خاک ، آب ، آسمان
 
قالب وبلاگ
نظر سنجی


دوباره فرصتی یافتیم که به دیدار کوهستان زیبای زردکوه برویم.

کوهستان زردکوه در جنوب غربی ایران در استان چهارمحال و بختیاری واقع شده است. این رشته کوه طولانی ترین کوهستان زاگرس مرکزی محسوب می شود که از شمال غربی به طرف جنوب شرقی کشیده شده است و ما بین شهرستان کوهرنگ ، بازفت ، دهستان دو آب صمصامی و میان کوه موگویی واقع شده است. این رشته کوه دارای قلل اصلی و فرعی متعددی هست که بعضی از آن ها دارای ویژگی های خاص از لحاظ پدیده های زمین شناسی و ریخت شناسی هستند. یکی از این قله های زیبا که جز قله های فرعی زردکوه محسوب می‌شود "خیمه زر" نام دارد.

روز سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ بعد از ظهر از شهرکرد به همراه دو همنورد دیگر از اصفهان به سمت "چلگرد" حرکت کردیم. بعد از عبور از شهرها و روستاهای مختلف همچون سورشجان ، پردنجان ، فارسان ،فیل آباد ، باباحیدر ، ده نو به چلگرد رسیدیم. برای ادامه مسیر باید خود را به جاده گردنه عسل کشان می رساندیم به همین منظور یک دستگاه تاکسی شخصی کرایه کرده و ساعت ۱۸:۳۰ عصر به سمت مقصد حرکت کردیم. از شیخ علی خان ، جاده تازه آسفالت شده چما را پیش گرفتیم. بعد از حدود بیست دقیقه وارد منطقه گردشگری چما شدیم. ادامه مسیر خاکی بود و بعد از حدود یک ساعت ماشین سواری در این جاده ناهموار و پر پیچ و خم به محل مورد نظر رسیدیم. جای مناسبی را پیدا کرده و کمپ شب اول را برپا کردیم. بعد از خوردن شام ساعت حدود ۲۰:۳۰ به درون کیسه خواب رفته و شب را سپری کردیم.

روز چهارشنبه صبح بعد از بیدار شدن و آماده شدن همنوردان ساعت ۶:۱۵ کوهپیمایی را رسماً آغاز کردیم. در راستای جنوب غرب و به سمت دره که به آبشاری به نام سرطوف وجود داشت حرکت می‌کردیم. بعد از حدود ۳۰ دقیقه پیمایش به کف دره رسیدیم و خلاف جهت آب حرکت می‌کردیم. وارد دره فرعی دیگری شدیم که در آن نیز رودخانه ای جریان داشت. به سمت بالا و در پاکوب مشخصی حرکت می‌کردیم. ساعت ۷:۱۵ برای صرف صبحانه توقفی کردیم. بعد از صبحانه پاکوب را که به سمت غرب متمایل می‌شد ادامه دادیم. عشایر بختیاری در منطقه هنوز حضور داشتند و برخلاف سال‌های گذشته هنوز کوچ نکرده بودند.

برای کوتاه تر شدن مسیر از دهلیز پر شیبی که در شمال این رشته کوه وجود داشت بالاروی را ادامه دادیم. مسیر پاکوب نداشت ولی آهسته و پیوسته در مسیر پیش می‌رفتیم. ساعت ۹:۴۰ به ابتدای خط الراس در ارتفاع ۳۳۶۰ متر رسیدیم. کوله پشتی های اصلی را زمین گذاشته و با کوله حمله ، سبک بار به سمت قله که در جهت جنوب شرق واقع شده بود حرکت کردیم. مسیر تیغه ای بود و حرکت ما را کند کرده بود. با احتیاط و گاهی با دست به سنگ مختصری مسیر را ادامه می دادیم. در نهایت ساعت ۱۱:۵۰ به چکاد "خیمه زر" قدم گذاشتیم. در سمت جنوب و جنوب غرب قله های "لرگاه" و "چهل خشت" را به خوبی می‌توان مشاهده کرد. هفت تنان ، قنبرکش در دور دست ها خودنمایی می‌کردند.

در سمت شرق قله نیاکان ، شمال شرق کوه فردان در سمت غرب رشته کوه کینو نیز قابل رویت بودند.

بعد از استراحت کوتاهی از همان مسیر بازگشتیم و بعد از رسیدن به کوله پشتی های اصلی خود و خوردن ناهار مختصری حرکت را به سمت گردنه ای که در سمت شمال غرب ما واقع شده بود ادامه دادیم. ساعت ۱۵:۲۰ به گردنه رسیدیم و سپس داخل راه مالرویی که وجود داشت به سمت پایین و دره گله بادی پیش رفتیم. ساعت ۱۶:۳۵ به کف دره رسیدیم. بعد از عبور از عرض رودخانه ساعت ۱۷ در محل مناسبی کمپ شب دوم را برپا کردیم. شب آرامی را پشت سر گذاشتیم.

روز پنج‌شنبه بعد از بیدار شدن و جمع آوری وسایل و چادر ها ساعت ۶:۲۰ کوهپیمایی را در جهت جنوب و برخلاف جریان رودخانه شروع کردیم.

در پاکوب مشخصی پیش می‌رفتیم. خنکی هوا و شنیدن صدای آب و ریزش آبشار های متعدد بر دیواره های این دره لذت این پیمایش را دو چندان کرده بود. ساعت ۷:۴۰ به برفچالی که تکه ای از آن باقی مانده بود رسیدیم و در همان حوالی برای صبحانه توقف کردیم. بعد از صبحانه مسیر را در راستای کلی جنوب از سر گرفتیم. پاکوب با شیب ملایمی به سمت بالا ادامه داشت. تا اینکه به دره ای فرعی رسیدیم و به سمت جنوب غرب متمایل شدیم بعد از حدود دو ساعت پیمایش به یال پرشیبی برخوردیم و به ناچار از آن بالا رفتیم. این قسمت از مسیر پاکوب مشخصی نداشت. با توقف های منظم و خوردن تنقلات و وعده مختصری غذا انرژی لازم را برای ادامه دادن بدست می‌آوردیم. ساعت ۱۲:۱۵ به گردنه باهنگ خود را رساندیم.

زردکوه با وجود دره های فراوان و طبیعت زیبایی که داراست می تواند یکی از بهترین مقصد ها برای عاشقان طبیعت باشد دره باهنگ از دره های مهم بخش شمال غربی زردکوه است که توسط قله های متعدد احاطه شده است از جمله تیز و یکه که در جنوب شرق روستای لیره و بی آبه قرار گرفته اند . در شمال دره باهنگ هم کوهستانی به نام سه کوه مردگان واقع شده است.

