خاک ، آب ، آسمان | ||
پناه بر دشت ، بر مهربانی بی چشم داشت درخت ، بر شکوه سکوت بیابان ، و بر سایه روشن گذرای ابرها بر کوه ، که ماندنی تر از ماست. بار دیگر بهانهای یافتیم که قدم به طبیعت زیبای بهاری استان خوزستان بگذاریم. به همراه جمعی از علاقمندان طبیعت جمعه ۸ فروردین ۱۴۰۴ از شهرکرد ساعت ۴ صبح به سمت خوزستان حرکت کردیم. با توجه به نظر راننده از مسیر جاده بازفت منصرف شدیم و جاده لردگان - ایذه را انتخاب کردیم و راه طولانی تر را انتخاب کردیم. از شهر ها و آبادی های مختلفی گذشتیم همچون : فرخشهر ، سفید دشت ، فرادنبه ، بروجن ، گندمان ، گدارکبک ، دوراهان ، گردبیشه ، کوشکی ، آلونی ، صالحات ، لردگان ، دره شور ، منج ، مشکدوزان ، بیدله ، موزرم ، دهدز ، ایذه ، پیان ، قلعه خواجه ، بابا احمد به لالی رسیدیم. شهر لالی از جنوب به شهرستان مسجدسلیمان، از شرق و جنوبشرقی به شهرستان اندیکا، از جنوب غربی به گتوند، از شمال و شمالغربی به شهرستان دزفول محدود میشود. سپس به سمت شمال و سپس شمال شرق ادامه جاده را طی کردیم و بعد از چند روستای کوچک همچون قلعه میدان ، کریم آباد و... به روستای "هتی" رسیدیم. در روستا از قبل با نیسان هماهنگ کرده بودیم و ساعت ۱۲:۱۵ سوار نیسان شدیم. جاده خاکی و ناهموار را تا امامزاده "بابا روزبهان" بعد از یک ساعت ماشین سواری طی کردیم. باباروزبهان در بخش هتی شهرستان لالی واقع شده است. در روستا امکانات رفاهی وجود ندارد و فقط چند جایگاه سیمانی و دو دستشویی و آب آشامیدنی در کنار امامزاده وجود دارد که گردشگران از آن استفاده میکردند. آنتن دهی موبایل همراه با اینترنت نیز فراهم بود. بعد از پیاده شدن و آماده شدن همنوردان کوهپیمایی را به سمت دره در راستای شمال شرق شروع کردیم. بعد از حدود سی دقیقه پیمایش در کنار آبشار اول رسیدیم و کوله های سنگین را زمین گذاشتیم و یکی از همنوردان از بالا آمدن و دیدن ادامه آبشار ها انصراف داد و کنار کوله پشتی ها ماند. بعد از حدود سی دقیقه چند آبشار دیگر در مسیر بازدید کردیم و در کنار بلند ترین آن ها که حدود ۲۵ متر ارتفاع داشت توقف کردیم. همچنان راه برای دسترسی به آبشار های بالاتر وجود داشت ولی ما با توجه به خطرات مسیر از دیدن آبشار های بالاتر انصراف دادیم. مسیر برگشت را پیش گرفتیم و در کنار آبشار اول ناهار را میل کردیم. بعد از صرف ناهار به سمت جاده خاکی رفتیم. در جهت شمال غرب و بعد از حدود دو کیلومتر پیمایش در محل مناسبی کنار رودخانه پر آبی کمپ روز اول را ساعت ۱۶ برپا کردیم. در سمت شمال شرق ما مجموعه آبشار دیگری وجود داشت که با توجه به وقت کافی که داشتیم از آن نیز بازدید کردیم که حدود ۴۰ دقیقه رفت و برگشت آن طول کشید. به سمت محل کمپ برگشته و بعد از خوردن شام به خواب رفتیم. پیمایش این روز حدود ۶ کیلومتر برآورد شد. روز شنبه پس از بیدار شدن و جمع آوری وسایل و چادر ها ساعت ۶:۱۵ در