده‌های ایران ، جاده چالوس است.

نرسیده به مرزن‌ آباد و حدود ۹ کیلومتری آن، با تابلوی روستای میجلار به سمت شرق منحرف شوید. تا روستای میجلار یک کیلومتر راه در پیش دارید. از میجلار، بعد از ۶ کیلومتر راه پرپیچ و خم به روستای پنجک می‌رسید و ۳ کیلومتر بعد وارد روستای آشیر می‌شوید.

همراه ۵ همنورد دیگر در انتهای جاده خاکی روستا پیاده شدیم و پنج شنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۷ صبح کوهپیمایی خود را آغاز کردیم. سه نفر از دوستان قصد صعود به قله نداشتند و از همان ابتدا جدا شدیم و قرار دیدار ما برای کمپ ، محلی به نام مال گردن بود.
مسیر با خارج شدن از روستا وارد پاکوب جنگلی مشخصی می شود که در این فصل برگ های زیادی روی آن را پوشانده است بعد از گذشت حدود یک ساعت و نیم با عبور از کنار معابر و مناظر بسیار زیبای جنگلی که با درختان بلندی پوشانده شده و عموما به شکل تراورس است به چشمه ی مال گردن رسیدیم و پس از خوردن صبحانه در کنار چشمه با کمی صعود به خود گردن مال گردن می رسیم که محل مناسبی جهت کمپ و شب مانی است.
در این موقع سال در مسیر ما فقط دو چشمه آب دیده شد که یکی همان ابتدای روستا و دیگری در مال گردن قرار داشتند.
خورشید به آرامی بالا می‌آید و تلالو آن در میان درختان نمایان می‌شود.
پس از دو ساعت پیمایش ، مسیر را به سمت گردنه زین وش ادامه داده ، عبور از این مسیر زیبا و طاق درختان جنگلی پی‌در‌پی آن را لذت‌ بخش کرده است.
باران زمین را شل و گل آلود کرده بود عبور از بعضی سراشیب ها به آهستگی و با احتیاط صورت می گرفت.
در نهایت به چند کلبه و گوسفند سرای محلی می‌رسیم که در ارتفاع حدود ۲۵۰۰ متری قرار دارند.
در این نقطه جنگل به پایان می رسد و پوشش گیاهی تغییر می کند.
پس از استراحت و خوردن غذای جزئی در آن محل ، یال منتهی به قله را ادامه می دهیم پس از حدود ۳ ساعت ساعت ۱۴:۱۵ به چکاد شاه پیل کوه با ارتفاع ۳۴۰۲ متر رسیدیم.
پس از گرفتن چند عکس و خوردن تنقلات به سرعت به پایین حرکت کردیم و در ساعت ۱۷:۴۵ به محل کمپ در مال گردن رسیدیم که سه نفر دوستان که منتظر ما بودند با آن ها دیدار کردیم.
روز جمعه ساعت ۶ صبح از خواب بیدار شدیم و بعد از خوردن صبحانه و جمع کردن چادر ها و وسایل ساعت ۷:۱۵ مسیر برگشت را پیش گرفتیم.
طبق پیش بینی هواشناسی از صبح انتظار بارندگی شدیدی داشتیم ولی بارش باران ملایمی داشتیم.
در زیر نم نم و لطافت باران از همان آغاز روحمان را سبک کرد و هر چه قدم به جلو می گذاشتیم از زمین بیشتر اوج می گرفتیم روحمان را صفا میداد و می شست.
درختان رقص‌کنان در میان مه و باران خودنمایی می‌کنند و قطرات باران بر روی برگ آن‌ها به ما خوش‌آمد می‌گویند.
برای اینکه در مسیر برگشت ماشین در گل فرو نرود و باعث مشکلات آتی شود همان روز پنج شنبه تصمیم گرفته شد که ماشین را به روستای پایین تر که پنجک نام داشت و آسفالت بود پارک شد. ما جمعه صبح بعد از عبور از روستای آشیر ساعت ۹:۴۵ به روستای پنجک رسیدیم و برنامه به سلامت و خاطرات خوش پایان رسید.