به سمت پایین دره فرود را آغاز کردیم. نداشتن پاکوب و سفت بودن خاک منطقه حرکت ما را کند کرده بود. ساعت ۱۴:۱۵ به کف دره رسیدیم. در جهت شمال غرب پیش می‌رفتیم و پاکوب های عشایری کم کم پیدا شدند. خوشبختانه یکی از همنوردان چشمه ای را مشاهده کرد. به سمت چشمه رفته و حسابی خود را سیراب کردیم. ساعت ۱۵:۵۰ کمی آن طرف تر ، زیر سایه سنگی به استراحت پرداختیم و ناهار را میل کردیم. تجدید قوا انجام شد و حرکت را از سر گرفتیم. کم کم ارتفاع می‌گرفتیم تا خود را به گردنه بعدی برسانیم. ساعت ۱۷:۲۰ به گردنه رسیدیم و بعد از تراورس بیست دقیقه ای به بالای دره باهنگ خود را رساندیم. ساعت ۱۸:۱۰ به پایین دره رسیدیم و در محل مناسبی کمپ شب سوم را برپا کردیم. شب را زیر آسمان پر ستاره و زیبایی سپری کردیم.

روز جمعه بعد از بیدار شدن و آماده شدن همنوردان ساعت ۶:۳۰ در راستای کلی شمال شرق کوهپیمایی را شروع کردیم. در کنار رودخانه ٱومردگان مسیر را طی می‌کردیم. بعد از حدود یک ساعت پیمایش در داخل دره به آبشار شیرٱوی (باهنگ) رسیدیم. آبشار عریض و با شکوهی که چند شاخه دارد و هر قسمت از آن زیبایی ها و جلوه خاص خود را داراست. بعد از گرفتن چند عکس یادگاری و صرف صبحانه کنار آبشار ساعت ۸:۴۰ کوهپیمایی را از سر گرفتیم. بالاروی را به سمت پاکوب مشخصی ادامه دادیم. بعد از چندین فراز و فرود متعدد به انتهای دره نزدیک شدیم. در حوضچه آب سردی کمی به شستشو و تمیز کردن خود پرداختیم و ساعت حدود ۱۲:۳۰ برای ناهار زیر درخت بلوطی توقف کردیم.

بعد از استراحتی که داشتیم به سمت شرق متمایل شدیم و به رودخانه "بی آبه به زیر" رسیدیم. از عرض رودخانه عبور کردیم و در سمت چپ دامنه کوه در راه مالروی عشایری مسیر را طی می‌کردیم. ساعت حدود ۱۵:۳۰ از دو پل فلزی عبور کرده و پله های دست سازی که عشایر ساخته بودند بالا رفتیم. بعد از این مسیر روستا نمایان شد و ساعت ۱۶:۴۵ به روستا رسیدیم و برنامه به سلامت به پایان رسید.

مجموع پیمایش حدود ۴۳ کیلومتر

ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۱۷۰۰ متر

ارتفاع بالاترین نقطه : حدود ۳۷۶۰ متر

مجموع ارتفاع صعود شده در دو روز حدود ۳۳۰۰ متر

مجموع کاهش ارتفاع در دو روز حدود ۴۰۰۰ متر

وضعیت آب و هوا :

همه روز ها آفتابی

وزش باد حدود ۵ الی ۲۰ کیلومتر

کمینه دما حدود مثبت ۱۲ درجه - بیشینه دما حدود مثبت ۳۶ درجه

*آنتن دهی در بعضی نقاط به خوبی وجود داشت


موضوعات مرتبط: برنامه های چالشی
برچسب‌ها: زردکوه, آبشار, کوهنوردی
[ یکشنبه بیست و سوم شهریور ۱۴۰۴ ] [ 9:34 ] [ پوریا باقرزاده ]

پناه بر دشت ، بر مهربانی بی چشم داشت درخت ، بر شکوه سکوت بیابان ، و بر سایه روشن گذرای ابرها بر کوه ، که ماندنی تر از ماست.

بار دیگر بهانه‌ای یافتیم که قدم به طبیعت زیبای بهاری استان خوزستان بگذاریم. به همراه جمعی از علاقمندان طبیعت جمعه ۸ فروردین ۱۴۰۴ از شهرکرد ساعت ۴ صبح به سمت خوزستان حرکت کردیم. با توجه به نظر راننده از مسیر جاده بازفت منصرف شدیم و جاده لردگان - ایذه را انتخاب کردیم و راه طولانی تر را انتخاب کردیم. از شهر ها و آبادی های مختلفی گذشتیم همچون : فرخشهر ، سفید دشت ، فرادنبه ، بروجن ، گندمان ، گدارکبک ، دوراهان ، گردبیشه ، کوشکی ، آلونی ، صالحات ، لردگان ، دره شور ، منج ، مشکدوزان ، بیدله ، موزرم ، دهدز ، ایذه ، پیان ، قلعه خواجه ، بابا احمد به لالی رسیدیم. شهر لالی از جنوب به شهرستان مسجدسلیمان، از شرق و جنوب‌شرقی به شهرستان اندیکا، از جنوب غربی به گتوند، از شمال و شمال‌غربی به شهرستان دزفول محدود می‌شود.

سپس به سمت شمال و سپس شمال شرق ادامه جاده را طی کردیم و بعد از چند روستای کوچک همچون قلعه میدان ، کریم آباد و... به روستای "هتی" رسیدیم. در روستا از قبل با نیسان هماهنگ کرده بودیم و ساعت ۱۲:۱۵ سوار نیسان شدیم. جاده خاکی و ناهموار را تا امامزاده "بابا روزبهان" بعد از یک ساعت ماشین سواری طی کردیم. باباروزبهان در بخش هتی شهرستان لالی واقع شده است.

در روستا امکانات رفاهی وجود ندارد و فقط چند جایگاه سیمانی و دو دستشویی و آب آشامیدنی در کنار امامزاده وجود دارد که گردشگران از آن استفاده می‌کردند. آنتن دهی موبایل همراه با اینترنت نیز فراهم بود. بعد از پیاده شدن و آماده شدن همنوردان کوهپیمایی را به سمت دره در راستای شمال شرق شروع کردیم. بعد از حدود سی دقیقه پیمایش در کنار آبشار اول رسیدیم و کوله های سنگین را زمین گذاشتیم و یکی از همنوردان از بالا آمدن و دیدن ادامه آبشار ها انصراف داد و کنار کوله پشتی ها ماند. بعد از حدود سی دقیقه چند آبشار دیگر در مسیر بازدید کردیم و در کنار بلند ترین آن ها که حدود ۲۵ متر ارتفاع داشت توقف کردیم. همچنان راه برای دسترسی به آبشار های بالاتر وجود داشت ولی ما با توجه به خطرات مسیر از دیدن آبشار های بالاتر انصراف دادیم. مسیر برگشت را پیش گرفتیم و در کنار آبشار اول ناهار را میل کردیم. بعد از صرف ناهار به سمت جاده خاکی رفتیم. در جهت شمال غرب و بعد از حدود دو کیلومتر پیمایش در محل مناسبی کنار رودخانه پر آبی کمپ روز اول را ساعت ۱۶ برپا کردیم. در سمت شمال شرق ما مجموعه آبشار دیگری وجود داشت که با توجه به وقت کافی که داشتیم از آن نیز بازدید کردیم که حدود ۴۰ دقیقه رفت و برگشت آن طول کشید. به سمت محل کمپ برگشته و بعد از خوردن شام به خواب رفتیم. پیمایش این روز حدود ۶ کیلومتر برآورد شد.