راستای شمال غرب ادامه مسیر را از سر گرفتیم. از کنار روستای "برآفتاب سیپه" گذشتیم و در راه مالروی عشایر بالاروی را آغاز کردیم. در داخل دره رودخانه جاری بود و ما برخلاف جریان آب حرکت میکردیم. ساعت ۷:۴۰ به گردنه رسیدیم و سپس به سمت پایین با شیب ملایم سرازیر شدیم و در کنار رود کوچکی توقف کردیم و صبحانه را میل کردیم. کم بارشی سال گذشته اثر خودش را گذاشته بود و طبیعت سبزی و طراوت بهاری را چندان نداشت. بعد از توقفی که داشتیم ادامه مسیر را پیش گرفتیم. وارد دره "تاک دارخلک" شدیم. رودخانه رفته رفته پر آب میشد و صدای خروشان آن به گوش میرسید. عشایر نیز در منطقه حضور داشتند و هر یک مشغول اسکان موقت و برپایی سیاه چادرها بودند. حوضچه های متعدد و زلالی آب روح انسان را صفا میداد. در جهت جریان آب گاهی سمت سمت راست و گاهی سمت چپ رودخانه مسیر را طی میکردیم. ساعت ۱۳:۵۰ به رودخانه پر آب دیگر رسیدیم که در راستای شمال شرق به جنوب غرب جریان داشت. کفش ها را در آورده و عرض رودخانه را طی کردیم. به قبرستان قدیمی برخوردیم و از کنار آن گذشتیم. به سمت غرب متمایل شدیم و در جهت جریان رودخانه به راه افتادیم. پس از حدود یک ساعت پیمایش توقف کردیم. روز جاری حدود ۱۷ کیلومتر پیمایش داشتیم. با توجه به پرس و جو از بومی های منطقه دسترسی به آب در دره ای که قصد پیمایش داشتیم وجود نداشت و ادامه دادن مسیر با در نظر گرفتن خستگی و کمبود آب صلاح نبود. بنابراین در محل مناسبی کمپ روز دوم را ساعت ۱۵:۳۰ برپا کردیم. چایی ، تنقلات و شام را در آخر صرف کرده و شب را سپری کردیم. روز یکشنبه بعد از بیدار شدن و آماده شدن همنوردان ساعت ۶:۲۰ حرکت را در راستای غرب و سپس شمال غرب داخل دره خشکی ادامه دادیم. هوای دلپذیر بهاری و آواز پرندگان همراه صبحگاه ما شده بود و مسیر را لذت بخش کرده بود. مسیر راه مالروی مشخصی داشت و داخل دره حدود ۴۰ دقیقه پیش رفتیم سپس بالاروی را در شیب نسبتاً تندی آغاز کردیم و به امید پیدا کردن چشمه ای به سمت انبوهی از درختچه های "مورد" رفتیم ولی به جز چند چال آب کوچک چیزی پیدا نکردیم. برای صبحانه در همان محل توقف کردیم و از همان آب ها برای درست کردن چایی استفاده کردیم. مسیر بالاروی را از سر گرفتیم و از کنار درختان بلوط که متأسفانه آفت کرم جوانه خوار زده بودند می گذشتیم. یک چشمه کم آب برخوردیم که آب آن قابل برداشت و سالم بود. پس از برداشتن آب ادامه راه را به سمت شمال غرب پیش میرفتیم.