مجموع پیمایش حدود ۲۵ کیلومتر
ارتفاع پایین ترین نقطه: ۱۲۰۰ متر
ارتفاع بالاترین نقطه : ۳۴۰۲ متر

وضعیت آب و هوا :
پنج شنبه آفتابی - گاهی نیمه ابری
جمعه ابری به همراه بارندگی حدود ۴ میلی متر
وزش باد حدود ۱۰ تا ۳۰ کیلومتر


موضوعات مرتبط: برنامه های کوهپیمایی، برنامه های طبیعت گردی
برچسب‌ها: البرز, جتگل, قله, کوهپیمایی
[ پنجشنبه بیست و هفتم مهر ۱۴۰۲ ] [ 9:20 ] [ پوریا باقرزاده ]

تنگ زیبای سیلاری در شمال غرب شهر سی سخت و شرق پاتاوه و غرب قله قاش مستان بلندترین قله رشته کوه دنا قرار دارد. وجود جنگل بلوط با پوشش گیاهی متنوع ، رودخانه‌ پر آب درون تنگه و دیواره های بلند جذابیت های آن را افزایش داده است. عمده آب تنگ سیلاری از رودخانه بن رو و دره ناری تامین می شود.
طبق برنامه روز پنج شنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۵ صبح همراه شش همنورد با دو دستگاه ماشین سواری به سمت شهر سی سخت از توابع شهرستان دنا استان کهگیلویه و بویراحمد حرکت کردیم بعد از رسیدن و آماده شدن ساعت ۸:۵۰ کوهپیمایی خود را آغاز کردیم.
برای رسیدن به ابتدای تنگ و آبشار سیلاری بایست از سمت سی سخت وارد شد و در ابتدای پاکوب دره بزکش قرار گرفت و تا گردنه به ارتفاع ۲۷۴۰ متر بالاروی انجام داد. در تمام طول مسیر چشمه های آب متعددی وجود دارد.
بعد از گردنه به سمت دره بن رو ادامه مسیر را طی می کنیم
در مسیر وجود میوه زالزالک ، تمشک ، انار ، سنجد ، بنه ، گردو و... لذت برنامه را دوچندان کرده بود.
در انتهای دره بن رو باید چند بار از عرض رودخانه رد شد تا به ابتدای دو راهی تنگ سیلاری و دره ناری رسید که محل کمپ بسیار خوبی دارد
ساعت ۱۶:۴۰ به محل کمپ رسیدیم و شب مانی خاطره انگیزی را سپری کردیم.
صبح جمعه بعد از جمع آوری وسایل و چادر ها ساعت ۶:۴۵ به سمت دره سمت راست خود یعنی دره ناری حرکت کردیم و ساعت ۸:۱۵ به پای آبشار رسیدیم ، ارتفاع آبشار حدود ۳۰ تا ۳۵ متر تخمین زده می شود و در این فصل سال هم همچنان پر آب و زیبا بود.صبحانه را کنار آبشار میل کردیم.
بعد از برگشت دوباره به ابتدای دو راهی رسیدیم و ساعت ۱۰:۲۰ به ابتدای تنگ سیلاری قدم گذاشتیم که از همان ابتدا صندل های خود را پوشیده بودیم بعد از حدود ده دقیقه پیمایش داخل آب در سمت راست تنگ آبشار سیلاری هم می توان بازدید کرد.
رودخانه پر آب و دیواره های بلند بسیار مجذوب کننده بود و ما غرق در طبیعت شگفت انگیز آن بودیم.
گاهی از داخل رودخانه گاهی در پاکوب حرکت می کردیم و به دفعات از عرض رودخانه رد شدیم که چالشی همراه نداشت.
حدود ساعت ۱۳:۳۰ به روستای ده هاشم و در ساعت ۱۴:۴۰ به مقصد نهایی خود روستای آب باد کره رسیدیم و برنامه ما به پایان رسید.