روز شنبه پس از بیدار شدن و جمع آوری وسایل و چادر ها ساعت ۶:۱۵ در راستای شمال غرب ادامه مسیر را از سر گرفتیم. از کنار روستای "برآفتاب سیپه" گذشتیم و در راه مالروی عشایر بالاروی را آغاز کردیم. در داخل دره رودخانه جاری بود و ما برخلاف جریان آب حرکت می‌کردیم. ساعت ۷:۴۰ به گردنه رسیدیم و سپس به سمت پایین با شیب ملایم سرازیر شدیم و در کنار رود کوچکی توقف کردیم و صبحانه را میل کردیم. کم بارشی سال گذشته اثر خودش را گذاشته بود و طبیعت سبزی و طراوت بهاری را چندان نداشت. بعد از توقفی که داشتیم ادامه مسیر را پیش گرفتیم. وارد دره "تاک دارخلک" شدیم. رودخانه رفته رفته پر آب می‌شد و صدای خروشان آن به گوش می‌رسید. عشایر نیز در منطقه حضور داشتند و هر یک مشغول اسکان موقت و برپایی سیاه چادرها بودند. حوضچه های متعدد و زلالی آب روح انسان را صفا می‌داد. در جهت جریان آب گاهی سمت سمت راست و گاهی سمت چپ رودخانه مسیر را طی می‌کردیم. ساعت ۱۳:۵۰ به رودخانه پر آب دیگر رسیدیم که در راستای شمال شرق به جنوب غرب جریان داشت. کفش ها را در آورده و عرض رودخانه را طی کردیم. به قبرستان قدیمی برخوردیم و از کنار آن گذشتیم. به سمت غرب متمایل شدیم و در جهت جریان رودخانه به راه افتادیم. پس از حدود یک ساعت پیمایش توقف کردیم. روز جاری حدود ۱۷ کیلومتر پیمایش داشتیم. با توجه به پرس و جو از بومی های منطقه دسترسی به آب در دره ای که قصد پیمایش داشتیم وجود نداشت و ادامه دادن مسیر با در نظر گرفتن خستگی و کمبود آب صلاح نبود. بنابراین در محل مناسبی کمپ روز دوم را ساعت ۱۵:۳۰ برپا کردیم. چایی ، تنقلات و شام را در آخر صرف کرده و شب را سپری کردیم.

روز یکشنبه بعد از بیدار شدن و آماده شدن همنوردان ساعت ۶:۲۰ حرکت را در راستای غرب و سپس شمال غرب داخل دره خشکی ادامه دادیم. هوای دلپذیر بهاری و آواز پرندگان همراه صبحگاه ما شده بود و مسیر را لذت بخش کرده بود. مسیر راه مالروی مشخصی داشت و داخل دره حدود ۴۰ دقیقه پیش رفتیم سپس بالاروی را در شیب نسبتاً تندی آغاز کردیم و به امید پیدا کردن چشمه ای به سمت انبوهی از درختچه های "مورد" رفتیم ولی به جز چند چال آب کوچک چیزی پیدا نکردیم. برای صبحانه در همان محل توقف کردیم و از همان آب ها برای درست کردن چایی استفاده کردیم. مسیر بالاروی را از سر گرفتیم و از کنار درختان بلوط که متأسفانه آفت کرم جوانه خوار زده بودند می گذشتیم. یک چشمه کم آب برخوردیم که آب آن قابل برداشت و سالم بود. پس از برداشتن آب ادامه راه را به سمت شمال غرب پیش می‌رفتیم.پس از پایان یافتن سربالایی ، دامنه کوه را به صورت عرضی شروع به پیمایش کردیم. ساعت ۹ صبح به دشت سبز وسیعی برخوردیم که چند چادر عشایر نیز در آن‌ محل حضور داشتند. از محلی های آن جا در مورد چشمه بعدی پرس و جو کردیم و سپس به راه خود ادامه دادیم. دره های عمیق و کوه های سترگ منطقه چشم انداز زیبایی را پدید آورده بودند. ساعت ۱۰:۵۰ به چشمه با نام "تی" برخوردیم و از آب گوارای آن نوشیدیم. فرصت را غنیمت شمرده و برای آماده کردن ناهار امروز نیز در کنار چشمه توقف کردیم. پس از صرف ناهار و استراحتی که داشتیم ساعت ۱۲:۳۰ کوهپیمایی را از سر گرفتیم. از کنار چند چادر عشایر گذشتیم که با اصرار پیرمردی مهربان به همراه خانواده اش به صرف چایی ما را دعوت کردند و پس از گپ و گفت و پر کردن بطری دوغ خوشمزه ای که به ما داد دوباره به راه افتادیم. شیب تندی را به سمت گردنه ای دیگر طی کردیم و ساعت ۱۴:۴۰ به گردنه به ارتفاع ۱۶۴۶ متری رسیدیم. پس از نوشیدن آب و خوردن میوه به سمت پایین و دره با شیب تند به راه افتادیم. به جز چند راه بز رو مسیر پاکوب مشخصی نداشت. پس از حدود چهل دقیقه پایین رفتن به پاکوبی ضعیفی در سمت چپ دامنه کوه رسیدیم و همان را پیش گرفتیم. متاسفانه این دره هم خشک بود و به جز دو چشمه کم آب بیشتر مسیر آبی وجود نداشت. هر چقدر پایین می‌رفتیم پاکوب مسیر مشخص تر و پهن تر می‌شد و به سرعت ما می افزود. ساعت ۱۶:۳۵ به روستای خالی از سکنه با نام "گیوه دران" رسیدیم و در نهایت ۱۷:۱۵ به رودخانه منطقه "نارون" رسیدیم. این منطقه جز ذخیره گاه های جنگلی و تحت حفاظت محیط زیست و ثبت ملی نیز شده است. و در دهستان احمدفداله ، بخش شهیون شهرستان دزفول قرار دارد.

حاشیه رودخانه را اداره حفاظت محیط زیست با فنس بسته بود و به جز چند قسمت که تعیین شده بود این منطقه قابل تردد نبود. با راهنمایی یکی از اهالی منطقه در کنار چشمه ای بزرگ و پر آب در همان نزدیکی با نام "حیات الغیب" کمپ شب سوم را ساعت ۱۷:۲۵ برپا کردیم. در این قسمت آنتن دهی موبایل به خوبی وجود داشت. و چند آبادی کوچک نیز در اطراف نیز بودند. شب خوبی را در این محل سپری کردیم. پیمایش روز سوم حدود ۱۸ کیلومتر برآورد شد.