پس از پایان یافتن سربالایی ، دامنه کوه را به صورت عرضی شروع به پیمایش کردیم. ساعت ۹ صبح به دشت سبز وسیعی برخوردیم که چند چادر عشایر نیز در آن محل حضور داشتند. از محلی های آن جا در مورد چشمه بعدی پرس و جو کردیم و سپس به راه خود ادامه دادیم. دره های عمیق و کوه های سترگ منطقه چشم انداز زیبایی را پدید آورده بودند. ساعت ۱۰:۵۰ به چشمه با نام "تی" برخوردیم و از آب گوارای آن نوشیدیم. فرصت را غنیمت شمرده و برای آماده کردن ناهار امروز نیز در کنار چشمه توقف کردیم. پس از صرف ناهار و استراحتی که داشتیم ساعت ۱۲:۳۰ کوهپیمایی را از سر گرفتیم. از کنار چند چادر عشایر گذشتیم که با اصرار پیرمردی مهربان به همراه خانواده اش به صرف چایی ما را دعوت کردند و پس از گپ و گفت و پر کردن بطری دوغ خوشمزه ای که به ما داد دوباره به راه افتادیم. شیب تندی را به سمت گردنه ای دیگر طی کردیم و ساعت ۱۴:۴۰ به گردنه به ارتفاع ۱۶۴۶ متری رسیدیم. پس از نوشیدن آب و خوردن میوه به سمت پایین و دره با شیب تند به راه افتادیم. به جز چند راه بز رو مسیر پاکوب مشخصی نداشت. پس از حدود چهل دقیقه پایین رفتن به پاکوبی ضعیفی در سمت چپ دامنه کوه رسیدیم و همان را پیش گرفتیم. متاسفانه این دره هم خشک بود و به جز دو چشمه کم آب بیشتر مسیر آبی وجود نداشت. هر چقدر پایین میرفتیم پاکوب مسیر مشخص تر و پهن تر میشد و به سرعت ما می افزود. ساعت ۱۶:۳۵ به روستای خالی از سکنه با نام "گیوه دران" رسیدیم و در نهایت ۱۷:۱۵ به رودخانه منطقه "نارون" رسیدیم. این منطقه جز ذخیره گاه های جنگلی و تحت حفاظت محیط زیست و ثبت ملی نیز شده است. و در دهستان احمدفداله ، بخش شهیون شهرستان دزفول قرار دارد. حاشیه رودخانه را اداره حفاظت محیط زیست با فنس بسته بود و به جز چند قسمت که تعیین شده بود این منطقه قابل تردد نبود. با راهنمایی یکی از اهالی منطقه در کنار چشمه ای بزرگ و پر آب در همان نزدیکی با نام "حیات الغیب" کمپ شب سوم را ساعت ۱۷:۲۵ برپا کردیم. در این قسمت آنتن دهی موبایل به خوبی وجود داشت. و چند آبادی کوچک نیز در اطراف نیز بودند. شب خوبی را در این محل سپری کردیم. پیمایش روز سوم حدود ۱۸ کیلومتر برآورد شد. روز دوشنبه بعد از بیدار شدن و جمع آوری وسایل و چادر ها ساعت ۶:۱۰ حرکت را در راستای کلی شمال شرق پیش گرفتیم. از عرض رودخانه گذشتیم و به سمت جاده خاکی رفتیم. از کنار روستاهای "پلو" و "سیلو" گذشتیم. با توجه به کم بودن نان موجودمان از یکی از اهالی روستا چند عدد نان اضافه دیگر گرفتیم. بعد از پانزده دقیقه ادامه راه را در پاکوب پیش گرفتیم. و از جاده ای که به سمت "فداله عمران" میرفت جدا شدیم. ساعت حدود ۷:۴۵ صبحانه را در کنار رودخانه میل کردیم. در این محل دسترسی به اینترنت 4G نیز وجود داشت. سپس به سمت شمال غرب متمایل شدیم و در راه مالرو که بیشتر با موتور در آن رفت و آمد میکردند ادامه مسیر را طی کردیم. دره آب کافی در آن جریان داشت و ما از آب آن استفاده کردیم. از کنار چند خانه کوچک نیز گذشتیم. ساعت ۱۰:۱۰ پس از رسیدن به گردنه وارد دره دیگر شدیم که شیب ملایمی داشت و در دره آن نیز آب جریان داشت. پس از کمی جلو رفتن به چشمه پرآبی برخوردیم و در همان محل توقفی داشتیم و چایی درست کرده و از طبیعت منطقه استفاده کردیم. ادامه مسیر را طی کردیم و ساعت ۱۱:۱۵ به سه