مجموع پیمایش حدود ۲۷ کیلومتر
ارتفاع پایین ترین نقطه: ۱۷۵۰ متر
ارتفاع بالاترین نقطه : ۲۷۴۰ متر

وضعیت آب و هوا آفتابی - گاهی نیمه ابری
وزش باد حدود ۵ تا ۱۰ کیلومتر


موضوعات مرتبط: برنامه های طبیعت گردی
برچسب‌ها: دنا, آبشار, کوهپیمایی
[ پنجشنبه بیستم مهر ۱۴۰۲ ] [ 20:18 ] [ پوریا باقرزاده ]

استان چهارمحال و بختیاری با وجود کوه ها و دره های متعدد کمتر شناخته شده یکی از زیباترین طبیعت های زاگرس مرکزی را داراست.
دره پیرسلیم یا دره غار یکی از دوردست‌ترین دره های شمال غربی کوهستان زردکوه است که در دهستان میان کوه موگویی شهرستان کوهرنگ واقع شده است ، از جنوب شرق به روستای بی آبه ، لیرا و سرآقاسید و از شمال به روستای زرک قابل دسترسی است.
با توجه به تعطیلات ۴ روزه تصمیم گرفتیم که پیمایش این دره را در برنامه خود قرار بدیم.
روز سه شنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۴:۳۰ صبح با یک دستگاه مینی بوس بنز به همراه ۷ همنورد از شهرکرد به سمت روستای سرآقاسید حرکت کردیم.
از شهرستان چلگرد عبور کرده (از شهرکرد تا چلگرد حدود ۹۰ کیلومتر مسافت هست) و سپس روستای شیخ علی خان و سپس به سمت چما که مسیر تا اینجا دسترسی به آسفالت دارد و مشکلی برای خودروهای شخصی نخواهد بود در ادامه از چما به سمت جاده گردنه عسل کشان باید رفت که حدود ۳۰ کیلومتر جاده خاکی به نسبت نامناسبی دارد.
پس از رسیدن به روستای "سرآقاسید" و آماده شدن ساعت ۸:۵۰ کوهپیمایی خود را آغاز کردیم ، پس از عبور از داخل روستا خود را به پاکوب مالرو سمت راست دامنه کوه رسانده و مسیر کاملا مشخص را دنبال کردیم در مسیر ما این موقع سال سه چشمه آب وجود داشت در ادامه به روستای "لیرا" (لیره) و در ساعت ۱۳:۱۵ به روستای "بی آبه" رسیدیم و بعد نوشیدن آب گوارایی از چشمه ای داخل روستا زیر سایه درخت گردو نشسته و نهار را همراه با دوغ محلی میل کردیم.
پس از حدود نیم ساعت پیمایش تصمیم گرفتیم که با توجه به گدار آب و کم عمق بودن این قسمت از رودخانه "بی آبه به زیر" عبور کنیم و به سمت چپ دامنه کوه برویم در ادامه پاکوب را دنبال کرده تا به دره مورد نظر رسیدیم و ساعت ۵:۱۰ عصر در داخل دره در ارتفاع ۱۵۸۰ متر کمپ شب اول خود را در محل زیبایی برپا کردیم‌.
صبح روز چهارشنبه پس از بیدار شدن و جمع آوری وسایل و نوشیدن چایی به همراه بیسکوئیت ساعت ۶:۳۰ کوهپیمایی را آغاز کردیم از همان ابتدای صبح چندین بار عرض رودخانه را طی کردیم و به همین دلیل همراه داشتن صندل یا کفش اسپورتکس الزامی است.