روز دوشنبه بعد از بیدار شدن و جمع آوری وسایل و چادر ها ساعت ۶:۱۰ حرکت را در راستای کلی شمال شرق پیش گرفتیم. از عرض رودخانه گذشتیم و به سمت جاده خاکی رفتیم. از کنار روستاهای "پلو" و "سیلو" گذشتیم. با توجه به کم بودن نان موجودمان از یکی از اهالی روستا چند عدد نان اضافه دیگر گرفتیم. بعد از پانزده دقیقه ادامه راه را در پاکوب پیش گرفتیم. و از جاده ای که به سمت "فداله عمران" می‌رفت جدا شدیم.

ساعت حدود ۷:۴۵ صبحانه را در کنار رودخانه میل کردیم. در این محل دسترسی به اینترنت 4G نیز وجود داشت. سپس به سمت شمال غرب متمایل شدیم و در راه مالرو که بیشتر با موتور در آن رفت و آمد می‌کردند ادامه مسیر را طی کردیم. دره آب کافی در آن جریان داشت و ما از آب آن استفاده کردیم. از کنار چند خانه کوچک نیز گذشتیم. ساعت ۱۰:۱۰ پس از رسیدن به گردنه وارد دره دیگر شدیم که شیب ملایمی داشت و در دره آن نیز آب جریان داشت. پس از کمی جلو رفتن به چشمه پرآبی برخوردیم و در همان محل توقفی داشتیم و چایی درست کرده و از طبیعت منطقه استفاده کردیم. ادامه مسیر را طی کردیم و ساعت ۱۱:۱۵ به سه راهی جاده سالندکوه - احمد فداله - چلون برخوردیم. حدود ده دقیقه در جاده پیش رفتیم و سپس به سمت شمال غرب و جاده "چِلون" و "اَلمون" پیش رفتیم. چلون، منطقه ای از توابع بخش سردشت و در دهستان امامزاده سیدمحمود شهرستان دزفول قرار دارد. خانه های روستایی این منطقه بسیار پراکنده بودند و هر یک با فاصله زیاد از هم ساخته شده بودند. ساعت ۱۲ ظهر بعد از چشمه آب و در کنار رودخانه ناهار را میل کردیم. بعد از چرت نیمروز و استراحتی که داشتیم مسیر را بر خلاف جریان رودخانه پیش گرفتیم. گاهی در جاده خاکی گاهی در دامنه های سرسبز کوه پیمایش می‌کردیم. ساعت ۱۵ در کنار یک خانه روستایی و کنار چشمه آب و با اجازه گرفتن از آن خانواده در آلاچیق مزرعه آن ها چادر ها را بر پا کردیم. با توجه به کثیف شدن لباس ها و بدن ها نیاز به شستشو احساس می‌شد. شام را پخته و بعد از شب نشینی کوتاهی که داشتیم زودهنگام به درون کیسه خواب رفتیم. پیمایش روز چهارم حدود ۱۷ کیلومتر

روز سه شنبه ساعت ۵ صبح از خواب بیدار شدیم و بعد از جمع آوری وسایل و خوردن چند دانه خرما به راه افتادیم. سرمای اول صبح باعث شد که با کلاه و کاپشن پلار حدود یک ساعتی مسیر را طی کنیم تا کمی هوا روشن شده و گرم شود. رودخانه رفته رفته خشک شد و دیگر اثری از آب نبود. در جاده خاکی به سمت گردنه بالا می‌رفتیم و در نهایت ساعت ۶:۳۰ به گردنه در ارتفاع تقریبی ۱۷۳۰ متر رسیدیم. "سالند کوه" در غرب و جنوب غرب و کوه هایی با دیواره های عظیم و صخره های خشن در شمال ما خودنمایی می‌کردند. به سمت شمال غرب و داخل دره به سمت پایین ادامه دادیم. در کف دره رودخانه های متعددی جریان داشت. ساعت ۷:۱۵ به صرف صبحانه توقف کردیم. صبحانه مفصلی خوردیم و ساعت ۷:۴۰ به راه افتادیم. در دامنه های شمالی سالند کوه هنوز لکه های برف وجود داشت. سالند کوه یا سالن کوه در شمال خوزستان و در شهرستان دزفول و بخش سردشت واقع شده است و ارتفاع بلندترین نقطه آن حدود ۲۶۶۰ متر است. این کوهستان و منطقه دارای زیستگاه غنی جانوری و گیاهی است. در قسمت هایی از این کوه پاسگاه محیط بانی نیز وجود دارد. پوشش گیاهی آن شامل بلوط ایرانی،کیکم ،بنه ، بادام،زالزالک ،نارون ،انجیر کوهی،گردوی وحشی و انار می باشد.

زیستگاه جانورانی از قبیل پلنگ ،خرس،گرگ،تشی،سنجاب ایرانی،روباه ،کبک ،تیهو و دارکوب نیز هست.

هر چقدر پیش می‌رفتیم به سرسبزی منطقه افزوده می‌شد و زیبایی‌های مسیر دوچندان شده بود. ساعت حدود ۱۰:۱۵ به روستای "سرتنگ المون" رسیدیم.و بعد از احوال پرسی با اهالی روستا و گرفتن اطلاعات و چند عدد نان راهی ادامه مسیر شدیم. ساعت ۱۰:۳۰ به رودخانه پر آب رسیدیم. در همان محل وعده غذایی به عنوان ناهار میل کردیم. ساعت ۱۱:۲۰ حرکت را آغاز کردیم. در راه مالرو و به سمت غرب حرکت می‌کردیم. دامنه‌های کوه را با فراز و فرودهای زیاد طی می‌کردیم.ساعت ۱۲:۴۵ به لوله آبی برخوردیم و از فرصت استفاده کرده و آبی نوشیدیم. گرمای هوا عرقمان را حسابی درآورده بود. در دامنه جنوبی کوه روبروی ما روستای "کیلنج" نیز دیده می‌شد. ساعت ۱۴:۵۵ به یک چشمه آب برخوردیم. با در نظر گرفتن خستگی و احتمال نبودن چشمه دیگر در ادامه مسیر تصمیم به ماندن در همین محل کردیم. در پایین دست یک مزرعه کوچک وجود داشت و در بالا دست یک آلاچیق که مناسب محل کمپ ما بود و چادر ها را همان جا بر پا کردیم.

اکثر درختان این منطقه کاملا سبز شده بودند و طبیعت بهاری را کامل حس می‌کردیم. روز پنجم را با حدود ۱۸ کیلومتر پیمایش به پایان رساندیم.