راهی جاده سالندکوه - احمد فداله - چلون برخوردیم. حدود ده دقیقه در جاده پیش رفتیم و سپس به سمت شمال غرب و جاده "چِلون" و "اَلمون" پیش رفتیم. چلون، منطقه ای از توابع بخش سردشت و در دهستان امامزاده سیدمحمود شهرستان دزفول قرار دارد. خانه های روستایی این منطقه بسیار پراکنده بودند و هر یک با فاصله زیاد از هم ساخته شده بودند. ساعت ۱۲ ظهر بعد از چشمه آب و در کنار رودخانه ناهار را میل کردیم. بعد از چرت نیمروز و استراحتی که داشتیم مسیر را بر خلاف جریان رودخانه پیش گرفتیم. گاهی در جاده خاکی گاهی در دامنه های سرسبز کوه پیمایش میکردیم. ساعت ۱۵ در کنار یک خانه روستایی و کنار چشمه آب و با اجازه گرفتن از آن خانواده در آلاچیق مزرعه آن ها چادر ها را بر پا کردیم. با توجه به کثیف شدن لباس ها و بدن ها نیاز به شستشو احساس میشد. شام را پخته و بعد از شب نشینی کوتاهی که داشتیم زودهنگام به درون کیسه خواب رفتیم. پیمایش روز چهارم حدود ۱۷ کیلومتر روز سه شنبه ساعت ۵ صبح از خواب بیدار شدیم و بعد از جمع آوری وسایل و خوردن چند دانه خرما به راه افتادیم. سرمای اول صبح باعث شد که با کلاه و کاپشن پلار حدود یک ساعتی مسیر را طی کنیم تا کمی هوا روشن شده و گرم شود. رودخانه رفته رفته خشک شد و دیگر اثری از آب نبود. در جاده خاکی به سمت گردنه بالا میرفتیم و در نهایت ساعت ۶:۳۰ به گردنه در ارتفاع تقریبی ۱۷۳۰ متر رسیدیم. "سالند کوه" در غرب و جنوب غرب و کوه هایی با دیواره های عظیم و صخره های خشن در شمال ما خودنمایی میکردند. به سمت شمال غرب و داخل دره به سمت پایین ادامه دادیم. در کف دره رودخانه های متعددی جریان داشت. ساعت ۷:۱۵ به صرف صبحانه توقف کردیم. صبحانه مفصلی خوردیم و ساعت ۷:۴۰ به راه افتادیم. در دامنه های شمالی سالند کوه هنوز لکه های برف وجود داشت. سالند کوه یا سالن کوه در شمال خوزستان و در شهرستان دزفول و بخش سردشت واقع شده است و ارتفاع بلندترین نقطه آن حدود ۲۶۶۰ متر است. این کوهستان و منطقه دارای زیستگاه غنی جانوری و گیاهی است. در قسمت هایی از این کوه پاسگاه محیط بانی نیز وجود دارد. پوشش گیاهی آن شامل بلوط ایرانی،کیکم ،بنه ، بادام،زالزالک ،نارون ،انجیر کوهی،گردوی وحشی و انار می باشد. زیستگاه جانورانی از قبیل پلنگ ،خرس،گرگ،تشی،سنجاب ایرانی،روباه ،کبک ،تیهو و دارکوب نیز هست. هر چقدر پیش میرفتیم به سرسبزی منطقه افزوده میشد و زیباییهای مسیر دوچندان شده بود. ساعت حدود ۱۰:۱۵ به روستای "سرتنگ المون" رسیدیم.و بعد از احوال پرسی با اهالی روستا و گرفتن اطلاعات و چند عدد نان راهی ادامه مسیر شدیم. ساعت ۱۰:۳۰ به رودخانه پر آب رسیدیم. در همان محل وعده غذایی به عنوان ناهار میل کردیم. ساعت ۱۱:۲۰ حرکت را آغاز کردیم. در راه مالرو و به سمت غرب حرکت میکردیم. دامنههای کوه را با فراز و فرودهای زیاد طی میکردیم.