پس از دو ساعت پیمایش به محلی برخوردیم که دیگر حجم آب و آبشار های متعدد و پی در پی اجازه عبور نمی‌دادند ، تصمیم گرفتیم که کمی حدود ۱۵ دقیقه برگردیم و از پاکوب سمت راست دامنه کوه بالا رفته و خود را به پاکوب اصلی عشایر منطقه رساندیم، مسیر پیش رو با شیب نسبتا تندی ادامه داده و تا ارتفاع ۲۲۴۰ متر بالا رفتیم و سپس از گردنه ای که پاکوب مشخصی نداشت فرود خود را آغاز کردیم تا ساعت ۱۵ دوباره به کف دره رسیدیم *این قسمت از مسیر ما چشمه آبی ندیدیم.*
پس از یک ساعت پیمایش به رودخانه پرآب همراه با چشمه و آبشار های متعدد رسیدیم و در محل مناسبی کمپ شب دوم را برپا کردیم. این موقع سال از عشایر منطقه ۴ خانوار هنوز مانده بودند و مابقی همه رفته بودند.
صبح پنج شنبه ساعت ۶ حرکت را شروع کردیم و در پای آخرین چشمه مسیر ما صبحانه را میل کردیم و حرکت خود را به سمت گردنه بعدی از سر گرفتیم مسیر پاکوب مشخصی داشت. ساعت ۱۰ صبح به گردنه در ارتفاع ۲۸۲۰ متر رسیدیم و پس از خوردن تنقلات و میوه به سمت پایین دره بعدی ادامه دادیم پس از فراز و فرود های زیاد در ساعت ۱۵ به گردنه برد گپ در ارتفاع ۲۹۰۰ متر رسیدیم که محل تلاقی خط الراس اصلی زردکوه است که در شمال قله های دالانک و قل فنجا و در جنوب شرق آن قله های تازه نام گذاری شده بردگپ آستارکی ، کومپه ، یال هشک و پونو قرار داشتند.( ارتفاع قلل نام برده بین ۳۰۵۳ تا ۳۱۹۳ متر می باشد)
پس از استراحت کوتاهی به سمت دره گله سه گا فرود خود را آغاز کردیم و ساعت ۱۶:۳۰ کنار چشمه ای در ارتفاع ۲۶۲۶ متر شب سوم را سپری کردیم و گاهی غرق در آسمان و ستارگان و عظمت این جهان می شدیم.
جمعه آخرین روز برنامه ما بود و ساعت ۵:۳۰ صبح به سمت بازفت حرکت کردیم در مسیر چشمه های فراوانی وجود داشت. گرمای هوا همچنان این موقع از سال هم آزار دهنده بود ولی طبیعت زیبای منطقه سختی های مسیر را قابل تحمل کرده بود.
پس از عبور از گردنه ای به سمت پایین دره با شیب ملایمی ادامه دادیم در سمت جنوب شرقی ما "کوه بی ره" و "کوه کمچه خدا" خودنمایی می کردند و از دیدن دیواره های عظیم و یکنواخت مسحور کننده آن لذت بردیم.
ساعت ۹ کنار آبشار کوچکی صبحانه مفصلی خوردیم و در ساعت ۱۱:۵۰ به کف رودخانه در ارتفاع ۱۸۵۰ متر رسیدیم ، در این قسمت به یکی از عشایر منطقه برخوردیم و متاسفانه با راهنمایی غلط ما را از مسیر تعیین شده دور کرد و اجازه نداد که طبق برنامه مسیر رودخانه را ادامه بدهیم و مسیر جاده خاکی را پیش گرفتیم که بسیار خسته کننده بود در نهایت ساعت ۱۴:۳۰ به محلی به نام "چال سبز او" رسیدیم و نهار را میل کردیم و ساعت ۱۶ سوار مینی بوس شده و به سمت شهرکرد برگشتیم و برنامه را به سلامت و با خاطرات خوش پایان رساندیم.