روز چهارشنبه ساعت حدود ۶ به حرکت افتادیم و بعد از بالا رفتن از شیب تندی متوجه شدیم به اشتباه یال را انتخاب کردیم و بعد از یک فراز و فرود دوباره در مسیر درست قرار گرفتیم. ساعت ۶:۴۵ صبحانه را میل کردیم. بعد از وعده صبحانه بالاروی را از سرگرفتیم. ساعت ۷:۴۵ به گردنه به ارتفاع تقریبی ۱۵۰۰ متر رسیدیم. در پاکوب نامشخصی حرکت می‌کردیم و به سمت پایین سرازیر شدیم. و در جهت جنوب شرق ادامه می‌دادیم. به قسمتی از منطقه رسیدیم که خاک آن شنی بود و سنگ های رسوبی آن عمدتا از نوع ماسه سنگ و آرکوز تشکیل شده بود و زیبایی خاصی را جلوه گر بود. دامنه ها را یک‌ به یک و با فراز و فرودهای متعدد طی می‌کردیم. رود ها و چشمه های فراوانی در این منطقه نیز وجود داشت که باعث شد کمبود آبی را حس نکنیم. در راه مالروی کوچکی پیش می‌رفتیم و سپس به سمت جنوب غرب متمایل شدیم. ساعت حدود ۱۱:۲۰ برای صرف ناهار توقف کردیم. رودخانه پر آبی جریان داشت و از فرصت استفاده کرده و به آب تنی و شستن لباس پرداختیم. دوباره کوهپیمایی را از سرگرفتیم و دامنه های کوه را یک به یک بالا و پایین می‌رفتیم. هوا گرم بود و رطوبت بالایی داشت و باعث کند شدن سرعت ما شده بود. ساعت ۱۴:۴۵ نمایی از رودخانه "دز" و جاده "شوی" مشاهده کردیم. و ساعت ۱۵:۵۰ به جاده تله زنگ - شوی رسیدیم و در کنار چشمه ای با نام "دادا" برخوردیم و بعد از استراحت کوتاه که داشتیم در جهت جنوب شرق و در جاده خاکی حرکت را از سر گرفتیم. موتور های محلی برای جا به جایی گردشگران رفت و آمد داشتند (کرایه هر نفر حدود ۳۰۰ هزار تومن) ولی اجازه رفت و آمد ماشین سواری داده نمی‌شد. آنتن دهی موبایل به همراه اینترنت 4G نیز وجود داشت. از کنار آبادی های مختلفی همچون دهبر ، سربند و.. گذشتیم تا در نهایت ساعت ۱۷:۰۵ به اول روستای شوی رسیدیم. بر روی سنگ ها با اسپری و فلش مسیر را علامت گذاری کرده بودند و بعد از در آوردن کفش ها و عبور از عرض رودخانه در محل مناسبی کمپ را برپا کردیم. پیمایش روز ششم حدود ۱۹ کیلومتر

روز پنج شنبه بعد از بیدار شدن و جمع آوری وسایل و چادر ها ساعت حدود ۵:۳۰ کوهپیمایی را آغاز کردیم. با توجه به تاریک بودن هوا و ندیدن فلش های مسیر راه بالای روستا را انتخاب کردیم. بعد از بالاروی کوتاهی در مسیر درست قرار گرفتیم. بعد از عبور از روستای "شوی" و باغات انار و زیتون و درختان نخل به سمت شرق و داخل دره حرکت کردیم. مسیر پاکوب مشخصی داشت و با علامت گذاری ها انجام شده می‌توان راه را با کمی دقت درست انتخاب کرد. مسیر در داخل دره و سپس با شیب تندی و از کنار نوارهای صخره‌ای به سمت بالا می‌رفت. در قسمت های خطرناک ایمن سازی های سطحی انجام شده بود و با کمی صبر و احتیاط می‌توان به سلامت از این قسمت عبور کرد. بعد از دو ساعت پیمایش ساعت حدود ۷:۳۰ به آبشار اصلی شوی رسیدیم. منطقه بسیار خلوت بود و با فراغت خیال به مشاهده این آبشار عریض و زیبا مشغول شدیم. در محل مناسبی صبحانه را نیز میل کردیم. ساعت ۸:۲۵ برگشت را از همان مسیر از سر گرفتیم. بعد از یک ساعت و نیم به روستای شوی رسیدیم. و از همان مسیر جاده به سمت "تله زنگ" حرکت کردیم. روستای تله زنگ در تقسیمات کشوری، از توابع شهرستان اندیمشک خوزستان محسوب می شود.

در مسیر یکی از همنوردان با توجه به وضعیت تاول و زخم پا از حمل و نقل موتورها استفاده کرده و خود را به روستا رساند و ما با پای پیاده این مسیر جاده را طی سه ساعت پیمایش کردیم. رودخانه دز با عظمت و جریان پرتلاطم خود نیز دیدنی بود. دز رودخانه‌ای است که از به هم پیوستن چند رودخانه از جمله رودخانه‌ سزار و رودخانه بختیاری در استان لرستان تشکیل می‌شود و پس از ورود به استان خوزستان به رود کارون می‌ریزد. ساعت ۱۱:۴۰ به اول روستای تله زنگ رسیدیم و برنامه کوهپیمایی ما با سلامت و خاطره ای خوش به پایان رسید. در ایستگاه قطار نیز امکانات مانند دستشویی و نمازخانه و بوفه غذا وجود داشت ولی درب آن ها بسته بود. قطار محلی نیز در طول روز در دو نوبت صبح و عصر حرکت می‌کرد (ایستگاه تله زنگ در ایام عید صبح ها ساعت ۸ و عصر ساعت ۱۵) ، قطار های باربری و قطار سراسری تهران - اهواز نیز در این مسیر رفت و آمد داشتند. ما از قطار محلی استفاده کردیم و بلیط آن نفری ۲۰ هزار تومن شد. ازدحام جمعیت بسیار زیاد بود و صندلی برای نشستن پیدا نمی‌شد. و مسیر سه ساعت و نیم تا دورود لرستان را به سختی گذراندیم. در نهایت ساعت ۱۸:۳۵ به ایستگاه راه آهن درود رسیدیم. و از آن جا راهی شهرکرد شدیم.

مجموع پیمایش حدود ۱۱۱ کیلومتر

ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۴۹۰ متر

ارتفاع بالاترین نقطه : حدود ۱۷۳۰ متر

مجموع ارتفاع صعود شده در هفت روز حدود ۴۱۳۰ متر

مجموع کاهش ارتفاع در هفت روز حدود ۴۸۲۰ متر

وضعیت آب و هوا :

جمعه تا یک‌شنبه آفتابی

دوشنبه تا پنج شنبه نیمه ابری - گاهی رگبار باران

وزش باد حدود ۵ الی ۲۰ کیلومتر

کمینه دما حدود مثبت ۱۲ درجه - بیشینه دما حدود مثبت ۲۷ درجه


موضوعات مرتبط: برنامه های چالشی، برنامه های کوهپیمایی، برنامه های طبیعت گردی
برچسب‌ها: کوهپیمایی, بهار, طبیعتگردی
[ جمعه پانزدهم فروردین ۱۴۰۴ ] [ 23:41 ] [ پوریا باقرزاده ]

منطقه حفاظت‌ شده دنا یکی از مناطق تحت حفاظت سازمان محیط زیست ایران است که در رشته‌کوه دنا در استان‌های اصفهان و کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد. منطقه دنا طی مصوبه شورای عالی حفاظت محیط زیست مورخ ۱۳۶۹ ، با وسعت ۹۳٬۶۶۰ هکتار به‌عنوان منطقه حفاظت‌شده اعلام و مورخ ۱۳۹۱ سطح حفاظتی قسمتی از این منطقه به وسعت ۲۵٬۸۲۲ هکتار به پارک ملی ارتقا یافت. لازم به ذکر است که در سال ۱۳۸۹ به عنوان ذخیره‌گاه زیست‌کره ایران در یونسکو شناخته شد. در اوایل خرداد ۱۴۰۲ پارک ملی و منطقه حفاظت‌شده دنا برای یک دوره ۱۰ ساله دیگر در فهرست ذخیره‌گاه‌های زیست‌کره یونسکو تمدید شد.

در تاریخِ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، در سی و هشتمین جلسه شورای عالی محیط زیست مصوب شد که با ارتقای سطح حفاظتی منطقه شکارممنوع پادنا واقع در استان اصفهان به مساحت ۳۰ هزار و ۱۳۲ هکتار به سطح منطقه حفاظت‌شده و واگذاری مدیریت بخشی از منطقه حفاظت‌شده دنا که در خاک استان اصفهان بوده و مساحت آن کمتر از ۳۰ هزار هکتار است، محدوده‌ای به مساحت کلّی ۶۱ هزار و ۵۰۰ هکتار تحت عنوان منطقه حفاظت‌شده پادنا توسط اداره کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان مورد حفاظت قرار گیرد.

طبق هماهنگی های به عمل آمده روز جمعه ۲ شهریور ۱۴۰۳ ساعت چهار بامداد به وسیله یک دستگاه تاکسی سواری از شهرکرد به سمت منطقه پادنا اصفهان حرکت کردیم. بعد از عبور از فرخشهر ، سفید دشت ،‌فرادنبه ، از آزاد راه بروجن - لردگان ادامه داده و از گندمان ، گدارکبک ، دوراهان ، گردبیشه نیز عبور کردیم و به سه راهی کوشکی رسیدیم و جاده خطرناک و دو طرفه لردگان - یاسوج را پیش رفتیم. بعد از روستاهای باغ بهزاد ، سیله ، چنارمحمودی ، دالورا ، ده سوخته ، کلواری به روستای قرح رسیدیم و جاده سمیرم را انتخاب کردیم که از کنار پالایشگاه مال خلیفه عبور می‌کند. جاده را ادامه داده و بی‌بی‌سیدان را رد کردیم و از تنگ جلو و گردنه غلطی نیز عبور کردیم و بعد از روستاهای بازارگاه و کره دان به روستای شهید رسیدیم. بعد از روستا جاده خاکی باغات را ادامه دادیم و قبل از پل فلزی رودخانه از ماشین پیاده شدیم. بعد از پوشیدن کفش ها و آماده شدن همنوردان ساعت ۸ کوهپیمایی را در جهت جنوب آغاز کردیم. جاده خاکی را ادامه دادیم و بعد از چهل و پنج دقیقه پیمایش به "تنگ سیبی" رسیدیم. پاکوب مشخصی را دنبال می کردیم ساعت ۹:۲۰ صبحانه را داخل دره و کنار رودخانه صرف کردیم. بعد از وعده صبحانه به سمت جنوب غرب متمایل شدیم.‌ کمی بالاروی انجام دادیم که ناگهان متوجه شدیم بستر رودخانه کامل خشک شد. حدود دو ساعت تا "چشمه رزی" دسترسی به آب نداشتیم.

ساعت ۱۱:۳۰ پس از رسیدن به چشمه و پر کردن ظروف آب در جهت غرب بالاروی را ادامه دادیم. مسیر با شیب متوسطی تا "دشت گرگی" ادامه داشت و پاکوب های مختلفی نیز وجود داشت که در انتخاب مسیر باید دقت کافی انجام داد. ساعت ۱۶:۳۰ به محل مناسبی در حد فاصل دشت گرگی کوچک و دشت گرگی بزرگ رسیدیم که جویباری در محل جاری بود. دو تخته چادر برپا کردیم و شب آرامی را در این محل زیبا سپری کردیم.

روز شنبه بعد از بیدار شدن و جمع آوری وسایل و چادر ها ، کوله پشتی های اصلی خود را در همان محل گذاشتیم و با کوله حمله و سبک بار ساعت ۵ صبح حرکت کردیم. مسیر رفت را از داخل دره انتخاب کردیم و از طریق پاکوب مشخصی و خلاف جریان آب پیش می‌رفتیم. ساعت ۶ استراحتی کردیم و از داخل دره و از کنار آب جدا شدیم و در جهت شمال غرب کوهپیمایی را ادامه دادیم. دامنه منتهی به قله پرشیب و ریزالی بود و حرکت را کندتر می کرد. در نهایت ساعت ۸ به چکاد "پازن پیر" با ارتفاع تقریبی ۴۲۸۲ متر گام نهادیم. به مشاهده مناظر طبیعی اطراف مشغول شدیم و پس از گرفتن چند عکس یادگاری به سمت پایین فرود رفتیم. مسیر برگشت را از داخل دره نرفتیم و از دامنه بالادست آن انتخاب کردیم که باعث سرعت بخشیدن به برنامه ما شد و ساعت ۹ به پای کوله پشتی های اصلی خود رسیدیم و در همان محل صبحانه را میل کردیم. قابل توجه است که آبی که دیروز و حتی صبح جریان داشت در این ساعت روز کاملا خشک شده بود و دیگر جریان نداشت. به سمت جنوب شرق مسیرمان را ادامه دادیم. از داخل دره عبور کردیم و به تنگ باریکی رسیدیم که از جایی به بعد امکان عبور را نمی‌داد. مسیر را سنگچین کرده بودند و ما از داخل تنگ خارج شده و از طریق پاکوب مشخصی در جهت جنوب شرق و به سمت قله و گردنه "کروخدا" حرکت کردیم. ساعت ۱۰:۴۰ به قله "کروخدا" به ارتفاع تقریبی ۳۷۴۰ صعود کردیم.باد خنکی می‌وزید و ما را بر آن داشت تا استراحت کوتاهی داشته باشیم و از این لحظات لذت کافی را بهره ببریم. پس از وقفه ای که داشتیم به سمت پایین سرازیر شدیم. مسیر پاکوب مشخصی داشت و ما چالش خاصی پیش رو نداشتیم. بعد از گردنه کروخدا دو مسیر برای پایین رفتن وجود داشت اولین مسیر کمی بعد از گردنه از طریق شیب تند و سنگلاخی عبور می‌کرد و پایین می‌رفت و البته مسیر کوتاه تری بود. مسیر دوم که ما انتخاب کردیم ابتدا به سمت گردنه خطیر سوخته می‌رفت سپس به سمت دامنه جنوبی پایین می‌رفت که طولانی تر ولی ایمن تر بود. شیب طولانی را به سمت پایین ادامه دادیم و از جایی به بعد برای کوتاه کردن مسیر از پاکوب خارج شدیم که در نهایت ساعت ۱۳:۲۰ زیر درخت ٱرس تنومندی که سایه پهناوری داشت نهار را صرف کردیم. بعد از استراحت مفصلی که داشتیم کوهپیمایی را از سر گرفتیم. بعد از ۱۵ دقیقه و پس از عبور از باغات گردو و سیب در مسیر پاکوب قرار گرفتیم و در جهت رودخانه به سمت شمال غرب پیمایش می کردیم. باغات فراوانی وجود داشت ولی هیچ کدام از صاحبان آن ها در منطقه حضور نداشتند. در مسیر چند چشمه وجود داشت که هنوز پر آب بودند و در صورت لزوم می‌توان در نزدیکی همان محل چشمه ها ،کمپ خود را برقرار کرد. با فراز و فرود های فراوان و با استراحت ها و خوردن تنقلات در مسیر ، بالاخره خود را به محل مورد نظر ، دشت "گایونه (گاودانه)" رساندیم.چشمه معروف "افشاری" خشک شده بود ولی چشمه کنار رودخانه هنوز پر آب بود و جریان داشت. عشایر منطقه نیز رفته بودند و ما تصمیم گرفتیم که در وارگه آن ها اطراق کنیم. ساعت ۱۷ کمپ شب دوم را برپا کردیم.

روز یکشنبه پس از بیدار باش و آماده شدن ساعت ۶ حرکت را به سمت جنوب غرب و در دامنه "کوه حجال" پیش گرفتیم.در قسمت هایی از مسیر دسترسی به آنتن و اینترنت وجود داشت. مسیر پاکوب را ادامه دادیم و پس از یک ساعت و نیم پیمایش از دامنه با شیب ملایمی به سمت "تنگ توبادی" پایین رفتیم. ساعت ۸:۳۰ به پای رودخانه رسیدیم و صبحانه را کنار آن میل کردیم. پس از وعده صبحانه کفش ها و صندل های مخصوص خود را پوشیده و از داخل تنگ مسیر را ادامه دادیم. مسیر پاکوب را پیش گرفتیم. برای عبور از تنگ توبادی فقط یک بار از عرض رودخانه عبور کردیم. و تا رسیدن به "تنگ کبوتری" از داخل پاکوب حرکت می کردیم. پس از رسیدن به تنگ کبوتری چند نفر از اهالی منطقه را مشاهده کردیم که در حال انتقال لوله های آب برای زمین های کشاورزی خود بودند. پس از احوال پرسی از آن ها جدا شدیم. اکثر مسیر تنگ کبوتری از داخل آب عبور می کرد و به دفعات عرض رودخانه را طی کردیم. داخل تنگ باید در انتخاب مسیر دقت کافی انجام داد تا به جریان های هیدرولیکی و آبشار های مسیر برنخورد. با احتیاط و دقت کافی این تنگ زیبا و چالشی را نیز پیمایش کردیم. ابتدای تنگ عده زیادی طبیعت‌گرد حضور داشتند که عبور و مرور را سخت کرده بودند و هر لحظه امکان حادثه بود. در این قسمت رودخانه سیم بکسل و طناب نیز ثابت کرده بودند که بعضی از رول بولت های آن در حال کنده شدن بودند و اصلا قابل اتکا نبودند. خوشبختانه این قسمت از مسیر هم گذراندیم. ساعت ۱۲:۱۵ به "تنگ مهریان" وارد شدیم و در زیر سایه درختی توقف کردیم. پس از صرف نهار و استراحت ادامه کوهپیمایی را از سر گرفتیم. پس از ۴۵ دقیقه پیمایش به انتهای تنگ رسیدیم. متأسفانه در بستر رودخانه ساخت و ساز هایی انجام داده بودند که برای وارد شدن و خارج شدن گردشگران و کوهنوردان هزینه دریافت می کردند که البته صرف پاکسازی و ایمن سازی منطقه نمی‌شد. و متولیان آن صرف پر کردن جیب های خود می کردند. ساعت ۱۳:۲۵ به جاده یاسوج - اقلید رسیدیم و در نهایت سوار ماشین شده و راهی شهرکرد شدیم.

مجموع پیمایش حدود ۴۲ کیلومتر

ارتفاع پایین ترین نقطه: حدود ۱۹۵۰ متر

ارتفاع بالاترین نقطه صعود شده: حدود ۴۲۸۲ متر

مجموع ارتفاع صعود شده در سه روز حدود ۳۰۳۰ متر

مجموع کاهش ارتفاع در سه روز حدود ۳۳۰۰ متر

وضعیت آب و هوا :

تمام روز ها آفتابی گاهی نیمه ابری - کمینه دما مثبت ۱۰ - بیشینه دما مثبت ۴۰ درجه

وزش باد حدود ۵ الی ۲۰ کیلومتر

افراد حاضر در برنامه:

پوریا باقرزاده

ناصر فوقانی

هادی فوقانی

سعید مستأجران


موضوعات مرتبط: برنامه های چالشی، برنامه های کوهپیمایی
برچسب‌ها: کوهستان دنا, قله, دره نوردی, طبیعت گردی
[ چهارشنبه هفتم شهریور ۱۴۰۳ ] [ 11:58 ] [ پوریا باقرزاده ]