ساعت ۱۲:۴۵ به لوله آبی برخوردیم و از فرصت استفاده کرده و آبی نوشیدیم. گرمای هوا عرقمان را حسابی درآورده بود. در دامنه جنوبی کوه روبروی ما روستای "کیلنج" نیز دیده میشد. ساعت ۱۴:۵۵ به یک چشمه آب برخوردیم. با در نظر گرفتن خستگی و احتمال نبودن چشمه دیگر در ادامه مسیر تصمیم به ماندن در همین محل کردیم. در پایین دست یک مزرعه کوچک وجود داشت و در بالا دست یک آلاچیق که مناسب محل کمپ ما بود و چادر ها را همان جا بر پا کردیم. اکثر درختان این منطقه کاملا سبز شده بودند و طبیعت بهاری را کامل حس میکردیم. روز پنجم را با حدود ۱۸ کیلومتر پیمایش به پایان رساندیم. روز چهارشنبه ساعت حدود ۶ به حرکت افتادیم و بعد از بالا رفتن از شیب تندی متوجه شدیم به اشتباه یال را انتخاب کردیم و بعد از یک فراز و فرود دوباره در مسیر درست قرار گرفتیم. ساعت ۶:۴۵ صبحانه را میل کردیم. بعد از وعده صبحانه بالاروی را از سرگرفتیم. ساعت ۷:۴۵ به گردنه به ارتفاع تقریبی ۱۵۰۰ متر رسیدیم. در پاکوب نامشخصی حرکت میکردیم و به سمت پایین سرازیر شدیم. و در جهت جنوب شرق ادامه میدادیم. به قسمتی از منطقه رسیدیم که خاک آن شنی بود و سنگ های رسوبی آن عمدتا از نوع ماسه سنگ و آرکوز تشکیل شده بود و زیبایی خاصی را جلوه گر بود. دامنه ها را یک به یک و با فراز و فرودهای متعدد طی میکردیم. رود ها و چشمه های فراوانی در این منطقه نیز وجود داشت که باعث شد کمبود آبی را حس نکنیم. در راه مالروی کوچکی پیش میرفتیم و سپس به سمت جنوب غرب متمایل شدیم. ساعت حدود ۱۱:۲۰ برای صرف ناهار توقف کردیم. رودخانه پر آبی جریان داشت و از فرصت استفاده کرده و به آب تنی و شستن لباس پرداختیم. دوباره کوهپیمایی را از سرگرفتیم و دامنه های کوه را یک به یک بالا و پایین میرفتیم. هوا گرم بود و رطوبت بالایی داشت و باعث کند شدن سرعت ما شده بود. ساعت ۱۴:۴۵ نمایی از رودخانه "دز" و جاده "شوی" مشاهده کردیم. و ساعت ۱۵:۵۰ به جاده تله زنگ - شوی رسیدیم و در کنار چشمه ای با نام "دادا" برخوردیم و بعد از استراحت کوتاه که داشتیم در جهت جنوب شرق و در جاده خاکی حرکت را از سر گرفتیم. موتور های محلی برای جا به جایی گردشگران رفت و آمد داشتند (کرایه هر نفر حدود ۳۰۰ هزار تومن) ولی اجازه رفت و آمد ماشین سواری داده نمیشد. آنتن دهی موبایل به همراه اینترنت 4G نیز وجود داشت. از کنار آبادی های مختلفی همچون دهبر ، سربند و.. گذشتیم تا در نهایت ساعت ۱۷:۰۵ به اول روستای شوی رسیدیم. بر روی سنگ ها با اسپری و فلش مسیر را علامت گذاری کرده بودند و بعد از در آوردن کفش ها و عبور از عرض رودخانه در محل مناسبی کمپ را برپا کردیم. پیمایش روز ششم حدود ۱۹ کیلومتر روز پنج شنبه بعد از بیدار شدن و جمع آوری وسایل و چادر ها ساعت حدود ۵:۳۰ کوهپیمایی را آغاز کردیم. با توجه به تاریک بودن هوا و ندیدن فلش های مسیر راه بالای روستا را انتخاب کردیم. بعد از بالاروی کوتاهی در مسیر درست قرار گرفتیم. بعد از عبور