مجموع طول پیمایش: حدود ۶۳ کیلومتر
ارتفاع پایین ترین نقطه: ۱۵۸۰ متر
ارتفاع بلندترین نقطه: ۳۰۵۰ متر
مجموع صعود ها طی ۴ روز : ۳۸۴۶ متر
مجموع فرود ها طی ۴ روز: ۴۱۵۴ متر

آب و هوا چهارشنبه و پنجشنبه نیمه ابری - سه‌شنبه و جمعه آفتابی
سرعت وزش باد حدود ۵ تا ۴۰ کیلومتر


موضوعات مرتبط: برنامه های چالشی
برچسب‌ها: زردکوه, آبشار, کوهپیمایی
[ سه شنبه یازدهم مهر ۱۴۰۲ ] [ 16:5 ] [ پوریا باقرزاده ]

زردکوه با وجود دره های فراوان و طبیعت زیبایی که داراست می تواند یکی از بهترین مقصد ها برای عاشقان طبیعت باشد.
دره باهنگ از دره های مهم بخش شمال غربی زردکوه است که توسط قله های متعدد احاطه شده است از جمله تیز و یکه که در جنوب شرق روستای لیره و بی آبه قرار گرفته اند ، در شمال دره باهنگ هم کوهستانی به نام سه کوه مردگان واقع شده است.
برنامه ما و مقصد ما آبشار باهنگ یا نام دیگر چشمه های شیراوی بود.
نزدیک ترین و رایج ترین مسیر دسترسی به این آبشار روستای سرآقاسید است که باید ابتدا به سمت شهر چلگرد حرکت کرد (از شهرکرد تا چلگرد حدود ۹۰ کیلومتر مسافت هست) و سپس روستای شیخ علی خان و سپس به سمت چما که عمده مسیر تا اینجا دسترسی به آسفالت و جاده خاکی خوبی دارد و مشکلی برای خودروهای شخصی نخواهد بود در ادامه به سمت جاده گردنه عسل کشان باید رفت که حدود ۳۰ کیلومتر جاده خاکی به نسبت نامناسبی دارد.
روز چهارشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ با مینی بوس خط چلگرد به سرآقاسید ساعت ۱۷ خود را به روستای سر آقاسید رساندم و روی پشت بام یکی از اهالی روستا یک تخته چادر برپا کردم و شب را آنجا سپری کردم.
صبح روز پنجشنبه طبق برنامه پیش بینی شده با ۵ نفر همنورد که با یک دستگاه سواری از شهرکرد خود را به روستا رسانده بودن ملحق شدم و بعد از پارک ماشین و آماده شدن ساعت ۱۱ از روستا حرکت خود را آغاز کردیم ابتدای مسیر از داخل روستا و کوچه باغ های آن باید گذر کرد و به سمت رودخانه "شیرستان" به پایین حرکت کردیم سپس خود را به پاکوب مشخصی که در سمت راست دره قابل مشاهده است رساندیم
مسیر مشخص هست و بعد حدود یک ساعت پیمایش به پل اول رسیدیم و در ادامه پل دوم را گذر کردیم و در مسیر آبشار آستونا هم بازدید کردیم و ساعت حدود ۱۳ نهار خود را کنار چشمه ای گوارا میل کردیم و ساعت ۱۴:۱۰ برای رسیدن به دره باهنگ مجبور شدیم که از رودخانه "بی آبه به زیر" عبور کنیم این رودخانه در نهایت به رودخانه زرک می‌پیوندد.
ساعت ۱۴:۳۰ بعد از عبور از گردنه ای به ابتدای دره باهنگ رسیدیم مسیر پاکوب را کنار رودخانه ادامه دادیم تا به پل دست ساز چوبی رسیدیم و از آن عبور‌کردیم ساعت ۱۶ به محل صعب‌العبوری برخوردیم که دو راه پیش رو داشتیم یا باید از داخل رودخانه عبور می کردیم و به سمت چپ دره می‌رفتیم یا باید به پاکوب مشخصی که در بالا دست بود خود را می رساندیم با توجه به کمبود وقت و ناشناخته بودن مسیر رودخانه ، تصمیم به بالاروی کردیم و خود را به مسیر پاکوب خوبی رساندیم ساعت ۱۸ خود را به محل مناسبی قبل از آبشار و بعد از دو راهی رساندیم و کمپ خود را برپا کردیم و شب زیبایی را کنار دوستان سپری کردیم.
روز جمعه بعد از جمع آوری چادر ها و خوردن صبحانه با کوله سبک ساعت حدود ۷ حرکت خود را به سمت آبشار آغاز کردیم
روبروی ما تنگ باریکی وجود داشت که با شدت آبی که از آن جریان داشت به راحتی نمی توان از آن عبور کرد مسیر انتخابی ما سمت راست تنگ پاکوبی را دنبال کردیم و با بالاروی حدود ۳۰۰ متر به پاکوب مالرو مناسبی رسیدیم و بعد از طی مسیری بالاخره از بالا توانستیم آبشار را مشاهده کنیم و در ادامه پاکوب را به سمت پایین ادامه داده و ساعت حدود ۹ به پای آبشار زیبای باهنگ رسیدیم و بعد از استراحت و خوردن چایی و تنقلات مسیر بازگشت را پیش گرفتیم ساعت ۱۰:۳۰ به پای کوله ها رسیدیم و بعد از خوردن صبحانه دوم و استراحت مسیر بازگشت را از داخل دره انتخاب کردیم و در نهایت با دو بار عبور از رودخانه به پاکوب اصلی رسیدیم و از این پس مسیر بازگشت با مسیر رفتمان یکسان بود ، در این موقع سال گرمای هوا آزاردهنده بود و حرکتمان را کمی کند کرده بود.
در نهایت ساعت ۱۸ به روستای سرآقاسید رسیدیم و بعد از جمع آوری وسایل به سمت شهرکرد رهسپار شدیم و برنامه به سلامتی و خاطرات خوش به پایان رسید.

مجموع پیمایش حدود ۳۰ کیلومتر
ارتفاع پایین ترین نقطه: ۱۷۱۰ متر
ارتفاع بالاترین نقطه صعود شده : ۲۱۳۰ متر

وضعیت آب و هوا آفتابی
وزش باد حدود ۵ کیلومتر


موضوعات مرتبط: برنامه های طبیعت گردی
برچسب‌ها: زردکوه, آبشار, کوهپیمایی
[ یکشنبه بیست و ششم شهریور ۱۴۰۲ ] [ 11:5 ] [ پوریا باقرزاده ]

قله جیلان (رنگرزی) واقع شده در منطقه تنگ صیاد در استان چهارمحال بختیاری منطقه ای حفاظت شده که به عنوان یک پارک ملی و زیستگاهی برای جانداران گوناگون همچون کل و بز، کفتار ،گرگ، روباه، گربه وحشی ، کبک‌ دری ، کبک چیلو ، تیهو ، عقاب طلایی شاه بوف و.. هستند محسوب می شود. پوشش گیاهی شامل: انواع گندمیان، گون، دم اسبیان، کنگر، ریواس، آویشن، بابونه، شاه تره، بارهنگ، رازیانه، خاکشیر، کاسنی، شیرین بیان، بادام کوهی، مو وحشی، انجیر و آلبالوی کوهی و غیره داراست . این منطقه شامل مساحتی حدود ۲۷ هزار هکتار بوده و در سال ۱۳۴۹ از طرف شورای عالی شکاربانی و نظارت بر صید و شکار به‌عنوان منطقه شکار و تیراندازی ممنوع شد و در سال ۱۳۵۲ با تصویب شورای عالی محیط‌زیست به‌عنوان منطقه حفاظت‌شده اعلام گردید
قله جیلان در حدود ۵۰ کیلومتری جنوب شرقی شهرکرد و ۲۵ کیلومتری شمال غرب بروجن واقع شده است

برای صعود به قله جیلان مسیر های متعددی می‌توان انتخاب کرد ، مسیر انتخابی ما از سمت جاده دهنو به سفید دشت بود
و جاده خاکی تا پای قنات منظریه سفید دشت قابل دسترسی است.
روز جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ همراه ۶ نفر از همنوردان از شهرکرد و ۱ نفر همنورد از فرخشهر ساعت حدود ۸:۱۵ برنامه کوهپیمایی را از پای چشمه رنگرزی شروع کردیم ، چشمه این وقت سال آب کمی داشت ولی برای خوردن توصیه نمی شود و در طول مسیر چشمه آب دیگری وجود ندارد، خوشبختانه باد آرامی می وزید و گرمای تابستان کمتر آزار دهنده شده بود و بعد از استراحت های کافی به همراه تغذیه فراوان ، ساعت ۱۲:۲۰ دقیقه قله جیلان را صعود کردیم ارتفاع ثبت شده روی تابلو ۳۱۸۹ ذکر شده و روی دستگاه من ۳۱۶۶ متر بود
بعد از عکس گرفتن و استراحت ساعت ۱ ظهر فرود را شروع کردیم و مسیر فرود را از دره روبروی قنات انتخاب کردیم که البته مسیر پاکوب مشخصی نداشت حدود ساعت ۳:۴۵ دقیقه آخرین نفرات به پای مینی بوس که در کنار قنات منتظر ما بود رسیدن و بعد از خوردن نهار راهی برگشت به شهرکرد شدیم
مجموع ساعت پیمایش همراه با استراحت حدود ۸ ساعت
مجموع طول پیمایش حدود ۱۳ کیلومتر
ارتفاع پایه: ۲۲۰۰ متر
ارتفاع قله: ۳۱۶۶ متر
وضعیت آب و هوا: آفتابی - همراه با وزش باد ملایم


برچسب‌ها: تنگ صیاد, کوهپیمایی, قله
[ جمعه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۲ ] [ 21:43 ] [ پوریا باقرزاده ]
<< مطالب جدیدتر    ........   

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

شرح گزارش برنامه های طبیعتگردی اجرا شده
گزارش نویس : پوریا باقرزاده

دسته های وبلاگ
بازدیدکنندگان