استان چهارمحال و بختیاری با وجود کوه ها و دره های متعدد کمتر شناخته شده یکی از زیباترین طبیعت های زاگرس مرکزی را داراست.
دره پیرسلیم یا دره غار یکی از دوردست‌ترین دره های شمال غربی کوهستان زردکوه است که در دهستان میان کوه موگویی شهرستان کوهرنگ واقع شده است ، از جنوب شرق به روستای بی آبه ، لیرا و سرآقاسید و از شمال به روستای زرک قابل دسترسی است.
با توجه به تعطیلات ۴ روزه تصمیم گرفتیم که پیمایش این دره را در برنامه خود قرار بدیم.
روز سه شنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۴:۳۰ صبح با یک دستگاه مینی بوس بنز به همراه ۷ همنورد از شهرکرد به سمت روستای سرآقاسید حرکت کردیم.
از شهرستان چلگرد عبور کرده (از شهرکرد تا چلگرد حدود ۹۰ کیلومتر مسافت هست) و سپس روستای شیخ علی خان و سپس به سمت چما که مسیر تا اینجا دسترسی به آسفالت دارد و مشکلی برای خودروهای شخصی نخواهد بود در ادامه از چما به سمت جاده گردنه عسل کشان باید رفت که حدود ۳۰ کیلومتر جاده خاکی به نسبت نامناسبی دارد.
پس از رسیدن به روستای "سرآقاسید" و آماده شدن ساعت ۸:۵۰ کوهپیمایی خود را آغاز کردیم ، پس از عبور از داخل روستا خود را به پاکوب مالرو سمت راست دامنه کوه رسانده و مسیر کاملا مشخص را دنبال کردیم در مسیر ما این موقع سال سه چشمه آب وجود داشت در ادامه به روستای "لیرا" (لیره) و در ساعت ۱۳:۱۵ به روستای "بی آبه" رسیدیم و بعد نوشیدن آب گوارایی از چشمه ای داخل روستا زیر سایه درخت گردو نشسته و نهار را همراه با دوغ محلی میل کردیم.
پس از حدود نیم ساعت پیمایش تصمیم گرفتیم که با توجه به گدار آب و کم عمق بودن این قسمت از رودخانه "بی آبه به زیر" عبور کنیم و به سمت چپ دامنه کوه برویم در ادامه پاکوب را دنبال کرده تا به دره مورد نظر رسیدیم و ساعت ۵:۱۰ عصر در داخل دره در ارتفاع ۱۵۸۰ متر کمپ شب اول خود را در محل زیبایی برپا کردیم‌.
صبح روز چهارشنبه پس از بیدار شدن و جمع آوری وسایل و نوشیدن چایی به همراه بیسکوئیت ساعت ۶:۳۰ کوهپیمایی را آغاز کردیم از همان ابتدای صبح چندین بار عرض رودخانه را طی کردیم و به همین دلیل همراه داشتن صندل یا کفش اسپورتکس الزامی است.
پس از دو ساعت پیمایش به محلی برخوردیم که دیگر حجم آب و آبشار های متعدد و پی در پی اجازه عبور نمی‌دادند ، تصمیم گرفتیم که کمی حدود ۱۵ دقیقه برگردیم و از پاکوب سمت راست دامنه کوه بالا رفته و خود را به پاکوب اصلی عشایر منطقه رساندیم، مسیر پیش رو با شیب نسبتا تندی ادامه داده و تا ارتفاع ۲۲۴۰ متر بالا رفتیم و سپس از گردنه ای که پاکوب مشخصی نداشت فرود خود را آغاز کردیم تا ساعت ۱۵ دوباره به کف دره رسیدیم *این قسمت از مسیر ما چشمه آبی ندیدیم.*
پس از یک ساعت پیمایش به رودخانه پرآب همراه با چشمه و آبشار های متعدد رسیدیم و در محل مناسبی کمپ شب دوم را برپا کردیم. این موقع سال از عشایر منطقه ۴ خانوار هنوز مانده بودند و مابقی همه رفته بودند.
صبح پنج شنبه ساعت ۶ حرکت را شروع کردیم و در پای آخرین چشمه مسیر ما صبحانه را میل کردیم و حرکت خود را به سمت گردنه بعدی از سر گرفتیم مسیر پاکوب مشخصی داشت. ساعت ۱۰ صبح به گردنه در ارتفاع ۲۸۲۰ متر رسیدیم و پس از خوردن تنقلات و میوه به سمت پایین دره بعدی ادامه دادیم پس از فراز و فرود های زیاد در ساعت ۱۵ به گردنه برد گپ در ارتفاع ۲۹۰۰ متر رسیدیم که محل تلاقی خط الراس اصلی زردکوه است که در شمال قله های دالانک و قل فنجا و در جنوب شرق آن قله های تازه نام گذاری شده بردگپ آستارکی ، کومپه ، یال هشک و پونو قرار داشتند.( ارتفاع قلل نام برده بین ۳۰۵۳ تا ۳۱۹۳ متر می باشد)
پس از استراحت کوتاهی به سمت دره گله سه گا فرود خود را آغاز کردیم و ساعت ۱۶:۳۰ کنار چشمه ای در ارتفاع ۲۶۲۶ متر شب سوم را سپری کردیم و گاهی غرق در آسمان و ستارگان و عظمت این جهان می شدیم.
جمعه آخرین روز برنامه ما بود و ساعت ۵:۳۰ صبح به سمت بازفت حرکت کردیم در مسیر چشمه های فراوانی وجود داشت. گرمای هوا همچنان این موقع از سال هم آزار دهنده بود ولی طبیعت زیبای منطقه سختی های مسیر را قابل تحمل کرده بود.
پس از عبور از گردنه ای به سمت پایین دره با شیب ملایمی ادامه دادیم در سمت جنوب شرقی ما "کوه بی ره" و "کوه کمچه خدا" خودنمایی می کردند و از دیدن دیواره های عظیم و یکنواخت مسحور کننده آن لذت بردیم.
ساعت ۹ کنار آبشار کوچکی صبحانه مفصلی خوردیم و در ساعت ۱۱:۵۰ به کف رودخانه در ارتفاع ۱۸۵۰ متر رسیدیم ، در این قسمت به یکی از عشایر منطقه برخوردیم و متاسفانه با راهنمایی غلط ما را از مسیر تعیین شده دور کرد و اجازه نداد که طبق برنامه مسیر رودخانه را ادامه بدهیم و مسیر جاده خاکی را پیش گرفتیم که بسیار خسته کننده بود در نهایت ساعت ۱۴:۳۰ به محلی به نام "چال سبز او" رسیدیم و نهار را میل کردیم و ساعت ۱۶ سوار مینی بوس شده و به سمت شهرکرد برگشتیم و برنامه را به سلامت و با خاطرات خوش پایان رساندیم.

مجموع طول پیمایش: حدود ۶۳ کیلومتر
ارتفاع پایین ترین نقطه: ۱۵۸۰ متر
ارتفاع بلندترین نقطه: ۳۰۵۰ متر
مجموع صعود ها طی ۴ روز : ۳۸۴۶ متر
مجموع فرود ها طی ۴ روز: ۴۱۵۴ متر

آب و هوا چهارشنبه و پنجشنبه نیمه ابری - سه‌شنبه و جمعه آفتابی
سرعت وزش باد حدود ۵ تا ۴۰ کیلومتر


موضوعات مرتبط: برنامه های چالشی
برچسب‌ها: زردکوه, آبشار, کوهپیمایی
[ سه شنبه یازدهم مهر ۱۴۰۲ ] [ 16:5 ] [ پوریا باقرزاده ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

شرح گزارش برنامه های طبیعتگردی اجرا شده
گزارش نویس : پوریا باقرزاده

دسته های وبلاگ
بازدیدکنندگان