از روستای "شوی" و باغات انار و زیتون و درختان نخل به سمت شرق و داخل دره حرکت کردیم. مسیر پاکوب مشخصی داشت و با علامت گذاری ها انجام شده میتوان راه را با کمی دقت درست انتخاب کرد. مسیر در داخل دره و سپس با شیب تندی و از کنار نوارهای صخرهای به سمت بالا میرفت. در قسمت های خطرناک ایمن سازی های سطحی انجام شده بود و با کمی صبر و احتیاط میتوان به سلامت از این قسمت عبور کرد. بعد از دو ساعت پیمایش ساعت حدود ۷:۳۰ به آبشار اصلی شوی رسیدیم. منطقه بسیار خلوت بود و با فراغت خیال به مشاهده این آبشار عریض و زیبا مشغول شدیم. در محل مناسبی صبحانه را نیز میل کردیم. ساعت ۸:۲۵ برگشت را از همان مسیر از سر گرفتیم. بعد از یک ساعت و نیم به روستای شوی رسیدیم. و از همان مسیر جاده به سمت "تله زنگ" حرکت کردیم. روستای تله زنگ در تقسیمات کشوری، از توابع شهرستان اندیمشک خوزستان محسوب می شود. در مسیر یکی از همنوردان با توجه به وضعیت تاول و زخم پا از حمل و نقل موتورها استفاده کرده و خود را به روستا رساند و ما با پای پیاده این مسیر جاده را طی سه ساعت پیمایش کردیم. رودخانه دز با عظمت و جریان پرتلاطم خود نیز دیدنی بود. دز رودخانهای است که از به هم پیوستن چند رودخانه از جمله رودخانه سزار و رودخانه بختیاری در استان لرستان تشکیل میشود و پس از ورود به استان خوزستان به رود کارون میریزد. ساعت ۱۱:۴۰ به اول روستای تله زنگ رسیدیم و برنامه کوهپیمایی ما با سلامت و خاطره ای خوش به پایان رسید. در ایستگاه قطار نیز امکانات مانند دستشویی و نمازخانه و بوفه غذا وجود داشت ولی درب آن ها بسته بود. قطار محلی نیز در طول روز در دو نوبت صبح و عصر حرکت میکرد (ایستگاه تله زنگ در ایام عید صبح ها ساعت ۸ و عصر ساعت ۱۵) ، قطار های باربری و قطار سراسری تهران - اهواز نیز در این مسیر رفت و آمد داشتند. ما از قطار محلی استفاده کردیم و بلیط آن نفری ۲۰ هزار تومن شد. ازدحام جمعیت بسیار زیاد بود و صندلی برای نشستن پیدا نمیشد. و مسیر سه ساعت و نیم تا دورود لرستان را به سختی گذراندیم. در نهایت ساعت ۱۸:۳۵ به ایستگاه راه آهن درود رسیدیم. و از آن جا راهی شهرکرد شدیم.
مجموع پیمایش حدود ۱۱۱ کیلومتر ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۴۹۰ متر ارتفاع بالاترین نقطه : حدود ۱۷۳۰ متر مجموع ارتفاع صعود شده در هفت روز حدود ۴۱۳۰ متر مجموع کاهش ارتفاع در هفت روز حدود ۴۸۲۰ متر
وضعیت آب و هوا : جمعه تا یکشنبه آفتابی دوشنبه تا پنج شنبه نیمه ابری - گاهی رگبار باران وزش باد حدود ۵ الی ۲۰ کیلومتر کمینه دما حدود مثبت ۱۲ درجه - بیشینه دما حدود مثبت ۲۷ درجه موضوعات مرتبط: برنامه های چالشی، برنامه های کوهپیمایی، برنامه های طبیعت گردی برچسبها: کوهپیمایی, بهار, طبیعتگردی [ جمعه پانزدهم فروردین ۱۴۰۴ ] [ 23:41 ] [ پوریا باقرزاده ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |